3-1-3- بافرها و محلول ها …………………………………………………………………………………………. 38
3-1-3-1- بافر TBE (TRIS-Boric acid- EDTA) ……………………………….. 38
3-1-3-2- محلول EDTA ………………………………………………………………………………………. 39
3-1-3-3- NaOH ……………………………………………………………………………………………………… 39
3-1-3-4- CTAB BUFFER…………………………………………………………………………….. 39
3-2- خصوصیات مکان آموزشی ……………………………………………………………………………….. 39
3-3- طرح آزمایشی و فاکتورهای مورد مطالعه …………………………………………………….. 40
3-4-1- مواد گیاهی ……………………………………………………………………………………………………… 40
3-4-2- استخراج DNA ژنومی گیاه ……………………………………………………………………… 41
3-4-2-1- استخراج DNA ژنومی به روش CTAB ……………………………………….. 41
3-4-2-2- نحوه تهیه ژل الکتروفورز ………………………………………………………………………… 42
3-5- انجام واکنش PCR …………………………………………………………………………………………… 43
3-6- مواد لازم جهت انجام PCR ……………………………………………………………………………. 43
3-6-1- آغازگر ……………………………………………………………………………………………………………….. 43
3-6-2- آنزیم Taq DNA Polymerase …………………………………………………………. 44
3-7- تنظیم شرایط برای PCR ………………………………………………………………………………… 44
3-8- الکتروفورز و رنگ آمیزی محصول PCR …………………………………………………….. 46
3-9- تجزیه و تحلیل داده ها ……………………………………………………………………………………… 46
فصل چهارم: نتایج و بحث
4-1- جوانه زنی و سبز شدن گیاهان ……………………………………………………………………….. 4٧
4-2- کمیت و کیفیت DNA استخراجی ………………………………………………………………. 4٨
4-4- روابط فیلوژنتیک بین ژنوتیپ ها ……………………………………………………………………… ٤٩
فصل پنجم: نتیجه گیری
5-١- نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………. 5٢
5-٢- بحث ………………………………………………………………………………………………………………………. 5٣
5-٣- پیشنهادات ……………………………………………………………………………………………………………. 5٤
منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………………….. 5٥
منابع انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………….. 6٣
چکیده انگلیسی 6٧
چکیده
حبوبات دانههای خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند. حبوبات بعد از غلات مهمترین منبع غذایی بشر به حساب میآیند. عدس زراعی گیاهی از جنس Lens، گونه culinaris متعلق به تیره لگومینوزه، زیرخانواده پروانهآسا، از قبیله Vicieae میباشد. عملیات اصلاحی در عدس در مقایسه با سایر محصولات مهم زراعی از قدمت کمتری برخوردار است و فعالیت نسبتا جدیدی است. با توجه به این موضوع لزوم تعیین تنوع ژنتیكی در این گیاه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و استفاده از روش های جدید ارزیابی تنوع ژنتیكی به منظور انتخاب والدین دو رگ و تعیین میزان قرابت ارقام ضروری می باشد. دراین ارتباط بهترین روش استفاده از نشانگرهای مولكولی می باشد، زیرا تعیین تنوع به وسیله نشانگرهای مورفولوژیكی با توجه به اثرات متقابل محیط و ژنوتیپ و فنوتیپ گیاهان، كارایی شاخص های مورفولوژیكی را كم می نماید. در این مطالعه به منظور بررسی تنوع ژنتیكی 18 توده عدس خراسان شمالی از نشانگر مولكولی ISSR كه مبتنی بر PCR است، استفاده شد. برای استخراج DNA از روش CTAB استفاده شد و تكثیر ژنوم نمونه ها با بهره گرفتن از 10 پرایمر اختصاصی ISSR انجام پذیرفت. سپس با الكتروفورز ژل آگارز و رنگ آمیزی با اتیدیوم بروماید، قطعات تكثیر شده مورد ارزیابی قرار گرفتند که از مجموع 125 باند تولید شده 32 باند منومورف و 93 باند از آنها چند شکل بودند. درصد چند شکلی برای هر آغازگر از 5/28 درصد برای آغازگر E55تا 3/92 درصد برای آغازگر B22متغییر بود. در این بررسی توزیع مقادیر PIC بین 28/0 تا 49/0 با میانگین 45/0 متغییر بود. شاخص نشانگر در آغازگر های مورد مطالعه بین 9/7 تا 2/45 قرار داشت. بیشترین مقدار شاخص نشانگر متعلق به آغازگر B22 بود که نشان دهنده قدرت تفکیک بالاتر این آغازگر در مقایسه با سایر آغازگرها است. که با توجه به میزان محتوای اطلاعات چند شکلی آغازگرها وشاخص نشانگر، آغازگرهای B22 و RA3 و RR1 در بررسی تنوع ژنتیکی مناسب میباشند. میزان فاصله ژنتیکی ژنوتیپها با بهره گرفتن از روش UPGMA و در نرمافزار NTSYS محاسبه و ارتباط ژنوتیپها با بهره گرفتن از دندروگرام نشان داده شد. دندروگرام حاصل از تجزیه و تحلیل مجموع الگوهای باندی حاصل از پرایمرهای مورد استفاده، تودهها را در سطح 5/61 درصد به 4 گروه تقسیم نمود. با توجه به اهداف این تحقیق میتوان به این نتایج رسید که بررسی تنوع ژنتیکی تودههای عدس با بهره گرفتن از نشانگر مولکولی ISSR امکان پذیر بوده و با بهره گرفتن از این نشانگر میتوان تودههای مورد بررسی را به گروههای مختلف تقسیمبندی کرد. همچنین به وسیله فاصله ژنتیکی به دست آمده بین تودهها، با توجه به درصد تشابه آنها میتوان تودهها با فاصله ژنتیکی بیشتر را جهت استفاده در مراکز تحقیقاتی جهت تولید بذور هیبرید با هتروزیس مطلوب استفاده نمود.
