متغیرمحیطی چیست؟
متغیر فردی ، مختصات فرد مورد تحقیق یا واحد تحلیل را می سنجد ولی متغیرهای محیطی متغیرهائی اند که ویژگی فردی واحد تحلیل نمی باشند. بلکه برآیندی از ویژگیهای افراد حاضر در محیط فرد ، هستند افرادی که بر فرد تاثیر گذار می باشند.
برای مثال میانگین سن افراد حاضر در محیط یک فرد بیانگر متغیر محیط سن او می باشد و یا میانگین تحصیلات کسانی که بطور مرتب با فرد در ارتباط هستند می تواند متغیر محیط تحصیل او باشد.
برای روشن شدن اهمیت متغیر محیطی مثال ساده ای می آورم . کودک ده ساله ای را در نظر داشته باشید که با افراد مسن مانند مادر بزرگها و پدر بزرگها زندگی می کند . و همچنین کودک ده ساله دیگری را فرض کنید که با هم سن و سال های خود و یا افراد جوان زندگی می کند . این دو کودک دارای رفتار و گرایشات متفاوتی هستند که ناشی از محیط اجتماعی آنها می باشد. متغیر فردی سن آنها یکسان است ، اما متغیر محیط سن آنها متفاوت بوده و تاثیرات متفاوتی را از محیط خود دریافت می کنند . در نتیجه سنجش متغیر محیطی می تواند این تاثیرات متفاوت را در نظر گرفته و کیفیت تحقیق را بهتر کند.
در این تحقیق سوال اصلی عبارتست از : آیا افزایشِ حضور و قدرت زنان در محیطهای اجتماعی مردان موجب افزایش: گرایش به صلح، گرایش به پیشرفت ، تعلق اجتماعی ، سرزندگی ، و کاهش گرایش به کجروی اجتماعی ، می گردد؟
1-1 ) طرح مسئله
محیط اجتماعی زندگی فرد نقش مهمی در شکل گیری گرایشات او دارد . بوم شناسی[1] اصطلاحی است که در زیست شناسی مطرح است . ولی در اوایل قرن بیستم این اصطلاح توسط جامعه شناسان دانشگاه شیکاگو بطور جدی به جامعه شناسی و مطالعات شهری وارد شد.
« رابرت، ج، پارک ایده بوم شناسی اجتماعی و تهاجم و موفقیت، را مطرح کرد … او نشان داد محیط شهری بطور بالقوه و در جهت منفی، هنجارهای سنتی را درهم می شکند و موجب آنومی می گردد» (باند 2004:20) .
آیا ویژگیهای محیطی موجب افزایش جرم می شود؟ رابرت پارک محله های شهر را به شکل دایره های هم مرکز بررسی کرد و آن را به بوم زیست[2] تشبیه نمود . دایرة مرکزی را ناحیه اصلی کار[3] و دومین حلقه دایره از مرکز را منطقه انتقالی[4] نامید . «ویژگی ناحیه انتقالی فرسودگی فیزیکی می باشد ، خانه های حقیر ، خانواده های ناقص ، نرخ بالائ نوزادان غیر قانونی و جمعیت ناهمگون ناپایدار. ساکنین در پائین ترین حد مقیاس اجتماعی-اقتصادی می باشند با درآمد ، تحصیلات و اشتغال اندک، علاوه بر نرخ بالای بزهکاری ، این ناحیه نرخ بالای رسمی جرایم بزرگسالان همچون ، اعتیاد ، الکلیسم ، خود فروشی ، بیماریهای روانی را دارد . تمام این اشکال کجروی و بی قانونی به عنوان نتیجه بی سازمانی اجتماعی درون این نواحی شهری تفسیر می شود . جامعه شناسان شیکاگو بیان می دارند که ساکنین این ناحیه از نظر زیست شناختی یا روانشناختی غیر طبیعی نمی باشند . پس جرم وانحراف آنها صرفا پاسخ طبیعی مردمان نرمال به یک شرایط غیر نرمال اجتماعی می باشد . تحت این شرایط ،سنتهای جرمی و بزهکاری توسعه یافته و به صورت فرهنگ خاصی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود .»[5]
به هرحال محیط اجتماعی موجب بروز رفتارهای خاص اجتماعی می گردد. پس در صورت تغییر محیط این رفتارها نیز تغییر می کند.
