پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A.)
گرایش: صنعتی و سازمانی
عنوان :
تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان شرکت گاز میانکوه
استاد راهنما :
دکتر فرشته مصطفوی راد
تکه هایی از متن به عنوان نمونه :
چکیده
این پژوهش با هدفِ بررسی تأثیر فضای روانشناختی حاکم بر سازمان و خود ارزشیابی های محوری بر اشتیاق شغلی کارکنان شرکت گاز میانکوه به مرحله اجرا در آمد. به همین منظور از بین کارکنان شرکت گاز میانکوه ، تعداد 310 نفر با بهره گرفتن از روش نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خود ارزشیابی های محوری، پرسشنامه فضای روانشناختی حاکم بر سازمان، خود ارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی بوده است. به منظور توصیف وضعیت موجود از میانگین، انحراف استاندارد،
حداقل و حداکثر نمرات استفاده شده است. هم چنین، به منظور تحلیل فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چدگانه به شیوه استفاده شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های فضای روانشناختی (استقلال، اعتماد، انسجام، فشار، حمایت، قدردانی، انصاف و نوآوری) با اشتیاق شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. بین مؤلفه های خودارزشیابی های محوری (عزت نفس، خودکارآمدی تعمیم یافته، ثبات هیجانی و جایگاه مهار) با اشتیاق شغلی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. به همین ترتیب، نتایج نشان داد که مؤلفه های فضای روانشناختی قادرند اشتیاق شغلی کارکنان را پیش بینی نمایند و از بین متغیرهای پیش بین، مؤلفه های استقلال، فشار و قدردانی بیشترین نقش را در تبیین اشتیاق شغلی کارکنان ایفا می کنند. به همین ترتیب، مؤلفه های خودارزشیابی های محوری قادرند اشتیاق شغلی کارکنان را پیش بینی نمایند و از بین متغیرهای پیش بین، مؤلفه های عزت نفس و ثبات هیجانی بیشترین نقش را در تبیین اشتیاق شغلی کارکنان ایفا می کنند.
واژه های کلیدی: فضای روانشناختی حاکم بر سازمان ، خود ارزشیابی های محوری و اشتیاق شغلی
1-1- مقدمه
در طی سال های اخیر، مطالعه و تحقیق در زمینه روانشناسی مثبت یک رویكرد بدیع را برای بسیاری از روانشناسان اجتماعی پدید آورده است. این رویكرد بر مطالعه علمی
این مطلب را هم بخوانید :
معرفی ۵ افزونهی برتر گوگل کروم برای ضبط صفحه نمایش
تجربیات مثبت، شادی و بهزیستی روانشناختی و منابع انسانی مثبت به جای تاكید بر نشانه های اندوه و مفاهیم منفی، تمركز دارد (سلیگمن[1]، 2003). به دلیل اثرات برجسته تجربیات مثبت بر افزایش بهره وری و روحیه نیروی كار، پدیده ها و مفاهیم مثبت در زمینه كاری، شایسته توجه قابل ملاحظه ای هستند.
تئوری حفظ منابع (هوفبال[2]، 1989) چارچوب مناسبی برای دیدگاه پدیده های مثبت فراهم می كند. فرض اصلی در تئوری حفظ منابع این است كه ایجاد یک چرخه مثبت از منابع موجب اثرات ارتقاء سلامت مثبت می شود و از این طریق احتمالاً بر تجربیات و منابع مثبت افزوده می شود؛ بنابراین افرادی كه دارای منابع مهمی هستند، اغلب قادرند منابع دیگری را به دست آورند .عكس این موضوع نیز صادق است، یعنی از دست دادن منابع مهم منجر به از دست دادن منابع دیگر می شود. بنابراین اشتیاق شغلی[3]-به عنوان یک منبع مثبت- ممكن است منجر به چرخه مثبتی از منابع و در نتیجه اثرات مثبت بر سلامت شود(شیروم[4]، 2001).
همراستا با گرایش عمومی به سمت روانشناسی مثبت، اشتیاق شغلی به عنوان یک مفهوم مثبت در تضاد با فرسودگی شغلی- كه پاسخی است به استرس طولانی مدت مرتبط با كار كه به صورت از دست رفتن منابع، نگرش منفی نسبت به شغل و كاهش خودكارآمدی شغلی آشكار می شود – مطرح شد (هالبرگ و شائوفیلی[5]، 2006).
اشتیاق شغلی به عنوان یک حالت ذهنی مثبت نسبت به شغل تعریف می شود كه با ویژگی های نیرومندی، وقف كار شدن و جذب توصیف می گردد. به جای یک حالت خاص و موقتی، اشتیاق شغلی به یک حالت روانشناختی ثابت و فراگیر اشاره دارد (شائوفیلی و همکاران[6]، 2001). سه بعد اشتیاق شغلی عبارتند از: نیرومندی، جذب، و وقف کار شدن.
از جمله عوامل تأثیرگذار بر اشتیاق شغلی کارکنان كه اخیراً توجه محققان را به خود جلب كرده است، خودارزشیابی های محوری[7] میباشد ( باكر و دمروتی، 2008؛ پاركر، جیمیسون و آمیوت[8]، 2009).
اخیراً پژوهش های متعددی به بررسی یک ویژگی شخصیتی بزرگ تحت عنوان خودارزشیابی های محوری پرداخته اند. این سازه را جاج، لاك و دورهام[9] (1997) برای اولین بار معرفی کرده اند. به نظر آن ها خودارزشیابی های محوری یک صفت گسترده، مکنون و مرتبه بالاتری است که در ادبیات شخصیت با چهار صفت شخصیتی مشخص می شود. این چهار صفت عبارتند از: عزت نفس، خودکارآمدی تعمیم یافته،