ب)رویکرد وظیفه ای………………………………….. 99
دلیل توجه به منابع انسانی به عنوان عاملی برای مزیت رقابتی………. 100
کسب مزیت رقابتی با ایجاد سازمان یادگیرنده…………………….. 106
بانک،بازاریابی و مزیت رقابتی……………………………………. 108
مروری بر 5 نیروی موثر بر رقابت در صنعت بانکداری…………… 111
بخش سوم: تاثیرتفکر استراتژیک بر مزیت رقابتی…………………. 114
مقدمه…………………………………… 114
چشم انداز سیستمی و مزیت رقابتی……………………………………. 114
فرضیه های محرک(فرضیه محور بودن)و مزیت رقابتی…………… 114
تمرکز بر قصد(نیت)و مزیت رقابتی……………………………………. 115
بخش چهارم: پیشینه تحقیق……………………………………. 115
الف) تحقیقات انجام شده در خارج از کشور…………………………………… 115
ب) تحقیقات انجام شده در داخل کشور……………………………………115
فصل سوم: روش تحقیق
روش تحقیق……………………………………. 118
جامعه و نمونه آماری……………………………………. 119
ابزار جمع آوری اطلاعات…………………………………….. 119
مقیاسهای پرسشنامه…………………………………… 122
روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات…………………………………….. 122
روش تجزیه و تحلیل داده های آماری……………………………………. 124
بررسی نرمال بودن داده ها………………………………….. 124
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات
مقدمه…………………………………… 127
بخش اول………………………………….. 128
توصیف آماری سؤالات پرسشنامه………………………………….. 128
بخش دوم………………………………….. 133
تجزیه و تحلیل استباطی داده های آماری( آزمون آماری فرضیه های تحقیق)……. 133
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها
مقدمه…………………………………… 199
بحث و نتیجه گیری……………………………………. 199
پیشنهادها …………………………………..201
منابع و مآخذ
Abstract…………………………………..
پیوست ها …………………………………..220
چکیده:
تفکر استراتژیک مهم دیدن چیزی است که که دیگران نمی بینند،کشف یک نیاز نهفته به معنای کشف یک فرصت جدید است و این مفهوم اساس نوآوری در کسب وکار به شمار می آید.منافع اصلی یک نوآوری به کسی تعلق دارد که نیازهای نهفته در محیط را زودتر از دیگران کشف کند و بهتر از دیگران به آن پاسخ گوید.تفکر استراتژیک عبارت است از: استفاده از چهارچوبهای مختلف ذهنی،که هنوز بسیاری از آنها برای بررسی و تحلیل و در نهایت تصمیم گیری موقعیتهای استراتژیک ناشناخته اند.جهان امروزی دنیای کسب و کار و تغییر است. با بررسی متون مدیریتی، می توان گرایش عمومی به تغییر مستمر را مشاهده کرد. تغییر مستمر نشانه بارز قرون بیست و بیست و یک می باشد. آلوین تافلر این روند را مرگ ثبات لقب داده است و آن را با شوک آینده در ارتباط می داند. لازمه بقاء در کسب و کار امروزی داشتن چیزی برای ارائه یا همان مزیت رقابتی است. دنیای رقابت بی رحم است و هرکس که نتواند در کمترین زمان ممکن خود را با روند تحولات سازگار نماید محکوم به فنا در محیط رقابتی امروز می باشد. اینچنین اموری، مورگان، نظریه پرداز معروف را به بحث در مورد چگونگی ایجاد و توسعه مزیتهای رقابتی جدید در کسب و کار، وا داشته است. در حالت کلی می توان گفت، مزیت رقابتی عامل بقاء و در مرحله بعدی موفقیت می باشد. تفکر استراتژیک نیز کلید دستیابی به مزیت رقابتی است.