2-4-3-3- توانمندیهای كلیدی در برپایی چابكی استراتژیك… 155
2-4-3-4- منابع حبس شده 156
2-4-4- خلاقیت.. 157
2-4-5- تشخیص استراتژیک.. 160
2-4-5-1-خصلت تهاجمی استراتژیک… 160
فصل سوم 164
3-1- مقدمه 165
3-2- روش تحقیق. 166
3-3- روش گردآوری اطلاعات.. 167
3-4- قلمروهای تحقیق. 167
3-5- متغیرهای تحقیق. 167
3-6- جامعه، حجم نمونه و روش نمونه گیری. 168
3-7- ابزار جمع آوری داده های تحقیق. 170
3-8- مقیاس ابزار اندازهگیری (پرسشنامه) تحقیق. 173
3-9- روایی و پایایی ابزار اندازهگیری. 175
3-9-1- روایی (اعتبار) ابزار اندازهگیری. 175
3-9-2- پایایی (قابلیت اعتماد) ابزار اندازه گیری. 176
3-10- روشهای مورد نظر برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیه ها 177
3-11- خلاصه فصل. 178
فصل چهارم 179
4-1- پیچیدگی. 180
4-2- تازگی نسبی. 184
4-3- شفافیت محیطی. 189
4-4- سرعت تغییر محیطی. 195
4-5- رابطه بین پیچیدگی محیطی و تفکر استراتژیک.. 208
4-6- رابطه بین تازگی نسبی محیط و تفکر استراتژیک.. 208
4-7- رابطه بین شفافیت محیط و تفکر استراتژیک.. 209
4-8- رابطه بین سرعت تغییرات محیطی و تفکر استراتژیک.. 209
4-9- ماتریس همبستگی متغییرهای تحقیق. 210
4-10- رگرسیون چند متغیره 211
فصل پنجم. 214
5-1-یافته ها 215
5-1-1- فرضیه اول تحقیق: 215
5-1-2- فرضیه دوم تحقیق: 216
5-1-3- فرضیه سوم تحقیق: 216
5-1-4- فرضیه چهارم: 217
5-2-پیشنهادات.. 218
فرایند شناسایی مسأله استراتژیک عبارت است از: 221
گام اول. 221
گام دوم 222
گام سوم 222
5-2-2- مدیریت علایم ضعیف محیطی. 223
فهرست منابع فارسی: 226
فهرست منابع لاتین. 228
پیوست.. 234
پرسشنامه 234
چکیده:
پیچیدگی محیط فعالیت سازمانها درعرصه تقاضای بازار، رقبا و فناوری و تازگی نسبی در چالشهای پی در پی که آنها در محیط خود با آن مواجه میشوند منجر به دشوارشدن تصمیم گیری شده است. تفکر استراتژیک در برگیرنده خلاقیت، کاوش و درک ناپیوستگی در سازمان و محیط آن است، لذا در پژوهشهای بسیاری به اهمیت دارا بودن قابلیت تفكر استراتژیک برای مدیران اشاره شده است. هدف از پایان نامه حاضر بررسی اثرات مؤلفههای محیطی بر تفکر استراتژیک دربنگاههای اقتصادی است. تفکر استراتژیک به عنوان یک فرایند تعاملی پیچیده تحت تأثیر عوامل و متغیرهای گوناگون است كه تلاطم محیطی از مهمترین این عوامل به شمار میآیند. تلاطم محیط معیاری مرکب از تغییرپذیری و آینده نگری در محیط فعالیت بنگاههاست که با چهار مشخصهی پیچیدگی محیط، تازگی نسبی چالشهای پی در پی محیط، شفافیت و میزان روشن بودن آینده و سرعت تغییر مؤلفههای محیط مشخص میشود.
نتایج این تحقیق که حاصل جمع آوری اطلاعات از یک نمونه 270 نفری میباشد نشان میدهد درجامعه مورد بررسی بین پیچیدگی محیط، تازگی نسبی چالشهای پی در پی محیط، شفافیت و میزان روشن بودن آینده و سرعت تغییرمؤلفههای محیط با مؤلفههای تفکر استراتژیک ارتباط معنادار وجود دارد. نتایج نشان می دهد مدیریت بنگاههای اقتصادی بابرخورداری از سیستم مدیریت مسایل استراتژیک، مدیریت علایم ضعیف و مدیریت غافلگیری، باید اطلاعات محیطی را شناسایی و تحلیل نمایند تا مؤلفههای تفکر استراتژیک ارتقا یافته و در نتیجه عملکرد بنگاه بهبود یابد.