در این تحقیق تلاش می شود ، ابعاد و ویژگیهایِ محیطیِ اجتماعیِ افراد با توجه به متغیرهای محیطیِ مختلف از جمله :
١- حضور و قدرت زنان ، (در محیط فرد)
٢- محیط سنی ، (میانگین سنی افراد حاضر در محیط فرد )
٣- محیط تحصیلاتی ، (میانگین تحصیلات افراد حاضر در محیط فرد)
٤- محیط درآمد ، (میانگین درآمد افراد حاضر در محیط فرد)
٥- محیط مذهبی ،(میزان مذهبی بودن افراد حاضر در محیط فرد) بررسی شود .
سپس رابطه این متغییرهای محیطی را با گرایشهای افراد همچون :
1- گرایش به صلح یا جنگ طلبی ،
2- گرایش به پیشرفت ،
3- گرایشهای کجروی اجتماعی،
٤- تعلق اجتماعی و
٥ – احساس سرزندگی ،
بررسی می گردد .
دیدگاه های مختلف راه حلهای متفاوتی را برای مشکلات اجتماعی که در این تحقیق به عنوان متغییرهای وابسته مطرح شده است ، ارائه می کنند و استدلالهای خاص خود را دارند .
برگشت
1-1-1) محیط سنی: معمولا در گفتگوهای روزمره می شنویم که می گویند : جوان است و جاهل ، یعنی اگر سن فرد بالاتر رود عاقل تر می شود و سازگاری بیشتری با اجتماع خواهد داشت . این موضوع به متغییر سن توجه دارد و افزایش آن را در حل مشکلات اجتماعی موثر می داند . دلیل آن را نیز در جامعه پذیری می دانند . از نظر جامعه شناسان جامعه پذیری در طول عمر انسان ادامه دارد و با افزایش سن به طور کلی جامعه پذیری بیشتری انجام می شود .
بنا به تعریف لوین[6] « اجتماعی کردن (فرهنگی یابی ) فرایندی است که توسط آن فرد یاد میگیرد به عنوان عضوی از جامعةاش رفتار کند و موجودی اجتماعی شود . فرد یاد می گیرد که جامعه از او چه انتظاری دارد ، یعنی قواعد فرهنگی را که راهنمائی برای شرکت مناسب در اجتماع هستند ، یاد می گیرد . یاد میگیرد که چگونه خود را با فرایند های الگوئی تعامل اجتماعی گروه هماهنگ نماید . به طور خلاصه جامعه پذیری به انتقال نوزاد از حالت ارگانیسمی ابتدایی به وضعیت مشارکت بزرگسالانه در اجتماع دلالت دارد» (وایولو :182١٣٧٨) .
« جامعه پذیری هنگام تولد آغاز شده و تا هنگام مرگ پایان نمی یابد چرا که شخص دائما در حال تنظیم رفتار خود در حضور دیگران است» (وایولو :183١٣٧٨) .
آرابلا تروپ[7] در مورد آشوبگری فوتبال در گزارشی که به مجلس عوام بریتانیا[8] ارائه می کند. حضور افراد مسن را مهار کننده می داند و عدم حضور افراد مسن در ورزشگاه هنگام مسابقات فوتبال را از عوامل آشوب بیان می کند. او می نویسد: «… دامنه وسیعی از تبیین های ممکن برای بوجود آمدن خشونت بین طرفدارن فوتبال ارائه شده است. شامل : شرایط بد فیزیکی زمین، این واقعیت که مسابقه خود تقابل است ، رفتار بد بازیکنان، دخالت گروه های دست راستی ، بی توجهی مسئولان ، عدم حضور افراد مسن که می توانند اثر مهار کننده داشته باشند، تمایل به مبارزه ، بیکاری ، و مستی و یا شاید کنش متقابل برخی یا همه این عوامل»
(تروپ 2000) .
البته در اینجا به متغیر سن نیز توجه می شود . بررسی متغیر محیطی سن ، که بیانگر میانگین و یا مقدار هر فرد در پیوستار برآیند سنی اطرافیان او و به طور کلی محیط او می باشد . می تواند برای بررسی گرایش های فرد با توجه به متغییرهای وابسته مورد نظر استفاده گردد . همچنین می توان از این منظر نیز به مسئله نگاه کرد ، که آیا صرفا جوان بودن می توان به معنای مشکل زا بودن باشد .
برگشت
2-1-1) محیط تحصیلاتی : گروهی نیز به تحصیلات توجه دارند . در بحثهای عامیانه گاهی می گویند همش از بی سوادی و بی فرهنگی است . و این نشان از اعتقاد به اهمیت تحصیلات در گرایشهای افراد است . بسیار از مردم افراد تحصیل کرده را صلح طلب تر و دارای گرایش به پیروی بیشتر از هنجارهای اجتماعی میدانند.
