بند سوم: 59
بند چهارم 59
گفتار سوم: كنوانسیون حقوق كودك 60
بخش اول: كلیات 60
بخش دوم: تفسیر مادة 7 62
بند اول: 62
بند دوم: 63
بند سوم: 64
بند چهارم: 64
گفتار چهارم: كنوانسیون وضعیت اشخاص بی تابعیت 65
بخش اول: كلیات 65
بخش دوم: مواد مهم كنوانسیون وضعیت افراد بی تابعیت 67
بند اول 67
بند دوم 67
بند سوم 67
بند چهارم 68
بند پنجم 68
بند ششم 68
بند هفتم 68
بند هشتم 68
بند نهم 69
بند دهم 69
بند یازدهم 69
بند دوازدهم 69
بخش سوم: تفسیر مواد كنوانسیون 70
بخش چهارم: نحوه عملكرد كمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در خصوص افراد بدون تابعیت 71
بند اول 71
بند دوم 73
نتیجه گیری: 75
پیشنهادات: 76
منابع فارسی: 77
منابع انگلیسی: 79
چكیده:
امروزه مسأله بی تابعیتی یكی از موارد مهم در عرصه حقوق بین الملل می باشد كه آنگونه كه باید به آن پرداخته نشده است و كنوانسیون های بین المللی بطور دقیق به این موضوع پرداخته اند. در این تحقیق سعی شده است تمام كنوانسیون هایی كه در این زمینه بحث كرده اند، مورد بررسی قرار گیرند كه البته در اكثر قریب به اتفاق این كنوانسیون ها مواد كمی به این موضوع اختصاص داده شده است و كنوانسیون هایی كه بطور تخصصی بحث را مطرح می كنند، كنوانسیون كاهش موارد بی تابعیتی و كنوانسیون اروپایی تابعیت می باشند كه در این میان كنوانسیون اروپایی تابعیت بطور كلی راجع به تابعیت بحث می كند و در قسمتهایی به مسئله بی تابعیتی و راه های رفع آن نیز می پردازد ولی كنوانسیون كاهش موارد بی تابعیتی كاملاً در همین خصوص بحث می كند و بطور تخصصی راه های مقابله با بی تابعیتی را بررسی می كند.
در این میان اعلامیه جهانی حقوق بشر را داریم كه در مادة 15 خود می گوید:«هر كس حق داشتن تابعیت را دارد و هیچكس را نباید بطور خودسرانه از تابعیتش محروم
این مطلب را هم بخوانید :
منابع و ماخذ مقاله تعلیم و تربیت و نظریه پردازی
نمود» و یا میثاق حقوق مدنی و سیاسی كه در مادة 24 خود می گوید: «هر كودكی حق داشتن تابعیت را دارد» و همچنین كنوانسوین حمایت از حقوق زنان و كنوانسیون حمایت از حقوق كودك كه این كنوانسیون ها تنها در موادی از خود به بررسی این موضوع پرداخته اند و در نهایت می توان گفت با وجود اینكه كنوانسیون های بسیاری برای جلوگیری از كاهش موارد بی تابعیتی راهكارهایی را ارائه داده اند ولی باز هم كافی نمی باشد، هر چند تلاشهای صورت گرفته تا حدود بسیار زیادی در سطح جهان مؤثر مواقع شده و باعث ترقی در سطح قانونگذاری كشورها در قانون داخلیشان شده است ولی این تلاشها تا زمانیكه منجر به ایجاد یک قانون متحد و كامل در این موضوع كه مورد تأئید اكثر قریب به اتفاق كشورها باشد و همچنین دارای ضمانت اجرا باشد می توان گفت به نتیجة واقعی خود نخواهد رسید.