1-1- مقدمه
تفکر استراتژیک مؤثر در برگیرندهی خلاقیت، کاوش و درک ناپیوستگی در سازمان و محیط آن است، لذا در پژوهشهای بسیاری به اهمیت دارا بودن قابلیت تفكر استراتژیک برای مدیران اشاره شده است. هدف از نگارش پژوهش حاضر ابتدا بررسی پارادایمها و رویکردهای متعدد مرتبط با تفکر استراتژیک است تا بتوان ابعاد شناخته شده و زمینهها و زوایای ناشناخته تفکر استراتژیک را بررسی نمود. این پژوهش که به روش «تحلیل مضمون» انجام شده است، پارادایمها، رویکردها، مکاتب، سطوح سازمانی و عوامل زمینهای مؤثر بر تفکر استراتژیک را با بهره گرفتن از مدلهای موجود بررسی و تحلیل میکند و پس مدل مناسب برای تفکر استراتژیک را در بنگاههای صنعتی ارائه میدهد. اثربخشی تفکر استراتژیک برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار و به تبع آن بهبود عملکرد سازمانها، نیازمند ارائه الگوهای است که مؤلفههای تفکر استراتژیک را در تعامل کامل با تحلیل عناصر محیط صنعت شامل رقابت، بازار و مشتریان ارائه نموده وعلاوه بر فرایند تفکر استراتژیک، محتوی را با توجه به نوع صنعت ارائه دهد.
1-2- ضرورت تحقیق
نظام مدیریتی مورد استفادهی یک سازمان عامل تعیین كننده در مواجههی آن با تغییرات محیط است، زیرا نگرش مدیریت به چالشهای محیطی، نحوهی تصمیم گیر
این مطلب را هم بخوانید :
منبع پایان نامه درباره دینامیکی، مدل سازی
ی و اجرا را تعیین میكند. پیچیدگی محیط فعالیت سازمانها در عرصهی تقاضای بازار، رقبا و فناوری و تازگی نسبی در چالشهای پی در پی که آنها در محیط خود با آن مواجه میشوند منجر به دشوار شدن تصمیم گیری شده است .(Hamilton et al,1998:406) ازسویی دیگر رشد نسبت سرعت چالشهای محیط به سرعت پاسخگویی سازمانها و میزان ابهام آینده، برعدم اطمینان افزوده است .(Koseoglu et al, 2013: 81) در این شرایط كلید موفقیت سازمان صرفاً واكنش مناسب سازمان به تغییرات محیط خارجی نیست، بلكه مدیران برای کشف گسستگیهای آینده و غافلگیریهای احتمالی باید دگرگونیهای محیط را مداوم زیر نظر داشته باشند (Ansof,1996:18) و شیوهای نوین فکری برای تعیین استراتژی سازمان و ارتقای توانمندی درون سازمانی به کار گیرند، زیرا استراتژی سازمان به عنوان یک الگو در جریان تصمیمات واجرا بروز میکند .(Writz et al,2007:295) چون استراتژی، نشان دهندهی نیرویی واسطهای میان یک محیط پویا با یک نظام فعال و پایدار است، هنگامی كه سازمانی در محیطی پایدار به سر میبرد و نیازی به یک استراتژی نوآفرینانه ندارد، تدوین طرحهای استراتژیک رسمی و منظم، معقول می کند، اما وقتی محیط ناپایدار است یا سازمان به استراتژی نو آفرینانه نیاز دارد، آنگاه شاید برنامهریزی استراتژیک بهترین كار در قلمرو استراتژی پردازی نباشد (غفاریان، 1382). با افزایش مشکلات و پیچیده شدن محیط، نیاز به ارائه راهحلهای بهتر و استفاده از ابزارهای قدرتمندتر از برنامهریزی استراتژیک، خودنمایی میکند (Compbell & Sally, 1991:145) و سازمان باید منابع خود را بر موقعیت استراتژیک متمركز كند .