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان تفکر استراتژیک مدیران بانک تجارت و تاثیر آن بر عوامل ایجاد کننده مزیت رقابتی (منبع محور) در بانک تجارت می باشد. مدلی که در این تحقیق از آن استفاده شد مدلی ترکیبی می باشد که از ترکیب دو مدل براساس نظریات جین لیدکا و مایکل پورتر می باشد که بر پایه آن سعی گردیده که میزان تفکر استراتژیک مدیران ارشد و تاثیر آن را بر عوامل ایجاد کننده مزیت رقابتی(منبع محور) در بانک تجارت سنجیده شود. روش تحقیق حاضر از نظر روش ،پیمایشی واز حیث هدف، کاربردی میباشد. جامعه آماری تحقیق حاضر مدیران ارشد بانك تجارت می باشد که تعداد آنها 46 نفر است .از 46 نفر حاضر 3نفر امکان جوابگویی نداشتندو بخاطر این وضعیت جامعه آماری 43 نفر می باشد، با توجه به محدود بودن حجم جامعه آماری ، کل جامعه آماری به عنوان جامعه مورد بررسی در نظر گرفته شده است. جهت جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه تفکر استراتژیک و مزیت رقابتی(منبع محور) استفاده شد. در این تحقیق برای تعیین روایی ابزار جمع آوری اطلاعات از روایی نمادی یا صوری استفاده گردید. برای آزمون پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای كرونباخ استفاده شده است. براساس این روش با یک مطالعه مقدماتی روی 30 كارمند در حوزه جامعه مورد بررسی و با بهره گرفتن از نرم افزار آماری spss میزان پایایی سؤالات تفكر استراتژیک و عوامل ایجاد كننده مزیت رقابتی (منبع محور) بترتیب 867/0 و 933/0 بدست آمد. برای آزمون تاثیر هر متغیر مستقل بر متغیر وابسته این فرضیه ها از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است كه اغلب ابعاد تفکر استراتژیک بر روی برخی از ابعاد عوامل ایجاد کننده مزیت رقابتی(منبع محور) در بانک تجارت تأثیر مثبت داشتند.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
در محیطی كه ویژگی آن، پیچیدگی و تغییر مستمر است، گفته می شود كه ظرفیت نوآوری و تفكراستراتژیک واگرا، بسیار بیشتر از برنامهریزی استراتژیک محافظه كارانه و همگرا، به عنوان هسته مركزی خلق مزیت رقابتی به حساب می آیند. اما به نظر می رسد هم تفكر استراتژیک و هم برنامه ریزی استراتژیک هر دو نیاز امروزی سازمانها باشند. باوجود محیط غیر قابل پیش بینی و به شدت پیچیده و رقابتی، ظرفیت تفكر استراتژیک خلاقانه و واگرا در سطوح چندگانه سازمانی، به عنوان هسته مركزی خلق و حفظ مزیت رقابتی،حساب می آید(Lietdka,1998,p.32). تفكراستراتژیک فرایندی خلاقانه و واگرا بوده و با چشمانداز و دورنمای طراحی
این مطلب را هم بخوانید :
شده توسط رهبران سازمان مرتبط است این امرمستلزم فراتر رفتن اندیشه مدیران از عملیات روزمره باهدف تمركز برقصد ونیت استراتژیک بلند مدت مورد نظر برای كسب و كار است تفكراستراتژیک فعالیتهایی چون گردآوری اطلاعات، تحلیل و بحث وتبادل نظر در خصوص شرایط حاكم بر سازمان و درشركتهای دارای فعالیتهای متنوع، پاسخگویی به سؤالات اساسی در مورد پورتفوی سازمان راشامل میشود، آبراهام لینکلن تفكراستراتژیک راشناسایی استراتژیهای قابل اطمینان ویا مدلهای كسب وكاری میداند كه به خلق ارزش برای مشتری منجرشوند او معتقد است جستجو برای یافتن گزینه های استراتژیک مناسب، كه