کلمات کلیدی: تنوع ژنتیکی، چندشکلی، عدس، نشانگر، ISSR
فصل اول : مقدمه
١-١-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بقولات از متنوعترین تیرههای گیاهی جدا گلبرگ بوده که بعد از تیره کاسنی و ثعلب در رده نهاندانگان قرار دارند. این تیره مشتمل بر حدود ٧٥٠ جنس و ٢٠٠٠ گونه میباشد (هیکی و کینگ، ١٩٩٧)[1]. از ویژگیهای مشترک تیره بقولات میتوان به وجود تخمدان یک برچه و آزاد، که پس از رسیدن تشکیل میوهای بنام لگوم یا غلاف (نیام) را میدهد، اشاره کرد (مجنون حسینی، ١٣٨٧).
حبوبات دانههای خوراکی هستند که به خانواده بقولات تعلق دارند (اسدیچالشتری و همکاران، ١٣٨٥). حبوبات بعد از غلات مهمترین منبع غذایی بشر به حساب میآید. پروتئین حبوبات در جوامع بشری به خصوص اقشار کم درآمد نقش مهمی در تغذیه ایفا می کند تا به آن حد که به گوشت فقرا معروف شده است (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥). گیاهان خانواده لگومینوزه، در دوران کرتاسه پیدا شده اند و به شرایط مرطوب آن زمان، که مشابه شرایط گرم و مرطوب امروزی است، سازگار شدند. بطور کلی اکثر گیاهان خانواده لگومینوزه به مناطق گرم سازگار شده اند. ولی یکی از زیرخانوادههای آن، یعنی پروانهآساها، دارای انعطاف زیادی بوده و به مناطق معتدل و سرد معتدله سازگار شده اند (کوچکی، ١٣٨٨). این گیاهان منبع مهم ویتامینهایی مانند ریبوفلاوین، ویتامین ب و کاروتن میباشند و از لحاظ اسیدهای آمینه ضروری مخصوصا لیزین که کمبود آن در غلات وجود دارد غنی هستند (سینگ و همکاران، ١٩٨٢)[2]. طبق مطالعات انجام شده ترکیب مناسبی از پروتئین حبوبات با غلات می تواند سوء تغذیه و کمبود اسیدهای آمینه را برطرف کند. در کشورهای در حال توسعه تقریبا یک چهارم نیاز پروتئینی توسط حبوبات تامین میشود و عدس با دارا بودن حدود ٢٨ درصد نقش مهمی را در تغذیه مردم ایفا می کند (پارسا و همکاران، ١٣٨٤). در میان گیاهان مناطق خشک و نیمه خشک، عدس از جمله گیاهانی است که غالبا در اراضی حاشیهای و در خاکهای نه چندان حاصلخیز کشت میشود. این گیاه همچنین قادر است که از طریق تثبیت نیتروژن موجب بهبود حاصلخیزی خاک شود (استاویر و همکاران، ٢٠٠٣)[3]. مهمترین قاره تولید کننده عدس آسیاست که ٦٨ درصد کل تولید جهان را در اختیار دارد (توکلی، ١٣٨٢). معمولا گونههای عدس را به دو گروه اصلی تقسیم می کنند (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥) :
١-میکرواسپرما[4] : با بذرهای ریز گرد به قطر ٢ تا ٦ میلیمتر که رنگ پوسته بذر آن از زرد کمرنگ تا سیاه متغیر است.
٢-ماکرواسپرما[5] : در این گروه بذرهای بزرگتر و پهنتر هستند و رنگ پوسته بذر سبز کمرنگ است. این گروه از گیاهان دارای غلافها و برگچههای بزرگتری نسبت به گروه قبلی هستند. بطور کلی گیاهان میکرواسپرما قدیمیتر بوده و گیاهان ماکرواسپرما از میان آنها انتخاب شده اند.
