فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………… 93
5-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………. 94
5-2- بحث و نتیجه گیری…………………………………………………………………………… 94
5-3- محدودیت های پژوهش………………………………………………………………………. 98
5-4- پیشنهادات پژوهش…………………………………………………………………………… 98
منابع و مأخذ………………………………………………………………………………………… 99
منابع فارسی……………………………………………………………………………………….. 100
منابع انگلیسی………………………………………………………………………………………. 102
پیوست ها………………………………………………………………………………………….. 104
پرسشنامه طرحواره یانگ…………………………………………………………………………… 105
پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس DASS………………………………………………….. 110
فرم جمعیت شناختی………………………………………………………………………………. 112
خروجی داده ها……………………………………………………………………………………. 113
چکیده
هدف: پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های فعال در آزمودنیهای افسرده با آزمودنیهای مضطرب در دانشجویان دانشگاه آزاد و غیرانتفاعی شهر رشت می باشد. روش تحقیق از نوع همبستگی و پس رویدادی مقایسه ای و مقطعی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افرادی بود که در سال 93- 92 در مراکز آموزش عالی استان گیلان مشغول به تحصیل بوده اند که تعداد آنها حدوداً142000 نفر بوده اند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان، تعداد 595 نفررا از دانشجویان را تشکیل می دهد. روش نمونهگیری در این پژوهش طبقه ای و تصادفی است. به منظور گرد آوری داده ها از پرسشنامه DASS و طرحواره یانگ استفاده شد. در این پژوهش داده ها به سه شیوه متفاوت مورد بررسی قرار گرفتند. در شیوه اصلی که گروه های سه گانه با هم مقایسه شده اند و در شیوه دوم از رگرسیون خطی و در شیوه سوم تحلیل شبکه عصبی استفاده شد.
یافته ها: با احتمال خطای بین 05/0 تا 005/0 میتوان پذیرفت كه آزمودنیهای مضطرب و افسرده در طرحواره های تنبیه، خویشتنداری/خودانضباطی ناكافی، استحقاق/بزرگمنشی، شكست، وابستگی/بیكفایتی، انزوای اجتماعی بیگانگی، نقص شرم و محرومیت هیجانی با هم متفاوتند و در سایر طرحوارهها تفاوت معناداری مشاهده نشد. تنها تفاوت دو گروه افسرده و مضطرب در طرحوارههای فعال،طرحواره استحقاق/بزرگمنشی است كه تفاوت این دو گروه در این طرحواره با 401/2- t=وα> 050/0معنادار است.
نتیجه گیری: یافته های فوق نشان داد که طرحواره ی ، استحقاق / بزرگ منشی در رابطه با تفاوت طرحواره فعال در افراد افسرده و مضطرب به طور معناداری قابل پیش بینی بودند.
واژه های کلیدی: طرحواره، افسردگی، اضطراب
1-1-مقدمه
اختلالات خلقی گروه وسیعی از اختلالات را شامل می شود كه افسردگی یكی از شایع ترین آن ها می باشد، به طوری كه آن را رایج ترین اختلال روانپزشكی می دانند. افسردگی سرما خوردگی روانی است، تقریباً همه، در دوره ای از زندگی بصورت خفیف احساس افسردگی كرده اند. احساس دمقی، بی حوصلگی، غمگینی، ناامیدی، دلسوزی و ناخشنودی همگی تجربیات افسردگی رایج هستند.
بطور كلی شخصیت نقش مهمی را در عملكرد عاطفی و هیجانی مؤثر و اثر بخش به جای
می گذارد(سادوك و سادوك،2003).