معمولاًبه عنوان بخشی از فرایند مدیریت استراتژیک انجام میگیرد، درواقع نتیجه عملی تفكراستراتژیک است، (مشبکی و خزاعی ،1387، 106-107). از زمان آدام اسمیت که تئوری مزیت مطلق رامطرح کرد، اقتصاددان ان تمایل پیدا کردند تاعوامل مؤثر برعملکرد صنعت داخلی رابررسی کنند بعد ازآدام اسمیت، ریکاردو تئوری مزیت نسبی را ارائه کرد . دیوید ریكاردو این دیدگاه را اصلاح كرد و مقولهای را كه به “مزیت نسبی معروف شده مطرح كرد. منظور دیوید ریكاردو آن بود كه عوامل بازار، منابع كشور را به صنایعی سوق می دهند كه كشور در آنها بیشترین بهرهوری نسبی را داشته باشد. یعنی كشور ممكن است كالایی را وارد كند كه خودش می تواند با هزینه كم تولید كند، ولی در تولید كالای دیگری بهرهورتر باشد در تئوری ریكاردو، تجارت، مبتنی بر تفاوت بهرهوری نیروی كار در كشورهای مختلف بود. وی این موضوع را به تفاوتهای تشریح نشده در فضای حاكم بر كشورهای مختلف در زمینة صنایع گوناگون ارتباط میداد. ریكاردو مسیر درستی را انتخاب كرده بود ولی مفروضاتش به صنایع متكی بر منابع، كه عمدتاً از كارگر ساده و نیمهماهر استفاده میكردند (و در قرنهای هیجدهم و نوزدهم اهمیت اصلی را داشتند) مربوط میشد وجه غالب در تئوری “مزیت نسبی” مبتنی بر مطالعات هكشرو اوهلین و این فرض است كه ملل مختلف از تكنولوژی معادلی برخوردارند و تفاوت آنها از فراوانی عوامل تولید، از قبیل زمین، نیروی كار، منابع طبیعی و سرمایه، ناشی می شوداین عوامل دادههای اولیه برای تولید هستند. كشورها مزیت نسبی متكی بر منابع را در صنایعی به دست میآورند كه در آنها از منابعی كه در آن كشورها فراوان است بیشترین استفاده را به عمل میآورند. آنها این كالاها را صادر میكنند و كالاهایی را كه در آنها مزیت نسبی ندارند وارد میكنند. برای مثال، كشورهای برخوردار از نیروی كار فراوان و ارزان، مثل كره جنوبی، كالاهای كاربر از قبیل تجهیزات الكترونیكی را صادر میكنند و كشورهای برخوردار از منابع اولیة فراوان و زمینهای گستردة قابل كشت، محصولات مبتنی بر آنها را صادر میكنند. سوئد در صنعت فولاد بدین دلیل پیشرفته است كه ذخایر قابل توجهی با كمترین ناخالصی دارد و همین موجب میشود كه محصول مرغوب تولید كند(حسینی و پناهی ،1386،153-151).
2-1- بیان مسئله
امروزه در محیط بی ثبات صنعت بانکداری کنونی، داشتن پیشنهادی جدید که هم مورد توجه مشتریان باشد و نیز ایجاد درآمد زایی نماید و هم موجب تمایز یک بانک از بانکی دیگر شود بسیار مهم و حیاتی می باشد.بانکهایی با سابقه تاریخی ،مثل بانک تجارت جمهوری اسلامی ایران،از بعد رقابتی با چندین مساله مواجه می باشند:که از آنها دو بعد بیشتر حائز اهمیت است.مساله اول ورود رقبای جدید و تازه وارد به میدان رقابت است که در طی دهه اخیر شاهد حضور بانکهای خصوصی به میدان رقابت که هریک با توانائیهای خاص خود پا به میدان رقابت نهاده اند و مساله دوم بحث رقابت جهانی است، همانطور که شاهد هستیم دنیای کنونی رو به ایجاد یک دهکده جهانی گذارده است که این مساله سبب می شود پای بانکهای خارجی رابه محیط کشورهای دیگر باز نماید.بانکهای ایرانی مثل بانک تجارت که یکی از بانکهای با سابقه درخشان و پربار