2-3-3-حوزه های دانش کسب و کار…………………… 58
2-4-بخش سوم : رغبت شغلی…………………… 60
2-4-1- رغبت شغلی یا رضایت شغلی……………………. 60
2-4-2-آزمون رغبت سنجی چیست؟…………………… 61
2-5-بخش چهارم انگیزش……………………. 69
2-5-1-انگیزش شغلی……………………. 69
2-6- پیشینه تحقیق…………………… 72
2-7- جمع بندی…………………… 74
فصل سوم روش شناسی تحقیق…………………… 77
3-1- مقدمه………………….. 78
3-2-روش پژوهش…………………….. 79
3-3- جامعه آماری…………………… 79
3-4- روش نمونه گیری و تعداد نمونه………………….. 80
3-5-ابزارهای جمع آوری اطلاعات……………………. 80
3-6-تعیین اعتبار درونی(روایی) و بیرونی(پایایی) ابزار جمع آوری اطلاعات………. 84
3-7-روش تجزیه تحلیل اطلاعات……………………. 84
3-8-روند اجرا و چگونگی گردآوری داده ها …………………..85
فصل چهارم یافته های پژوهش…………………….. 86
4-1-مقدمه………………….. 87
4-2 توصیف یافته ها………………….. 87
4-2- میزان دانش کسب و کار دانشجویان: …………………..89
4-3-میزان انگیزش شغلی دانشجویان:………………….. 90
4-4-میزان رغبت شغلی دانشجویان:…………………..93
4-5-تحلیل یافته ها:…………………..95
4-5-1-فرضیه اول:………………….. 95
4-5-2-فرضیه دوم:………………….. 96
4-5-3-فرضیه سوم:………………….. 98
فصل پنجم بحث و نتیجه گیری…………………… 102
5-1-مقدمه………………….. 103
5-1-نتیجهگیری………………….. 103
5-2-بحث در نتایج…………………… 103
5-3-محدودیتهای تحقیق…………………… 112
5-4-پیشنهادات کاربردی و پژوهشی…………………… 113
1-4-5.پیشنهاد های پژوهشی:………………….. 113
2-4-5.پیشنهادهای کاربردی……………………. 113
منابع فارسی…………………… 115
منابع لاتین…………………… 117
پیوست ها………………….. 118
چکیده:
با توجه به تحولات سریع و مستمر محیط بینالمللی، گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجهه اقتصاد ملی با اقتصاد جهانی، “كارآفرینی” یكی از مباحث اساسی در خصوص راهكارهای مختلف برای تسریع فرایند رشد و توسعة پایدار و رفاه اقتصادی است. کارآفرینی با ایجاد شغل و کسب و کار جدید و تولید ثروت همراه است. این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزشهای کارآفرینی بر دانش کسب و کار، انگیزش شغلی، و رغبت شغلی دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان انجام شده است. روش انجام این تحقیق علی- مقایسهای است. جامعه آماری را كلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور مركز همدان كه در دوههای آموزش كارآفرینی شركت كردهاند، تشكیل میدهند كه تعداد آنان 300 نفر است. بر اساس فرمول كوكران حجم نمونه110 نفر تعیین گردید، افراد گروه نمونه به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سپس 110 نفر دیگر از دانشجویان دانشگاه پیام نور همدان که از لحاظ جنسیت و رشته تحصیلی با گروه نمونه مطابقت داشتند ولی در دورههای آموزش کارآفرینی شرکت نکرده بودند، انتخاب گردیدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته دانش كسب و كار، پرسشنامه استاندارد انگیزش شغلی جونز و فیفر، و پرسشنامه استاندارد رغبت سنج جان هالند استفاده شد. دادهها با بهره گرفتن از شاخصهای آمار توصیفی و آزمون پارامتری t برای گروههای مستقل به وسیله نرم افزار آماری SPSS تحلیل شد.
