۲-۱۵-۸-۱- مزایای بودجه ریزی عملیاتی
عبارتند ا ز:
الف) افزایش پاسخگویی عمومی
ب) مدیریت برای عملکرد بهتر
ج) بهبود نحوه تخصیص منابع
د) یک ابزار تشخیصی ارزشمند ارائه میدهد
ه) به توجیه بودجه کمک میکند
یک بودجه عملیاتی اثربخش، نسبت به بودجه ریزی سنتی، شفافیت بیشتری را به عملکرد عملیاتی نسبت به بودجه ریزی سنتی میدهد. بودجه ریزی عملیاتی با استفاده از مقیاسهای واضح، هزینه کلی فعالیت را به عنوان مبنایی برای چهارچوب ستاده های برنامه ها و اهداف عملکرد میسنجد و ابزار ارزشمندی برای بررسی چگونگی تأثیر تغییرات در مخارج بر نتایج را تأمین می کند. به عنوان مبنایی برای نظام مدیریت عملکرد عمل میکند. اجازه میدهد برنامه ها اهداف دوجانبه داشته باشد واز تصمیمهای آگاهانه و ملموستر حمایت میکند) میلر،۲۰۰۲(.
بطورخلاصه میتوان مزایای دیگری برای بودجه ریزی عملیاتی، چنین عنوان نمود :
الف) افزایش پاسخگویی بر اساس نتایج : اگر چه بسیاری از دولتها دسترسی به اطلاعات عملکرد خود را امکان پذیر میسازند، اما در ورای بحثهای سیاسی ، اطلاعات عملکرد منتج از بودجه ریزی عملیاتی میتواند به شیوه های مختلف، نظیر اسناد بودجهای ، برنامه های راهبردی و گزارش عملکرد به اطلاع عموم برسد.
ب) بهبود مدیریت عملکرد: اطلاعات عملکرد ، بیشتر مورد استفاده مدیرانی است که مایلند کارایی عملیاتی برنامه ها و فرایندهای کاری خود را افزایش دهند .
ج) بهبود نحوه تخصیص : در بودجه ریزی عملیاتی، منابع با شاخص های عملکرد مرتبط می شود . مرتبط ساختن برنامه ریزی راهبردی به منابع، یعنی تخصیص منابع یکی از الزامات اصلی تخصیص منابع بر مبنای هدف است (پناهی ،۱۳۸۴).
هدف نهایی بودجه ریزی عملیاتی کمک به اتخاذ تصمیمات عقلائی درباره تخصیص و تعهد منابع سازمان بر اساس پیامدهای قابل سنجش میباشد که نتایج قابل انتظار(عملکرد) دستگاه را در طول زمان منعکس می کند) صفری، غلام رضایی.(
۲-۱۵-۸-۲- مقایسه بودجه برنامهای و بودجه عملیاتی
بین بودجه برنامهای و بودجه عملیاتی نمی توان خط روشنی رسم کرد، زیرا در واقع بودجه عملیاتی مرحله پیشرفتهتری از بودجه برنامه است. برخی نویسندگان حتی این دو اصطلاح را به طور مترادف به کار میبرند، اما در حقیقت، این دو عنوان کاملاً مترادف نیستند.
بودجه برنامهای بیشتر مربوط به طبقات بالای سلسله مراتب سازمانی است. درحالیکه در بودجه عملیاتی حدود فعالیت و عملیات طبقات پایینتر نیز بررسی و پیش بینی می شود. واحد سازمانی که در طبقات بالاتر سلسله مراتب سازمانی قرار دارد ممکن است خدماتی انجام دهد که به چندین برنامه مربوط باشد ولی واحدهایی که در طبقات پایینتر قرار دارند غالبا فعالیتهایی را انجام می دهند که منحصراًً به یک برنامه مربوط است. در تنظیم بودجه برنامهای ممکن است بدون محاسبه دقیق مخارج هر واحد از فعالیت سازمانی هزینه ها را فقط بر اساس سیاست کلی مالی سازمان پیش بینی کرد. در صورتی که شرط اساسی برای تهیه بودجه عملیاتی این است که حجم و مقدار فعالیت سازمان های سازمان تعیین هزینه هر واحد از فعالیتها محاسبه شود.