(Howard, 1989:76) تفكر استراتژیک عبارتست از استفاده از چارچوب ذهنی مختلف برای بررسی و تحلیل و در نهایت تصمیم گیری درموقعیتهای استراتژیك. یک موقعیت را فقط به این دلیل استراتژیک مینامند كه پیش از این هرگز به این صورت اتفاق نیفتاده است .(Stacey, 2013:14) در موقعیت استراتژیك، استفاده از تفکر تحلیلی برای تنظیم اهداف و استراتژیها دشوار است (Wilden et al,2013:79). لذا مدیران ناچارند برای هر موقعیت استراتژیك، راههای تازهای ارائه دهند و این امر مستلزم ارتقای دایمی دانش و مهارت تفکر استراتژیک است (Broon & Oslan,1999:354). در زمان متلاطم کنونی باید ظرفیت تفکر استراتژیک ارتقا یابد، زیرا تقویت تفكر استراتژیک به تدوین استراتژیهای بهتر منجر خواهد شد (Baraldi, 2007:879). متفکراستراتژیک به دنبال یافتن نوآوری و تصاویر ذهنی جدید و آیندهای بسیار متفاوت است تا سازمان مرتبط با خود را بر اساس استراتژیهای اصلی دوباره تعریف کند (حمیدی زاده، 1388). تفکر استراتژیک دارای خصیصههای ترکیبی، تحلیل گرایی، واگرابودن، خلاق بودن، ادراکی و نوآورانه میباشد. از دیدگاه کلی، تفکر استراتژیک «بصیرت و فهم از وضعیت موجود و بهرهبرداری از فرصتها» است (غفاریان و كیانی،1383). تفكر استراتژیک پیش درآمدی بر طراحی آینده سازمان است .(Zahra & Nambisan, 2012: 219) تفكر استراتژیك، مهارت یا فضیلت ذهنی معماری استراتژیک یک سازمان است که فرصتها و ظرفیتهای قابل تبدیل را به منفعت استراتژیک تبدیل میكند (Lashkarboluki, 2013: 15) و موجب کاهش عدم اطمینان میشود (Weber, 1984: 60). متفکران استراتژیک با درک محیط، مزیت رقابتی برای سازمان ایجاد میکنند (Linkow, 1999: 35).
1-3- بیان مساله
محیط مجموعه ای متشكل از نیروها، شرایط، مؤلفهها و عوامل خارجی است كه بر عملكرد سازمان اثر میگذارند و سازمان تا حد مؤلفههایی بر آن كنترل دارد كه بتواند به هدایت آنها بپردازد. محیط منبع تعیین كننده ماموریت، و تداوم بخش عملیات و وضعیت های تصمیم گیری در سازمان است. محیط دائماً در حال تغییر و تحول است. محیط تنها منبع تامین كننده داده های سازمان و تنها مصرف كننده ستادههای آن است.
شناخت مستمر محیط در چارچوب رویدادهای عمومی و اختصاصی برای موفقیت، بقا و توسعه سازمانها ضروری است. سازمانها در اصل بر اساس تصورات و دانستنیهای بنیانگذاران، مسؤولان و متخصصان آن شكل میگیرند. سازمانها در چارچوب محیط تصمیم گیری می كنند. سازمانها از هدفها، مأموریتها و استراتژیها و سیاستهای كلان محیط پیروی میكنند. مدیران سازمانها برای عرضه خدمات و محصولات خود، متناسب با نیازها، انتظارات و خواستههای جامعه باید شناخت مناسبی از محیط، ساختار، رفتار متغیرها، طبقهبندی و ساز و كار محیطی داشته باشند. هر چه شناخت از محیط بیشتر شود تصمیمات سازمانها بهتر میتواند در جهت اهداف محیط و ماموریت سازمان باشد.
در نتیجه انتظارات سیاستگذاران برای تبدیل سازمان به یک سیستم یادگیرنده برآورده خواهد شد. محیط حیات سازمان را ایجاد و با تحولات خود آن را با عدم اطمینان روبرو میكند.