نتایج بیانگر آن است که بین میزان دانش کسب و کار افراد گروه نمونه با میانگین 1/17 با میزان دانش کسب و کار افراد گروه کنترل با میانگین 75/6 تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین بین میزان انگیزش شغلی افراد گروه نمونه با میانگین 28/36 با میزان انگیزش شغلی افراد گروه کنترل با میانگین 28/29 نیز تفاوت معنیداری وجود دارد. در ضمن بین رغبت شغلی دانشجویان رشتههای علوم ریاضی، خدمات، صنعت و کشاورزی برای گروه آموزش دیده به ترتیب با میانگینهای 57/5، 89/4، 75/4 و 87/4 و گروه آموزش ندیده به ترتیب با میانگینهای 86/4، 43/4، 16/4 و41/4 تفاوت معنیداری وجود دارد، ولی در مورد دانشجویان آموزش دیده دو رشته علوم تجربی و علوم انسانی با میانگینهای 33/6 و 44/6 و آموزش ندیده با میانگینهای 37/6 و 47/6 تفاوت معنیداری مشاهده نشد. بنابراین میتوان نتیجهگیری كرد كه برگزاری دورههای آموزش کارآفرینی موجب افزایش میزان دانش کسب و کار، انگیزش شغلی و رغبت شغلی دانشجویان شركت كننده در این دورهها شده است. از این رو پیشنهاد میشود دورههای آموزش کارآفرینی به طور مستمر ادامه یابد.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
این مطلب را هم بخوانید :
در جهان رقابتی امروز سازمان ها، دانشگاه ها و کشورهایی موفق هستند که قادر به بهره گیری بیشتر از اطلاعات و دانش باشند، چرا که دیگر مواد اولیه، زمین و سایر مواد طبیعی منبع مهم و اساسی به شمار نمی روند و بر خلاف گذشته ثروتمند ترین مردم، افراد دانش مدار و کارآفرین می باشند که پیشه ی آنها کارآفرینی است. از این رو بسیاری از دانشگاه های کشورهای پیشرفته و در حال توسعه بهره گیری از کارآفرینی را آغاز نموده اند و این بذل توجه در قالب تدوین استراتژی ها ، سیاست ها و برنامه های علمی جهت بسط و تقویت روحیه و رفتار کارآفرینی و مهمتر از آن آموزش کارآفرینی در موسسات علمی و آموزشی و دانشگاه ها ظاهر گردیده است.
در این تحقیق نیز ما قصد داریم تاثیر اموزش های کارآفرینی برگزار شده در دانشگاه پیام نور واحد همدان را بر رغبت شغلی،انگیزش شغلی و دانش کسب وکار دانشجویانی که این دوره ها را گذرانده اند بررسی نماییم.
2-1- بیان مسئله
با نگاهی به روند رشد و توسعه جهانی در می یابیم كه با افزایش و گسترش فناوریهای پیشرفته ، نقش و جایگاه كارآفرینان بطور فزاینده ای بیشتر می شود. به بیان دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فناوری و ضرورت آموزش كارآفرینان وجود دارد. اگرچه در سالهای گذشته اختراع، جایگاه ویژه ای در توسعه كشورها داشته است ، اما امروزه كارآفرینی فردی وسازمانی از گزینه های مهم رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید. به گونه ای كه در غرب وبرخی كشورهای دیگر ، دو دهه ی اخیر دهه های طلایی كارآفرینی نام گرفته است. در اكثر كشورهای پیشرفته و در حال توسعه ، بحث كار آفرینی اصلی ترین منبع توسعه مد نظر قرار گرفته است. به رغم آنکه برخی از صاحبنظران معتقدند با آموزش مستقیم حاصل نمی شود و باید به روش پرورشی كارآفرینان را تربیت كرد، اما هیچ كس منكر این مطلب نیست كه استفاده از فناوریهای نو و ایجاد كسب وكار جدید بدون آموزش وپرورش در عمل دست نیافتنی است، با مراجعه به اطلاعات موجود درباره افزایش رشته های دانشگاهی كارافرینی درکشورهای توسعه یافته و درحال توسعه، اهمیت نظام آموزشی وپژوهشی