بهطور کلی میتوان گفت که بودجه برنامهای فقط برای راهنمایی مدیران سازمانها در اداره امور و اخذ تصمیم مفید واقع می شود، در حالی که بودجه عملیاتی علاوه بر راهنمایی، عملکرد کلیه واحدهای سازمانی و کارکنان مؤسسات و ادارات دولتی را نیز کنترل می کند.
در بودجه برنامهای مواد هزینه در قالب برنامه و فعالیت تهیه می شود. اگر این نقطه را پایان بودجه برنامهای بدانیم وظیفه بودجه عملیاتی از این نقطه به بعد آغاز می شود. به عبارت دیگر بودجه برنامهای و عملیاتی تا اینجا با هم مرز مشترک دارند و در حقیقت بودجه عملیاتی بدون بودجه برنامهای مفهومی ندارد .
فرق اساسی بودجه عملیاتی و بودجه برنامهای در اندازه گیری حجم عملیات و چگونگی محاسبه هزینه است. در بودجه برنامهای عملیات دستگاه بر حسب برنامه ها و فعالیتهای تابعه طبقه بندی و هزینه هر فعالیت نیز به تفکیک فصول و مواد هزینه محاسبه می شود، در حالی که در بودجه عملیاتی حجم عملیات طبق موازین فنی دقیقاً اندازه گیری و هزینه عملیات طبق فنون و روش های مختلف مانند حسابداری قیمت تمام شده یا اندازه گیری کار محاسبه می شود .
در بودجه عملیاتی حدود فعالیت بودجه محدودتر می شود ولی در عوض حجم عملیات به طریقی علمی محاسبه میگردد. در حقیقت در بودجه عملیاتی اجرای هدف از نظر تقسیم مخارج بر حسب قیمت تمام شده واحد صورت میگیرد و برای هر هدف، واحدکاری بخصوصی به منظور معیار برآورد انتخاب می شود. بدین معنی که برای محاسبه هزینه بر اساس هدف، از روش حسابداری قیمت تمام شده یا از روش اندازه گیری حجم کار استفاده می شود، لذا مخارج اجرای هر برنامه مشخص میگردد .
روش اندازه گیری کار در امر بودجهبندی دو مزیت دارد :
۱- ارقام پیش بینی شده به علت تجزیه و تحلیل قبلی به حقیقت نزدیکتر خواهد بود
۲- استفاده از این روش موجب نوعی به کنترل خودکار در اجرای برنامه ها و فعالیتها می شود.
در بودجه عملیاتی باید به هر ترتیب از هزینه هر واحد کار استفاده شود. در اینگونه موارد میتوان از نرمها و استانداردها به عنوان واحد هزینه استفاده نمود. نرم (هنجار ) و استاندار برای برآورد هزینه واحد مورد استفاده قرار میگیرد. نرم، نتیجه آماری تجربیات گذشته است.
۲-۱۵-۸-۳- روش های برآورد هزینه در بودجه عملیاتی
در روش بودجهعملیاتی باید عملیات داخل برنامه و فعالیتها به نوعی مشخص باشد که به آسانی بتوان واحدی برای سنجش عملیات داخل فعالیت به دست آورد و سپس با بهره گرفتن از فنون مذکور هزینه واحد مورد بحث را محاسبه کرده، میزان واحدها را در سال بودجه پیش بینی و بدین ترتیب بودجه فعالیت خاصی را برآورد نمود. در این نوع بودجه اجرای عملیات دقیقاً مقارن با هزینه های عملیات است و بدین ترتیب کنترل مالی و عملیاتی کاملاً در هم ادغام می شود. بزرگترین مزیت بودجه عملیاتی این است که مدیران اجرایی را در مقابل کار خود مسئوول قرار میدهد. برای روشن شدن روش بودجه عملیاتی به شرح ذیل به مراحل مختلف آن پرداخته می شود :
الف) طبقه بندی عملیاتی: در بودجه عملیاتی باید واحد مشخصی انتخاب شود که گویای عملیات طبقه بندی شده باشد . بدین منظور باید یک واحد اندازه گیری مناسب را که دارای خصوصیات زیر باشد در نظر بگیریم :
۱- قابل شمارش باشد
۲- به مرور زمان ثبات خود را از دست ندهد
۳- مصطلح و رایج باشد
۴- کوشش واقعی کار انجام شده را نشان دهد
“