عدس نسبت به سایر حبوبات دارای مدت پخت کوتاهتری است و راحتتر هضم میگردد (وب و هوتین، ١٣٧٦)[6]. عدس در رفع یبوست و اختلالات رودهای مفید است، همچنین در جلوگیری از سکته نیزموثر میباشد. مرهم خمیر عدس جهت التیام زخمهای باقی مانده از آبله در طب سنتی توصیه شده است (مجنون حسینی، ١٣٨٧). مقدار پروتئین عدس با باقلا برابر و از نخود بیشتر است. عدس سرشار از آهن است و همچون باقلا و نخود منبع خوبی برای تیامین و نیاسین بوده، اما از نظر ویتامین B و کاروتن نسبتا فقیر است (نامدار و همکاران، ١٣٧٤). اگرچه عدس اساسا در تغذیه انسان استفاده میشود ولی از آن در تغذیه حیوانات به ویژه ماکیان نیز استفاده میگردد. کاه و دیوارههای غلاف و بقایای ناشی از کوبیدن آن از ارزش تغذیهای زیادی برای دام برخوردارند (وب و هوتین، ١٣٧٦).
عدس یکی از قدیمیترین گیاهان زراعی است که منشاء آن خاکهای حاصلخیز خاور نزدیک میباشد. قدمت این گیاه به شروع کشاورزی باز میگردد. در مقبره
این مطلب را هم بخوانید :
راهنمای سیستم تاکتیکهای پویا در FIFA 19
فراعنه مصر آثار خمیری محتوی عدس پخته بدست آمده است. نویسندگان یونانی در آثار خود به نام عدس اشاره داشته اند و به نظر میرسد که این گیاه به عنوان هدیهای برای خدایان مورد استفاده قرار میگرفته است. رومیان نیز ارزش زیادی برای عدس قائل بوده اند به طوری که آن را از مصر وارد میکردهاند (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥). نام عدس در کتابهای مقدس دینی نظیر انجیل و قرآن ذکر شده است. در قرآن (سوره بقره) عدس یکی از محصولات زمینی بوده
که یهودیان از موسی(ع) خواستند که از خداوند برایشان درخواست نماید (وب و هوتین، ١٣٧٦). یکی از قدیمیترین آثار گیاهان خوراکی بقایای عدس است که مربوط به ٧٥٠٠ تا ٨٥٠٠ سال قبل از میلاد مسیح میباشد (پارسا و باقری، ١٣٨٧).
به نظر میرسد که عدس در منطقهای بین جنوبغربی ترکیه و ترکمنستان از نژادهای وحشی خود اهلی شده است و به سمت نیل، یونان، اروپای مرکزی و متعاقب آن به سمت دانوب گسترش یافته باشد. بر اساس نظریه های موجود عدس به دلیل نیازهای متفاوت اکولوژیکی موجود در گونههای وحشی، پراکنش متفاوتی داشته و به مناطقی با شرایط مدیترانهای و همچنین در نواحی کوهپایهای جنوبغربی آسیا سازگار شده است (کوچکی و بنایان، ١٣٧٥).
اصلاح کنندگان نباتات که در جهت دستیابی به تنوع ژنتیکی موجود در کلکسیون ژرمپلاسم[7] فعالیت می کنند، نیاز به داشتن اطلاعاتی در مورد میزان تنوع دارند. عملیات اصلاحی در عدس در مقایسه با سایر محصولات مهم زراعی از قدمت کمتری برخوردار است و فعالیت نسبتا جدیدی است. بهبود در عدس عمدتا بر اساس معرفی مواد انتخاب شده برای سازگاری به نواحی خاصی بوده است. در نتیجه بیشتر ارقام مورد استفاده امروزی بر اثر انتخاب در جمعیتهای نامتجانس بدست آمده و از عملیات هیبریداسیون استفاده نشده است. پیشرفت با بهره گرفتن از این روش محدود به تنوع موجود در این تودهها و پیشرفتهای اصلاحی بعدی بستگی به هیبریداسیون و انتخاب خواهد داشت. کلکسیونهایی برای حفاظت از ژرمپلاسم عدس در آمریکا، هندوستان و سوریه ایجاد شده و از این نظر که تنوع ژنتیکی مورد نیاز برنامه های اصلاحی هیبریداسیون را فراهم می کند ارزشمند است.
با بهره گرفتن از روشهای انتخاب تودهای[8] والدین خالص در داخل ژرمپلاسم یا نژادهای بومی میتوان به سهولت و سرعت به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافت. این روشها میتوانند در کوتاه مدت نیاز به واریتههای[9] اصلاح شده و همچنین مواد ژنتیکی یکنواخت مورد نیاز در برنامه های هیبریداسیون[10] را فراهم کنند.
انتخاب تودهای دو نوع گزینش را دربر میگیرد :