4-3-2- نابودی واز ریشه در آمدن دولت ظلم ……………………………………………………117
4-3-3- نمونه هایی از دولت های ظالم نابود شده ……………………………………………..122
فصل پنجم : راه های مقابله با ظلم و پیشگیری از آن
5-1- توبه از ظلم و انکار آن …………………………………………………………………………………. 134
5-1-1- توبه از ظلم ………………………………………………………………………………………………. 135
5-1-2- انکار ظلم ………………………………………………………………………………………………….. 138
5-2- دوری از تمایل به ظالمین ، ترک همنشینی با آنان و یاری نمودن انها … 144
5-2-1- دوری از تمایل به ظالمین ……………………………………………………………………… 144
5-2-2- ترک مجالس ظالمین ……………………………………………………………………………… 144
5-2-3- نهی از یاری وکمک به ظالمین ……………………………………………………………… 145
5-3- عبرت گرفتن از سرگذشت ظالمین …………………………………………………………… 146
5-4 – دعا و فراخوان عمومی ……………………………………………………………………………….. 149
5-5- انتقام از ظالم و مبارزه با ظالمین ، گذشت هنگام قدرت………………………….. 152
5-5-1- انتقام از ظالم و مبارزه با ظالمین ………………………………………………………….. 152
5-5-2- گذشت از ظلم به هنگام قدرت………………………………………………………………. 157
نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………. 160
منابع………………………………………………………………………………………………………………………….. 163
-1- مقدمه( طرح موضوع یا مسأله تحقیق)
ظلم از جمله صفات پست و اخلاق رذیله است. به همین خاطر خداوند خود را از آن منزه می داند و می فرماید: ” إنِّ اللهَ لایَظلمُ النّاسَ شَیئاً وَلکنّ النّاسَ أنفسَهم یظلمونَ” (یونس:44) بلکه فراتر از آن خدا آنرا بر خود حرام کرده است. در حدیث قدسی که ابوذر (رض) از پیامبر روایت می کند آمده است: “یا عبادی إنّی حرّمتُ الظلم علی نفسی و جعلته بینکم مُحَرَّماً فلا تظالموا” (مسلم). ” ای بندگانم بدرستی که من ظلم را بر خود حرام کردم و آنرا بین شما حرام قرار دادم پس به همدیگر ظلم نکنید.”
ظلم از بزرگترین بلاهایی است که بشریت به آن مبتلا می باشد که مایه بدبختی فرد و جامعه است. می توان گفت هر مصیبتی که بر افراد و ملتها واقع می شود سبب آن ظلم است و قرآن این حقیقت را تایید و بیان می کند که سبب نابودی شهرها و امتها ظلمی است که مردم آن مرتکب می شوند: ” و ما کنّا مُهلِکِی القری إلّا و أهلُها ظالمون” (قصص:59) و همچنین می فرماید:” وَ ما کان ربک لِیُهلِکَ القری بظلمٍ و اهلها مصلحون” (هود:117)
با تدبر در قرآن می توان دریافت که نصوص بسیاری وجود دارد که ظلم و اهل آنرا مذمت می کند و بندگان را از آن بر حذر می دارد. خداوند در بیشتر از 250 جایگاه با اسلوبهای مختلف و در اشتقاقهای متنوع از آن نهی کرده است. گاهی با تنزیه خود از این صفت « و ما ربک بظلام للعبید » (فصلت:46) و گاهی با امر به عدالت با همه مردم حتی با غیرمسلمانان « و لا یجرِمَنَّکم شنئان قومً علی ألا تعدلوا إعدلو هو اقرب للتقوی » (مائده:8). گاهی ظلم را با مذمت اهل آن که همراه با خشم خداوند بر آنهاست مذمت می کنند « و عنت الوجوه للحی القیوم و قد خاب من حمل ظلماً » (طه:111). و خداوند گناهان را به ظلم وصف می کند و می فرماید : « قالا ربنا ظلمنا انفسنا و إن لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین » (اعراف:23)
با توجه به تقسیم بندی که در مورد انواع ظلم صورت می گیرد چنین برمی آید که یک انسان در سه جهت مرتکب ظلم می شود : 1. ظلم به خود- 2. ظلم به خدا- 3.
این مطلب را هم بخوانید :
اهمیت شناسایی زود هنگام سرطان | بیماری - سایت فروش فایل
ظلم به دیگران .
قرآن کریم به هر سه شکل آن در آیات مختلف اشاره کرد است برای هرکدام از آنها راه هایی را برای رهایی از آن فراروی انسانها گذاشته است و به کرّات بیان کرده است که انسانها نه مرتکب ظلم شوند و نه ظلم را بپذیرند .
ظلم به خویش آن است که شخص جایگاه خود را نشناسد و خود را برتر از آن چیزی که هست قرار دهد و به تبع این خود برتر بینی تن به اطاعت خدا نسپرد و اینگونه است که گرفتار غم و اندوه (انبیا:87 و 88)، ذلت خواری( نحل:27 و 28)، و دیگر عذابهای دنیوی (اعراف: 160 تا 162). چون عذاب استیصال (هود:100 تا 102)، نابودی اقوام و جوامع و به ارث ماندن سرزمین و مساکن آنان برای دیگران (ابراهیم:45)، خودکشی (بقره:51 تا 54) و فروپاشی جامعه (سبأ:17 تا 19) می شوند.
ظلم در حق خدا اشکال و اقسام مختلف و متنوعی دارد که از جمله آنها شرک، کفر و نفاق است. خداوند در سوره لقمان از زبان ایشان می فرماید: “إنّ الشرک لظلمّ عظیم” ظلم به دیگران در تجاوز به آبرو و شخصیت آنها، تجاوز به مال و بدن، یا هر صورتی از تجاوز نمود پیدا می کند که همه آنها حرام بوده و جایز نمی باشد.
اگر به آثار و پیامدهایی که قرآن برای ظلم به نفس و خدا بیان کرده است توجه و تأمل کافی شود دانسته می شود که پیامدهای اجتماعی آن بیشتر و نمودارتر است. از این رو گفته شده که ریشه و خاستگاه ظلم و ستم اجتماعی (ظلم به دیگران) را می بایست در ظلم به خدا و خود دانست که به شکل اجتماعی و رفتاری بروز می کند.
در تاریخ پر افتخار اسلام نمونه های درخشانی از راه های مبارزه با ظلم وجود دارد که هرکدام آنها یا نشان از منع بوجود آمدن ظلم، با حمایت مظلوم (حلف الفضول) بود و یا تن ندادن به ظلم( هجرت های مختلف،