فهرست نگارهها
عنوان صفحه
نگاره 1-2 دلایل ضرورت تحول در بخش کشاورزی | 20 |
نگاره 2-2 اهداف کشاورزی پایدار | 22 |
نگاره 3-2 اهداف کشاورزی پایدار | 23 |
نگاره 4-2 اهداف کشاورزی زیستی | 27 |
نگاره 5-2 ابعاد کشاورزی زیستی | 34 |
نگاره 6-2 مدل عمل منطقی آجزن و فیشبن | 44 |
نگاره 7-2 مدل رفتار برنامه ریزی شده آجزن | 45 |
نگاره 8-2 مدل رفتار برنامه ریزی شده تجزیه شده تیلور و تاد | 47 |
نگاره 9-2 مدل پژوهش | 48 |
نگاره 10-2 مدل پژوهش | 49 |
نگاره 11-2 مدل پذیرش فناوری دیویس و دیگران | 51 |
نگاره 12-2مدل نظری پذیرش نهادههای زیستی براساس مدل TAM دیویس | 65 |
نگاره 1-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر رفتار به کاربرد نهادههای زیستی | 114 |
نگاره 2-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر تمایل به کاربرد نهادههای زیستی | 115 |
نگاره 3-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر نگرش به کاربرد نهادههای زیستی | 117 |
نگاره 4-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر ادراک از سهولت کاربرد نهادههای زیستی | 119 |
نگاره 5-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر سودمندی نهادههای زیستی | 121 |
نگاره6-4 مدل نهایی نظری پژوهش 124
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 1-2 تعاریفی از کشاورزی پایدار | 21 |
جدول2-2 ابعاد کشاورزی پایدار | 24 |
جدول 3-2 تعاریف کشاورزی زیستی | 25 |
جدول 1-3 روستاهای تحت حوضه دهستان حشمت آباد | 67 |
جدول 2-3 میزان پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه محقق ساخت | 69 |
جدول 3-3 متغیرهای مورد بررسی در پژوهش | 70 |
جدول 1-4 توزیع فراوانی سن پاسخگویان | 78 |
جدول 2-4 توزیع فراوانی سطح تحصیلات پاسخگویان | 78
|
جدول 3-4توزیع فراوانی بعد خانوار پاسخگویان | 79 |
جدول 4-4 توزیع فراوانی مالکیت زمین پاسخگویان | 80 |
جدول 5-4 توزیع فراوانی سابقه کاشت گندم پاسخگویان
جدول 6-4 توزیع فراوانی سطح زیر کشت محصول گندم پاسخگویان |
80
81 |
جدول 7-4 توزیع فراوانی شرکت پاسخگویان در کلاسهای آموزشی-ترویجی
جدول 8-4 توزیع فراوانی میزان مصرف سم در هر هکتار محصول گندم توسط پاسخگویان |
81
82 |
جدول 9-4 توزیع فراوانی میزان مصرف کودشیمیایی در هر هکتار محصول گندم توسط پاسخگویان | 83 |
جدول 10-4 توزیع فراوانی میزان استفاده و اطلاعات پاسخگویان در مورد نهادههای زیستی | 83 |
جدول11-4 دیدگاه گندمکاران در خصوص سودمندی نهادههای زیستی | 84 |
جدول 12-4 دیدگاه گندمکاران در خصوص سهولت استفاده از نهادههای زیستی | 85 |
جدول 13-4 وضعیت نگرش گندمکاران در خصوص نهادههای زیستی | 86 |
جدول 14-4: وضعت تمایل گندمکاران در خصوص استفاده از نهادههای زیستی
|
88 |
جدول 15-4 وضعیت رفتار گندمکاران در خصوص استفاده از نهادههای زیستی | 89 |
جدول 16-4: اولویتبندی گویههای پذیرش نهادههای زیستی از دیدگاه گندمکاران در حال حاضر | 90 |
جدول 17-4 اقدامات لازم جهت توسعهی پذیرش نهادههای زیستی | 91 |
جدول18-4 فراوانی و سطحبندی میزان مطلوبیت ابعاد پذیرش نهادههای زیستی | 92 |
جدول 19-4 بررسی اختلاف بین دو گروه شرکت کرده و نکرده در کلاسهای آموزشی- ترویجی از نظر سایر متغیرهای پژوهش | 95 |
جدول 20-4 بررسی اختلاف بین ویژگیهای فردی پاسخگویان با سایر متغیرهای پژوهش | 97 |
جدول 21-4 بررسی سطح تحصیلات بر دیدگاه گندمکاران در خصوص سودمندی نهادههای زیستی | 97 |
