مقدمه
بطور كلی استراتژی های جبران خدمات باید دستیابی سازمان به اهداف اش را تسهیل كنند و اثربخش باشند، به عبارتی قابلیت دستیابی به اهدافی همچون بهرهوری، سودآوری، نگهداری و حفظ كاركنان را افزایش دهند. چند سالی است كه بحث پیرامون بهره وری جای خود را در میدان مباحث علمی و اجتماعی كشور بازكرده است. در صحنه پرشتاب رقابت جهانی و سیر پرشتاب فناوری اینك سیاستگذاران و مدیران افزایش بهره وری را گاه به عنوان ابزار و گاه به عنوان هدف مورد توجه قرار می دهند. بهره وری مفهومی است جامع و كلی كه افزایش آن به عنوان یک ضرورت در جهت ارتقاء سطح زندگی، آرامش و آسایش انسان ها و ساختن اجتماعی مرفه تر كه هدف ملی و اساسی برای همه كشورهای جهان است، همواره مدنظر صاحبنظران سیاست، اقتصاد و دولتمردان میباشد ( ابطحی و كاظمی، ۱۳۷۸).
رسالت اصلی علم مدیریت دستیابی به بهرهوری بیشتر است و این امر همواره مورد توجه مدیران برای اداره و مهندسی مجدد سازمان ها بوده است. بهرهوری حتی در سطح كوچك ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده ها هم رسوخ كرده، به نحوی كه دستیابی به زندگی با كیفیت و رفاه بیشتر سبب تلاش بیشتر و هدفمند خانواده ها شده است. كوشش های اقتصادی انسان همیشه و همواره معطوف بر آن بوده است كه حداكثر نتیجه را از حداقل تلاش ها و امكانات به دست آورد این تمایل را می توان اشتیاق به وصول بهرهوری افزونتر نام نهاد. جمیع اختراعات و ابداعات بشر از ابتدایی ترین ابزار كار در اعصار بدوی گرفته تا پیچیده ترین تجهیزات مكانیكی و الكترونیكی زمان حاضر، متأثر از همین تمایل و اشتیاق می باشد. هر انسان عاقل و خردمندی می خواهد بهترین كار را انجام دهد و بهترین بهره را حاصل كند.
1-۱- بیان مسئله
با توجه به شتاب تغییرات در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی و افزایش رقابت بین سازمانهای صنعتی و خدماتی، امروزه بهرهوری نیروی انسانی به عامل تعیین کننده تبدیل شده است، زیرا حیات و بقای هر سازمانی متناسب با میزان دستیابی به بهرهوری میباشد.
مهمترین و با ارزشترین منبع هر سازمانی، اندوختههای دانش، تجربه و مهارت کارکنان آن میباشد. با بهرهور نمودن این منبع حساس و مهم، سایر منابع سازمان نیز به طور اثربخشی مورد استفاده قرار میگیرد و بهرهوری بالایی را در پی خواهد داشت. چنانچه برای کارکنان سازمانها با دقت برنامه ریزی شود و با نیازهای کسب و کار مورد نظر هماهنگ و منطبق باشد، کمک بزرگی برای بهبود بهرهوری و رشد و توسعه آنها شده است. (مشایخی و همکاران، 1386).
به همین جهت بهرهوری نیروی انسانی مهمترین عامل تولید کالا و خدمات محسوب میگرد و به دلیل ارتباط آن با بهرهوری کل، متداولترین ابزار اندازه گیری بهرهور
این مطلب را هم بخوانید :
امنیت پیامرسان سروش در هالهای از ابهام، آیا تمام باگها برطرف میشوند؟
ی است و در بسیاری از مطالعات مربوط به بهرهوری به کار میبرند (گودرزی و عطایی، 1388).
برای اینکه سازمانی بتواند در جهت رشد و بهبود بهرهوری خود اقدام نماید، لازم است عوامل موثر در این زمینه را شناسایی کند و سپس بر اساس اهمیت آنها، اقدام مناسب را به عمل آورد (سلطانی، 1384). یکی از عوامل بسیار مهم تأثیر گذار در بهرهوری نیروی انسانی در سازمانها، دستمزد میباشد.
از طرفی اکثر اقتصاددانان در این امر توافق دارند که آنچه در نهایت خصوصیت و روند توسعه اقتصادی و اجتماعی را تعیین مینماید منابع انسانی یک کشور است نه سرمایه های یا منابع مادی آن کشور. لذا تفاوت در میزان توسعه یافتگی کشورها در تفاوت کیفیت نیروی انسانی آنها جستجو کرد نه در تفاوت سایر عوامل (تودارو، 1387، ص 473). تجارب بین المللی نیز این موضوع را تأیید مینماید؛ کم نیستند کشورهایی که با وجود فقدان منابع طبیعی به مدد مهارتهای بالای نیروی انسانی به سطوح عالی رشد و توسعه اقتصادی دست یافتهاند (ژاپن و بسیاری از کشورهای اروپایی) و از طرف دیگر بسیارند کشورهایی که با وجود منابع