می توان گفت اولین تاکید بر علم و دانش و صلاحیت تحصیل کردگان برای اداره جامعه توسط افلاطون مطرح شده است . افلاطون معتقد به حکومت حاکمان حکیم بود (راسل 1367:173).
نظریات آگوست کنت (1798-1857) نیز در مورد رسیدن به جامعه اثباتی به نوعی تاکید بر تحصیل و آموزش علوم اثباتی است. کنت معتقد بود: « تنها اصلاح اجتماعی معتبر آن اصلاحی است که شیوه اندیشیدن الاهی را دگرگون کند و رویه خاص مکتب اثباتی را رواج دهد. آری این چنین اصلاحی در اعتقادات جمعی فقط در نتیجه توسعه علمی حاصل خواهد شد. بهترین شیوه برای ابجاد علم جدید به صورت شایسته آن، این است که پیشرفت ذهن اثباتی را از خلال تاریخ و در علومی که هم اکنون وجود دارند دنبال کنیم» (آرون 1381:131).
در واقع کنت معتقد به گذار کامل از مرحله اندیشه الاهی که مربوط به مرحله تفکر ابتدائی بشر و معادل بی سوادی بوده و رسیدن به اندیشه اثباتی که تسلط بر علوم و فنون که در حال حاضر در تحصیلات رسمی مطرح است، می باشد.
« او یک جامعه اثباتی و خوب را برای آینده طرحریزی کرده بود که تحت هدایت قدرت روحانی کاهنان یک دین اثباتی نوین و بانکداران بزرگ و صاحبان صنایع اداره گردد. این کاهنان که همان جامعه شناسان علمی اند، همانند اسلاف کاتولیک شان ، باید راهنمایان اخلاقی و ممیزان اجتماع باشند و قدرت و دانش برترشان را به کار اندازند تا وظایف و الزامهای اجتماعی افراد را به آنها یادآوری کنند. آنان باید جهت برنامه آموزشی را تعیین کنند و در مورد توانائی های هر یک از افراد جامعه داوری نمایند . در جامعه سالاری اثباتی آینده ، کاهنان دانشمندِ دین بشریت با تکیه بر دانش اثباتی شان می دانند که چه چیز برای اجتماع خوب و چه چیز بد است و بر این اساس ، انسان ها را به انجام وظیفه جمعی شان فرا میخوانند و هرگونه فکر حقوقی ذاتی را در آنها به شدت سرکوب میکنند . سن سیمون گفته بود که در آینده ، مدیریت چیزها جانشین تسلط انسانها بر انسانهای دیگر خواهد شد ، حال آنکه کنت بر این عقیده بود که چیزهائی که باید اداره گردند، در واقع همان افراد بشرند. بدین سان روابط بشری «شیئیت» مییابد . درست همچنان که در سده یازدهم ، پاپ برای مدت کوتاهی قدرت معنوی اش را به همه امور مادی گسترش داده بود ، کاهن اعظم بشریت نیز می بایست با اتکاء بر دانش علمی ای که پاپ فاقد آن بود ، یک حاکمیت مبتنی بر هماهنگی، عدالت و درستکاری را بنا نهد. بر پایه فرمول محبوب کنت ، سامان اثباتی نوین باید عشق را اصل ، نظم را پایه و پیشرفت را هدف خویش قرار دهد. گرایش های خود خواهانه ای که در سراسر تاریخ پیشین بر بشر حاکم بودند، بایستی جایشان را به انساندوستی دهند و فریضه برای دیگران زندگی کن ، باید راهنمای انسانها گردد. افراد بشر سرشار از عشق به همنوعان شان خواهندشد و به مهندسان اثباتی روح از دل و جان حرمت خواهند گذاشت، چرا که اینان دانش علمی گذشته و آینده و راه قانونا تعیین شده یک آینده قابل پیش بینی را تجسم خواهند کرد» (کوزر 1380:36).
برگشت
3-1-1) محیط درآمد : و یا گروهی فقر و اختلاف طبقاتی را عامل مشکلات می دانند . کارل مارکس بطور کلی نظام اجتماعی متکی بر مالکیت وسایل تولید را در طول تاریخ زیر سوال می برد و آن را موجب استثمار و ایجاد طبقات ستمگر و تحت ستم میشمارد. آخرین این نظامهای استثماری نظام سرمایداری است. بطور کلی مکتب تضاد و گرایش مدرن آن رویکرد انتقادی مسائل را از این منظر تحلیل می کند .