جدول 22-4بررسی سطح تحصیلات بر دیدگاه گندمکاران در خصوص سهولت کاربرد نهادههای زیستی | 98 |
جدول 23-4 بررسی سطح تحصیلات بر نگرش گندمکاران در خصوص استفاده از نهادههای زیستی | 99 |
جدول 24-4 بررسی سطح تحصیلات بر تمایل گندمکاران در خصوص استفاده از نهادههای زیستی
جدول25-4 بررسی سطح تحصیلات بر رفتار گندمکاران در خصوص استفاده از نهادههای زیستی |
99
100 |
جدول 26-4 بررسی اختلاف بین ویژگیهای زراعی پاسخگویان با سایر متغیرهای پژوهش | 102 |
جدول27-4 :بررسی همبستگی ابعاد مؤثر بر پذیرش نهادههای زیستی با متغیرهای فردی | 104 |
جدول28-4 :بررسی همبستگی ابعاد مؤثر بر پذیرش نهادههای زیستی با متغیرهای حرفهای | 107 |
جدول29-4: خلاصه تحلیل عاملی متغیرهای مؤثر در پذیرش نهادههای زیستی | 108 |
جدول30-4 عاملها و متغیرهای مربوط به پذیرش نهادههای زیستی | 109 |
جدول 31-4 تعیین میزان همبستگی متغیرهای عاملهای پژوهش با متغیرهای پذیرش نهادههای زیستی | 112 |
جدول 32-4: همبستگی بین متغیرهای مدل پژوهش | 113 |
جدول 33-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر رفتار به کاربرد نهادههای زیستی | 114 |
جدول 34-4 تحلیل مسیر عوامل موثر بر تمایل به کاربرد نهادههای زیستی
جدول 35-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر نگرش به کاربرد نهادههای زیستی |
115
116 |
جدول 36-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر سهولت کاربرد نهادههای زیستی
جدول 37-4 تحلیل مسیر عوامل مؤثر بر سودمندی نهادههای زیستی |
118
120 |
جدول 38-4 مجموع تأثیرات غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر رفتار به کاربرد نهادههای زیستی | 122 |
فصل اول
مقدمه
1-1 مقدمه
کشاورزی به خصوص در کشورهای کمتر توسعهیافته، فعالیتی عمدتا مخاطرهآمیز است و تصمیم گیری ها و فعالیتهای بهرهبرداران معمولأَ تحت تأثیر این پدیده و جنبه های مختلف آن قرار دارد و هرچند که کشاورزی فعالیتی اقتصادی است که از طریق تأمین غذا سهم بسیار مهمی در تولید ناخالص داخلی کشور دارد، اما کشاورزی می تواند آثار جانبی منفی و مخربی نیز بر محیطزیست، سلامت انسان و موجودات زنده داشته باشد و میزان مصرف سموم در واحد سطح در کشورهای توسعهیافته تفاوت بسیار چشمگیری با کشورهای در حال توسعه دارد و کشورهای توسعه یافته به سمت روشهای غیرشیمیایی در جهت کاهش مصرف سموم علفکش شیمیایی گام برداشته اند، ولی در کشورهای در حال توسعه چنین حرکتی، به طور جدی شروع نشده است( قربانی و همکاران، 1389 ). در سالهای اخیر نگرانیهای زیادی در مورد کیفیت مواد غذایی و مسائل زیستمحیطی وجود دارد( بولای[1]، 2010). بخش کشاورزی بیشترین و نزدیکترین ارتباط را با محیطزیست دارد و این ارتباط یک رابطه متقابل دوسویه است که از یک طرف فرسایش و تخریب محیطزیست، تولید و عملکرد محصولات کشاورزی را تحت تأثیر منفی قرار میدهد و از جانب دیگر، مواد آلاینده بخش کشاورزی و مصرف بیرویه کودها و سایر مواد شیمیایی در این بخش، صدمات جبران ناپذیری به محیطزیست وارد می کنند( رشید قلم و خلیلیان، 1390 ). تأثیرات نامطلوب کودها و آفتکشها بر محیطزیست منجر به توجه بیشتر و استفاده از روشهایی گردیده که در آن نیازی به مصرف مواد شیمیایی نبوده یا کم باشد و این هدف موجب شده که با توجه به کشاورزی بوم شناختی[2] بحث پایداری در کشاورزی مورد توجه قرار گیرد و یکی از راهکارهای