بنابراین، طی بررسی های كه در شخصیت افراد افسرده انجام شد، بك و همكارانش بر پایه پژوهش ها وتجارب بالینی متعدد به این نتیجه رسیدند كه افراد افسرده درباره خود، دنیا، تجارب و آینده شان افكار منفی دارند، دیگران را طرد كننده و غیر حمایت گر می بینند و خود را فردی دچار نقص و ضعف در جنبه های مهم می دانند. این بدان دلیل است كه افراد در دوران كودكى داراى طرح واره هایى هستند كه این طرح واره ها به دنیاى بزرگسالى راه می یابند. در واقع عامل پیش زمینه بسیاری از اختلالات هیجانی، طرح واره های ناسازگار اولیه است. هنگامی كه طرح واره های ناسازگار اولیه فعال می شوند سطوحی از هیجان منتشر می شود ومستقیم و غیرمستقیم منجر به اشكال مختلفی از آسیب های روانی می شود.
یانگ(1994)، یكی از نظریه پردازان شناختی،18 طرح واره را معرفی می كند و آن ها را در قالب5 حوزه، بریدگی و طرد، خودگردانی و عملكرد مختل، محدودیت های مختل، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی بیش از حد و بازداری گروه بندی می نماید.
اضطراب عبارت است از یک احساس ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است. اضطراب هنگامی در فرد بروز میکند که شرایط استرسزا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به طور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحلة مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماریهای جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیبپذیر میشود(کرینگ و همکاران ، 2007).
1-2- بیان مسأله
اختلال افسردگی[1]؛ یکی از شایع ترین و ناتوان کننده ترین اختلال روانپزشکی است که در صورت
عدم درمان، آسیب های روانی و عوارض اجتماعی و اقتصادی بسیاری را برای بیماران ایجاد می کند
(ترجمه خدایاری فرد و عابدینی،1389).
خلق افسرده، فقدان علاقه و لذّت از علایم اصلی افسردگی به شمار می آیند. اضطراب از علایم شایع افسردگی است که بسیاری از بیماران یعنی حدود 90 درصد از آنها را گرفتار می کند (کاپلان و سادوک؛ ترجمه رضاعی،1389).
اختلال اضطرابی[2]؛ یکی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در جمعیت عمومی هستند. در ایالات متحده حدود 30 میلیون نفر دچار این اختلال هستند و نسبت ابتلای زنان تقریباً دو برابر مردان است(کاپلان و سادوک؛ ترجمه رضاعی،1389).
اضطراب، هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند یعنی به فرد هشدار می دهد که خطری در راه است و باعث می شود که فرد بتواند برای مقابله با خطر اقداماتی به عمل آورد. احساس اضطراب دو مؤلفه دارد: با خبر شدن فرد از تغییرات جسمی خود (مثل تپش قلب و تعریق) و با خبر شدن از اینکه عصبی شده است یا ترسیده است. اضطراب اغلب سردرگمی و تحریفهای در ادراک ایجاد می کند؛ تحریفهایی نه فقط در درک زمان و مکان، که حتی در درک افراد و معنا و اهمیت وقایع. این تحریفها با کاستن از تمرکز، کم کردن قدرت یادآوری، مختل ساختن قدرت ربط دادن امور به هم ـ یعنی تداعی کردن ـ می توانند در یادگیری اختلال ایجاد کنند (کاپلان و سادوک؛ ترجمه رضاعی،1389).
واژۀ طرح واره [3]در روان شناسی و به طور گسترده تر در حوزۀ شناختی، تاریخچه ای غنی و برجسته دارد. در حوزۀ رشد شناختی، طرحواره را به صورت قالبی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد تا به افراد کمک کند تجارب خود را تبیین کنندو علاوه بر این، ادراک از طریق طرح واره، واسطه مندی می شود و پاسخهای افراد نیز توسط طرح واره جهت پیدا می کنند. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزۀ روان درمانی، این است که بسیاری از طرح واره ها در اوایل زندگی شکل می گیرند، و به حرکت خود ادامه می دهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل می کنند، حتّی اگر هیچ گونه کاربردی نداشته باشد. این مسئله همان چیزی است که گاهی اوقات به عنوان نیاز به هماهنگی شناختی از آن یاد می شود، یعنی حفظ دیدگاهی با ثبات دربارۀ خود یا دیگران؛ حتّی اگر این دیدگاه نادرست یا تحریف شده باشد. با این تعریف کلی، طرحواره می تواند مثبت یا منفی، سازگار یا ناسازگار و همچنین می تواند در اوایل زندگی یا در سیر بعدی زندگی شکل بگیرد.