در رویکرد انتقادی : « کل نگری . . فرضیه کلیدی رویکرد انتقادی است . . مسائل اجتماعی با مجموعه ای از رویدادها ، تغییرات و فشار هائی که در مورد همه نهادهای اجتماعی اعمال می شود ، ارتباط متقابل دارند . . مسئله اجتماعی وضعیتی است که از استثمار طبقة کارگر ناشی می شود . . شکلی از سازمان اجتماعی که جامعه سرمایداری ارائه می دهد ، موجد دامنه وسیعی از مسائل خاص اجتماعی است . این نظام سلطه طبقاتی است که مسئله اجتماعی جرم را ایجاد و آن را حفظ می کند . . سرمایه داران فقر را حفظ کرده و قوانین را به نفع خود تدوین می کنند و به اجرا می گذارند» (رابینگتن و واینبرگ1383:187) .
برگشت
4-1-1) محیط مذهبی : گروهی برای ایمان مذهبی اهمیت قائل هستند و آن را راه حل تمام مشکلات انسان و جامعه می دانند . بر خلاف مارکس که موتور حرکت تاریخ را تضاد و مبارزه طبقاتی می داند، ماکس وبر موتور حرکت تاریخ را مذهب و ایمان مذهبی می داند . وبر علت عقب ماندگی کشورهای آسیائی و پیشرفت اروپا و ایجاد سرمایداری را در مذهب جستجو می کند . وبر در کتاب “اخلاق پروتسان و روحیه سرمایداری” اعتقادات خاص مذهب پروتسان را موجب بوجود آمدن سرمایداری بیان کرده است[9] .
برگشت
5-1-1) حضور و قدرت زنان : ولی کمتر کسی به جنسیت و تاثیر آن توجه کرده است . اثرات فقدان حضور زنان در محیط های خاص در اجتماعات و گروه ها و عواقب آن در جامعه بندرت بررسی یا تحقیق منظم شده است .
« مسئله مهم در بررسی های … جامعه شناسی … دیدگاه دو جنسی داشتن در این بررسی ها میباشد. فرق یک اجتماع كاملا” زنانه با یک اجتماع كاملا مردانه چیست، هر كدام از این گروه ها چه رفتاری دارند . گروه ، جماعت ، شورش ، تعامل های اجتماعی ، نهاد های اجتماعی و غیره , اگر با دیدگاه دو جنسی بررسی نشود. موجب درك غلط از عملكرد و پدیده های اجتماعی میگردد .
برای مثال تعامل در یک گروه كه تماما” از اعضای زن تشكیل گردیده فی نفسه متفاوت از گروهی میباشد كه بطور كامل مردانه است و یا گروهی كه از اعضای مساوی زن و مرد تشكیل گردیده است و یا رفتار جماعت در حالتی كه فقط مردانه است متفاوت از جماعتی است كه تعدادی زن در بین آنها باشد (مثل تماشاچیان فوتبال). گفته میشود كه در محیط های كاملا مردانه به ویژه اگر مدتی نیز از زنان جدا باشند طرز صحبت كردن به سمت بی ادبانه تر شدن گرایش پیدا میكند و تمایل به یاغی گری و توطئه چینی افزایش مییابد.
برخورد جوامع نیز بدینگونه میباشد و نیازمند نوعی بررسی دوگانه و دو جنسی میباشد. نباید رفتار گروهی از مردان را به كل جامعه تعمیم داد و یا برخورد دو ملت را كه تحت سلطه تمایلات رقابت جویانه حكومت مردانه است را گرایش ذاتی و درونی جوامع بشری دانست» (پرکاس٤:5١٣٨٢).
تاریخ جوامع انسانی تاریخی مردانه و براساس جامعه مردسالار نوشته شده است ، و کمتر توجه ای به نقش زنان در جامعه شده است . توجه به ویژگیهای زنان و تاثیر آن در شرایط اجتماعی به طور کلی نادیده گرفته شده است . به قول یان کرایب جامعه شناسی نیز از ابتدا دانشی مردانه بوده است (کرایب 1997) .
این مطلب را هم بخوانید :
در متغییر محیطی جنسیت دو مفهوم «حضور» و «قدرت» مطرح شده است. همانطور که در مقدمه بیان شد، در اینجا صرف داشتن قدرت بدون حضور برای زنان یا صرف حضور بدون قدرت نتیجه موثر و مورد نظر را ندارد . زیرا حضور بدون قدرت زنان موجب سوء استفاده مردان و استثمار جنسی می گردد و قدرت بدون حضور نیز موجب گمراهی در اعمال قدرت و عدم شناخت دقیق شرایط خاص اجتماعی و سوء استفاده حاضران و واسطه های مرد این اعمال قدرت می باشد.