عملی، کشاورزی زیستی[3] است(عبدی و همکاران، 1391 ). امروزه كشاورزی زیستی به سرعت در حال رشد است و درحال حاضر بسیاری از كشورها به ویژه كشورهای اروپایی توسعه كشاورزی زیستی را در برنامه اجرایی خود قرار دادهاند و مهمترین و اصلیترین مشخصهی حضوردر بازارهای جهانی محصولات عاری از تركیبات شیمیایی شده است. بیگمان بایستی استفاده از کودهای شیمیایی زیانآور در کشاورزی را متوقف کرد( دولت آبادی و همکاران، بی تا ). به منظور افزایش حاصلخیزی خاك و در نتیجه افزایش عملکرد گیاهان در کشاورزی زیستی استفاده از کودهای زیستی، کودهای آلی و مالچ به عنوان جایگزینی برای کودهای شیمیایی، مطرح میباشد و در دههی گذشته مصرف کودهای شیمیایی، اثرات و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی نظیر آلودگی آب و خاك و همچنین بروز مشکلاتی در خصوص وضعیت سلامت انسانها و دیگر موجودات زنده را به همراه داشته است(رحمانی، 1389 ). در كشاورزی پایدار برای، بهبود كیفیت خاك، محصولات كشاورزی و حذف آلایندهها از روشهای غیرشیمیایی مانند: تناوب زراعی، كود سبز، مبارزه بیولوژیك، كودهای حیوانی، كمپوست و یا مقادیر كمتر نهادههای شیمیایی استفاده میشود(حسین زاده و قربانی، 1390 ). بنابراین استفاده از نهادههای زیستی یكی از اركان اصلی كشاورزی زیستی در زیست بومهای زراعی است که با هدف حذف كاربرد كودهای شیمیایی است و كودهای آلی سبب تأمین سلامت انسان و محیط زندگی میگردند و استفاده از كودهای زیستی نیز یكی از راهكارهای مؤثر در حفظ كیفیت مطلوب خاك محسوب میگردد كه باعث افزایش واكنشهای مفید بین گیاه و میكروارگانیسمها در ریزوسفر شده و توان گیاه را برای جذب بیشتر عناصرغذایی افزایش میدهد(خالصرو و همکاران،1390).
گندم به عنوان ابزاری سیاسی در روابط بین الملل و حتی برای اعمال سلطه و فشار سیاسی بر کشورهای نیازمند جهان سوم به کار گرفته میشود، از این رو راهکارهای صحیح افزایش تولید و عرضه این کالا امری بسیار ضروری است(هژبر کیانی و حاجی احمدی، 1381). تولید گندم با حداقل بکارگیری نهادههای شیمیایی یکی از اهداف مهم کشاورزی جدید برای کاهش اثرات منفی استفاده از نهادههای شیمیایی میباشد(قربانی و همکاران، 1390). با بهره گرفتن از کودهای مناسب میتوان تولید گندم را در واحد سطح افزایش داد(زکی و همکاران[4]،2012 ) . کودهای زیستی نقش قابل توجهی در بهبود عملکرد گندم نسبت به کودهای شیمیایی دارند( قادری دانشمند[5]، 2012 ) و استفاده از کودهای زیستی بر رشد و بهرهوری گندم تأثیر مثبت میگذارد و سبب افزایش قابل توجهی در ارتفاع بوتهی گندم شده و پنجهزنی گندم را نیز افزایش میدهد(سینگ[6] و همکاران، 2011). با توجه به اثرات مثبتی که نهادههای زیستی بر کشاورزی و محیطزیست دارند، گندمکاران تمایلات مثبت و منفی متفاوتی نسبت به دریافت و پذیرش این نهادهها نشان میدهند(حسن پور و همکاران،1391) .
با توجه به تحقیقات صورت گرفته برای بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش یک فناوری مدلهای گوناگونی در جهان به کارگرفته شده که از معتبرترین آنها مدل پذیرش فناوری دیویس (TAM )[7] است که به بررسی عوامل در سطح فردی می پردازد( شعاعی و علومی، 1386). مدل پذیرش فناوری دیویس یک نظریه نظام اطلاعات و ارتباطات است و دلایل اینکه چرا کاربران یک فناوری اطلاعات خاص را میپذیرند یا رد می کنند نشان میدهد، مدل پذیرش فناوری در آغاز توسط دیویس پیشنهاد شد(احمدی ده قطب الدینی، 1389).