این مطلب را هم بخوانید :
یانگ(1990،1991) معتقد است برخی از این طرحواره ها ـ بویژه آن ها که عمدتاً در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل می گیرند ـ ممکن است هستۀ اصلی اختلال شخصیت، مشکلات منش شناختی خفیف تر و بسیاری از اختلالات مزمن محور I قرار بگیرند(یانگ،کلوسکو و ویشار؛ ترجمه حمیدپورو اندوز،1389). بنابراین مسأله اساسی پژوهش حاضر مقایسه طرحواره های فعال در آزمودنیهای افسرده با آزمودنیهای مضطرب است.
1-3-اهمیت و ضرورت پژوهش:
ضرورت انجام هر پژوهشی از سوأل های مطرح شده و منافع احتمالی انجام آن پژوهش ناشی می شود. ما در این پژوهش به دنبال طرحواره های فعال در افراد افسرده و مضطرب هستیم اما هدف ما از این پژوهش این است که آیا افراد بهنجار هم طرحواره هایی که کمتر ارزش مرضی دارند را دارا میباشند؟
نخستین دوره ی افسردگی در پنجاه درصد از بیماران، بیش از چهل سالگی روی می دهد، و اگر دیرتر شروع شود با فقدان سابقه ی خانوادگی، اختلالات خلقی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، و سوء مصرف الکل همراهی دارد. دوره ی افسردگی بدون درمان شش تا سیزده ماه و با درمان در اکثر اوقات حدود سه ماه طول می کشد (قاسم زاده،1383).
هر کسی دچار اضطراب می شود و آن، تشویشی فراگیر، ناخوشایند و مبهم است که اغلب، علایم دستگاه خودکار(اتونوم) نظیر سردرد، تعریق، تپش قلب، احساس تنگی در قفسه سینه، و ناراحتی مختصر معده نیز با آن همراه است. فرد مضطرب ممکن است احساس بی قراری هم بکند که نشانه اش این است که نمی تواند به مدت طولانی یک جا بنشیند یا بایستد ( کاپلان و سادوک؛ ترجمه رضاعی،1389).
ریشه تحّولی طرح واره های ناسازگار اوّلیه در تجارب ناگوار دوران کودکی نهفته است. طرح واره هایی که زودتر بوجود می آیند و معمولاً قوی ترین هستند، از خانواده های هسته ای نشأت می گیرند. وقتی بیماران در موقعیت های از زندگی بزرگسالی، طرح واره های ناسازگار اوّلیه شان فعال می شوند، معمولاً خاطره ای هیجان انگیز از دوران کودکی خود تجربه می کنند. طرح وارۀ انزوای اجتماعی که معمولاً در اواخر دوران کودکی شکل می گیرد و ممکن است انعکاسی از پویایی خانوادۀ هسته ای نباشد. طرح واره های محرومیت هیجانی یا رها شدگی به دلیل نقص در محیط اولیه به وجود می آیند. در محیط زندگی چنین کودکی، ثبات، درک شدن یا عشق وجود ندارد. درطرح وارۀ وابستگی / بی کفایتی والدین به ندرت با کودک جدّی برخورد می کنند و کودک روی پَر قو بزرگ می شوند و لوس بار می آیند. در نتیجه نیازهای هیجانی کودک به خودگردانی یا محدودیت های واقع بینانه ارضاء نمی شوند (یانگ،کلوسکو و ویشار؛ ترجمه حمیدپورو اندوز،1389).
در این راستا، هدف پژوهش حاضر نیز تلاش در این زمینه که آیا طرحواره های فعال در افراد افسرده با افراد مضطرب تفاوت دارد؟
1-4-اهداف تحقیق