پس در اینجا این مسئله به آزمون گذاشته می شود که آیا حضور و قدرت زنان می تواند ، موجب ایجاد گرایشهای صلح طلبانه , گرایش به همکاری , گرایش به پیشرفت ، کاهش گرایشهای کجروی اجتماعی و افزایش تعلق اجتماعی ، گردد ؟ یا اینکه متغییرهای محیطی دیگر همچون : سن، تحصیلات، درآمد و مذهب تاثیر بیشتری دارند.
برگشت
2-1) اهمیت مسئله
البته در این تحقیق توجه عمده به متغییر محیطی جنسیت ، یعنی حضور و قدرت زنان در محیط های اجتماعی می باشد . به نظر محقق حضور و قدرت زنان در گروه های اجتماعی موجب ایجاد جو همکاری بیشتر ، صلح طلبی , میل به پیشرفت و رقابت سالم ، کاهش کجروی ، تعلق بیشتر به اجتماع ، می باشد . متغییر های مستقلِ دیگر ، مانند : سن ، تحصیلات ، درآمد، ایمان مذهبی، نیز برای مقایسه و شناسائی اهمیت آنها اندازه گیری می گردد .
در اینجا به تاثیرات یک متغییر مستقل یعنی حضور و قدرت زنان , که علت محسوب می شود ، توجه شده است . در واقع , نتایج تاثیر یک علت مورد نظر است نه شناخت علل بوجود آورنده یک معلول (متغییر وابسته) که معمولا در تحقیق های تبیینی در پی کشف یا اثبات آن هستند .
از نظر کاربری : متغییرهای وابسته مورد نظر در این تحقیق از مهمترین ویژگیهای اجتماعی می باشد . شناسائی و درک عوامل موثر بر این متغییرها نقش بسیار زیادی در درک جامعه در کل داشته ، که انسان را قادر به دخالت مفید در اجتماع و ایجاد تغییرات مطلوب در آن می نماید .
نگاه به برخی گرایش های افراد با این دید که آنها متاثر از روابط اجتماعی می باشند .
برگشت
1-2-1) مسئله صلح : در بین این مسائل مهمترین و تهدید کننده ترین آن شاید بتوان گفت جنگ و خشونت است . هرساله در جایجای دنیا جنگهای مختلف ایجاد می شود ، و در بخشهائی هم که در صلح موقت قرار دارد کابوس تهدید جنگ وجود دارد و بدین جهت سرمایه های مادی و انسانی زیادی را به خود اختصاص می دهد . آیا یافتن عاملی که بتواند مسئله صلح طلبی را تبین کند مهم نیست؟
با توجه به مباحث نظری این تحقیق که جنگ را ناشی از رقابت در دو نوع «جنسی» و برای «بهرمندی از منابع محدود» می داند. می توان امیدوار بود که با کنترل رقابت جنسی با حضور و قدرت زنان در محیط های اجتماعی به نوعی به کنترل خشونت و جنگ طلبی رسید. در اینجا اهمیت این بررسی برای جامعه شناسی روشن می گردد.
برگشت
2-2-1) گرایش به پیشرفت : اگر چه در حال حاضر اهمیت پیشرفت به اندازه مسئله صلح نمی باشد اما در دنیای کنونی هر کشوری که از غافله پیشرفت عقب بماند و مردمان آن دچار رکود و سستی گردد. هویت خود را از دست داده و در فرهنگهای دیگر حل می شود . با توجه به فرایند جهانی شدن و توسعه و گسترش ارتباطات فرهنگهای دارای پیشرفت سریع تر قدرت تسلط بیشتری داشته و می توانند فرهنگهای دیگر را در خود حل کنند. پس جامعه ای که بتواند در مردمان خود حس پیشرفت را زنده و تقویت کند می تواند هویت خود را نیز بازیافته و تقویت کند. کُند شدن گرایش به پیشرفت در سیصد سال گذشته در کشور ما پس از فروپاشی سلسله صفوی صدمات زیادی به هویت و حس خودباوری ملت ما زده است . و این وظیفه جامعه شناسان کشور ما می باشد که راه های تقویت گرایش به پیشرفت را جستجو کرده و در این عرصه راه گشا باشند.