مدل پذیرش فناوری ( TAM ) که توسط «دیویس » در سال 1989 ارائه شده به عنوان قدرتمندترین و تأثیرگذارترین مدل در زمینه توصیف رفتار و تعیین عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری اطلاعات، توسط افراد است. اجزای این مدل شامل متغیرهای بیرونی، اصل سودمندی ادراك شده و سهولت استفاده ادراك شده، نگرش، تمایل و رفتار که پایه پذیرش فناوری را تشکیل می دهند و مدل پذیرش فناوری بیان میدارد که متغیرهای بیرونی بر سودمندی ادراک شده و سهولت استفاده ادراک شده تاثیر میگذارد و این دو ادراك، تعیینکننده نگرش کاربران و مشتریان برای استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات خواهد بود و مرحله آخر، تمایل فرد
این مطلب را هم بخوانید :
نظریة تضمین حق//پایان نامه آلودگی هوا
برای استفاده است که منجربه استفاده واقعی از فناوری اطلاعات و ارتباطات میشود و رفتارشان را نسبت به کاربری فناوری تحت تأثیر قرار میدهند(حورعلی و همکاران، 1390). این پژوهش به دنبال شناسایی عواملی است که در غالب مدل TAM دیویس بر پذیرش نهاده های زیستی توسط گندمکاران دهستان حشمت آباد شهرستان دورود تأثیر میگذارند .
2-1 بیان مسئله
یکی از بزرگترین چالشهای روبروی جامعه بشری در دهههای اخیر، امنیت و سلامت غذای جمعیت رو به افزایش در دنیا است و در حال حاضر تأمین غذا مسئله اصلی بسیاری از کشورها بوده و بسیاری از دولتها به علت بحران غذا در معرض بحرانهای اجتماعی و سیاسی نیز قرار دارند و برای اولین بار در دههی پنجاه میلادی، افزایش جمعیت از یک طرف و محدودیتهای منابع اولیه تولید از طرف دیگر، باعث حرکت کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی با عنوان انقلاب سبز کشاورزی گردید، در دهه 1330 قبل از آنکه تولید و مصرف کودهای شیمیایی در کشور مطرح شود، تولید و مصرف کودهای آلی در سطح کشور رایج بود. همزمان با ورود کودهای شیمیایی به کشور، سازمان ترویج کشاورزی، مصرف این نوع کودها را تشویق نمود و بسیاری از کشاورزان برای رسیدن به حداکثر عملکرد به کودهای شیمیایی روی آوردند. با سرازیر شدن بذرهای اصلاح شده، کود و سموم شیمیایی به بازار مصرف و تشویق کشاورزان به استفاده از آنها و حمایت همهجانبه از این نهادهها و سودآوری کوتاهمدت آنها، دیری نپایید که این نهادهها از سوی کشاورزان پذیرفته شده و به میزان زیادی مورد استفاده قرار گرفت و اما عدم آگاهی و نبود دانش فنی کشاورزان باعث استفاده غیربهینه از این نهادهها گردید، به نحوی که مصرف بیش از حد برخی نهادههای کشاورزی نه تنها باعث افزایش تولید نگردید بلکه کاهش تولید در بلندمدت را فراهم ساخت. بدین ترتیب رفته رفته مصرف کودهای آلی فراموش شد و این تفکر غلط بر کشاورزان حاکم شد که با مصرف هر چه بیشتر کودهای شیمیایی محصول بیشتری عایدشان خواهد شد. به طوریکه مصرف کود شیمیایی در ایران 800 هزار تن در سال بود، که چهار برابر مصرف درآمریکاست(هزاری و حاجی میر رحیمی، 1389، پور قاسم و علی بیگی، 1392).
مصرف زیاد سم و کودهای شیمیایی در محصولات کشاورزی در تمامی جهان و بخصوص در ایران یک معضل عمده بهداشتی می باشد. در حال حاضر در کشور ما سرانه مصرف سم در محصولات کشاورزی به ازای هر نفر ۴۰۰ گرم و همچنین میزان مصرف کود شیمیایی از 5/2 به 5/3 میلیون تن طی ۱۰ سال گذشته افزایش داشته است. در کشاورزی متعارف بیش از ۳۰۰ نوع ترکیب شیمیایی خطرناک نظیر آفتکشها، علفکشها و کودهای شیمیایی بهمنظور کنترل آفات و حشرات و حاصلخیزسازی خاک استفاده میگردد. استفادهی اولیه از آفتکشها در کاهش هجوم آفات و افزایش تولید محصولهای کشاورزی بسیار مؤثر بوده است، ولی امروزه به دلیل چالشهای زیستمحیطی و پیامدهای ناشی از بقایای سمها در غذای مصرف کنندگان، کاهش استفاده از این سمها مورد توجه همگان قرار گرفته است. افزایش مصرف سمهای شیمیایی، آلودگیهای