ویژگیهای ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده
محققان و صاحبنظران با مقایسه دو نوع ساختار سازمانی تواناساز و بازدارنده ویژگیهایی به شرح زیر برای هر کدام از انواع ساختار سازمانی بر شمردهاند. در حالیکه در ساختار سازمانی بازدارنده به مسائل و مشکلات به عنوان تهدیدی علیه سازمان نگریسته می شود و در صورت مشاهده کمکاری به تنبیه و مجازات افراد پرداخته می شود (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱؛ آرچس[۱] ، ۱۹۹۱). در ساختار سازمانی تواناساز ضمن اینکه به مشارکت و همکاری افراد و فراهم آوردن زمینه های نوآوری و خلاقیت توجه می شود، هم به مسائل به عنوان فرصتی برای رشد نگریسته می شود و هم با تأکید بر قوانین و فرایندهای منعطف، زمینه افزایش اعتماد، انگیزه، تعهد و وفاداری افراد نسبت به یکدیگر فراهم میآید (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۱؛ آدلر و بورایز، ۱۹۹۶؛ هوی و میسکل، ۲۰۰۸).
در ساختار بازدارنده سلسلهمراتب مانع نوآوری و خلاقیت است و مدیران از قدرت خود به منظور کنترل و دستوردهی به مرئوسین استفاده می کنند. بر این اساس در سازمانها و به خصوص مؤسسات و مراکز آموزش عالی که امور حرفهای به شیوهای متمرکز کنترل می شود (ساختار بازدارنده)، علاوه بر اینکه یاددهندگان مجبور به اجرای استانداردهای تعیین شده از سوی مدیران خود میباشند، پرداختن به نیازها و علائق دانشجویان از سوی سازمان (دانشگاه) نیز مورد انتقاد شدید میباشد (هوی و همکاران، ۱۹۸۳). بر عکس در ساختار تواناساز، ضمن اینکه مدیران و مرئوسان از جایگاه خود مطلع میباشند، با ادغام اقتدار و اختیار، افراد هم نسبت به یکدیگر و سازمان احساس اعتماد و امنیت می کنند و هم برای به کارگیری قدرت در نقش خود توانمند میباشند و جهت حل مسائل به همدیگر کمک می کنند.
از نظر هوی و سوئیتلند (۲۰۰۰) و هوی و میسکل (۲۰۰۸) در حالی که ساختار تواناساز با ویژگیهایی چون برقراری رابطه دو طرفه، دیدن مشکلات به عنوان فرصت، پذیرش تفاوتها، توسعه اعتماد، یادگیری از اشتباهات و پذیرش وقایع غیرمنتظره مشخص می شود، ساختار بازدارنده با ویژگیهایی چون ارتباط یک طرفه، دیدن مسائل به عنوان یک اضطرار، عدم پذیرش تفاوتها، فقدان اعتماد، مجازات اشتباهات و ترس از وقایع غیرمنتظره، از آن مجزا میگردد.
سایدن[۲]، هوی و سوئیتلند (۲۰۰۴) با توسعه تعریف مفهومی ساختار تواناساز مراکز آموزشی به توصیف پویاییهای آن پرداختند و اظهار داشتند، از جمله ویژگیهای ساختار تواناساز این است که به یاددهنده و یادگیرنده در جریان یاددهی ـ یادگیری کمک می شود، به نظرات و دیدگاه های کارشناسانهی افراد ـ به خصوص یاددهندگان ـ احترام گذاشته می شود، ساختار دارای درجه بالایی از انعطافپذیری است به نحوی که در این نوع ساختار مدیران یا اغلب نادیده گرفته میشوند و یا در راستای پاسخگویی به نیاز یاددهندگان و یادگیرندگان عمل می کنند، قوانین اغلب به صورت مشارکتی تدوین میشوند، ارتباط افراد با یکدیگر خوب و صمیمی است. به این معنی که اغلب، افراد به صورت غیررسمی، منظم و مستمر با مدیران و زیردستان خود رابطه برقرار می کنند و مدیران نیز به عنوان شنوندگانی با رویکردی باز محسوب میشوند که تلاش می کنند اعتماد افراد به سمت خود را جلب کنند.
بدین ترتیب سازمانها و به خصوص مؤسسات و مراکز آموزشعالی توانمند، سازمانهایی هستند که با ارائه ساختارها و فرایندهای منعطف، فراهم کردن زمینه تسهیل مشارکت یاددهندگان جهت توسعه تکنولوژیهای آموزشی اثربخش، توسعه قابلیتها و اعتماد به نفس یاددهندگان و شفافسازی اهداف و رسالتهای خود از سازمانهای بازدارنده منفک میگردند. بنابراین از جمله مزایای ساختار تواناساز این است که این نوع ساختار از یک طرف سادگی را تشویق می کند و از طرف دیگر تصور غیرهمکارانه و غیرمشارکتی را که ساختار بازدارنده بر آن تاکید دارد را به تصوری ماهرانه و دقیق تبدیل می کند. مدیران از قدرت خود به منظور ترغیب زیردستان و طراحی ساختارهایی که تسهیلگر فرایند یاددهی ـ یادگیری است استفاده می کنند و بیش از اینکه بر انطباق و همنوایی تاکید داشته باشند به حل مسائل به صورت مشارکتی توجه دارند (هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۱).
با توجه به مطالب مطرح شده میتوان گفت که ساختار سازمانی، بیانگر الگوی روابط بین اجزای سازمان است که بر حسب ویژگی عناصر سازندهی آن و همچنین شرایط موجود سازمان قابل تفکیک به اشکال و انواع متعددی از جمله ساختار تواناساز و بازدارنده (هوی و میسکل، ۲۰۰۸؛ هوی و سوئیتلند، ۲۰۰۱) میباشد. بر این اساس، ساختار تواناساز با ویژگیهایی چون برقراری رابطه دو طرفه، اعتماد، یادگیری از اشتباهات و پذیرش تفاوتها مشخص می شود؛ ساختار بازدارنده با تأکید بر ارتباطات یکطرفه، ترس از وقایع غیرمنتظره، فقدان اعتماد و مجازات اشتباهات در مقابل ساختار تواناساز قرار میگیرد. بنابراین، توجه به نوع ساختار سازمانی جهت برقراری تناسب بین فرایندها و رویههای سازمانی با نوع ساختار سازمانی موجود امری اجتنابناپذیر است که بایستی از سوی مسئولان و مدیران سازمانها به ویژه دانشگاهها مورد توجه قرار گیرد.
[۱] -Arches