فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده هاو یافته های تحقیق 80
4-1 بخش اول: تحلیلهای توصیفی پژوهش 81
4-2 بخش دوم: تجزیه و تحلیل استنباطی 87
4-2-1 بررسی فرض نرمال بودن داده ها . 87
4-2-2 آزمون فرضیه ها . 88
فصل پنجم نتیجه گیری و پیشنهادات 91
5-1 نتایج آمار توصیفی . 92
5-2 نتایج استنباطی . 94
5-3 پیشنهادات تحقیق . 96
5-4 محدودیتهای تحقیق . 97
5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آینده 98
منابع . 99
ضمائم و پیوستها . 107
چکیده
هدف این تحقیق سنجش تاثیر سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش میباشد. این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس روش توصیفی از نوع همبستگی است. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه شامل شعب بانکهای غرب استان گیلان میباشد. که در سطح واحد سازمانی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته است جامعه آماری تحقیق برابر182 شعبه بانک دولتی وخصوصی در سطح 6 شهرستان (آستارا، تالش، رضوانشهر، ماسال، بندر انزلی و صومعهصرا) که مشغول به ارائه خدمات هستند میباشد.که حجم نمونه 96 میباشد. و برای تجزیه و تحلیل توصیفی پژوهشی داده های از شاخص فراوانی، درصد فراوانی و از شاخصهای مرکزی استفاده شده است. و برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده و
جهت آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون رگریسیون استفاده شده است. یافته ها تحقیق نشان از تأثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش دارد و همچنین تاثیر مثبت و معنادار متغیرهای سرمایه ساختاری بر مدیریت دانش، سرمایه شناختی بر مدیریت دانش و سرمایه ارتباطی بر مدیریت دانش است.
واژگان کلیدی: سرمایه اجتماعی، سرمایه ساختاری، سرمایه شناختی، سرمایه ارتباطی، مدیریت دانش
1-1 مقدمه
در عصر امروزی پیشرفت علم وتکنولوژی با سرعت خارق العاده در حال حرکت به سمت جلو است و جهان امروز را خیلی متفاوت از جهان دیروز گردانیده است. و همه انسانها و سازمانها تحت تأثیر این تحولات میباشند. بانکداری امروزی با بانکداری گذشته تفاوت پیدا کرده است. و مشتری امروزی نیز با مشتری دیروزی فرق می کند مشتری دیروز به دنبال بانک و بانکدار بود تا بتواند نیازهای خود را مرتفع و از آن بهرهمند شود ولی امروز این بانکها هستند که باید در این فضای کاملا رقابتی بدنبال مشتری بگردند و زمینه رضایت آنها را فراهم کنند. چون دیگر مشتری وقت و فرصت آن را ندارد که بدنبال بانک و بانکدار باشد. و بانکها باید با برخورداری از علم روز و تشخیص نیازهای مشتریان زمینه دلخواه مشتری را فراهم بیاورند. سازمانها باید توان این را داشته باشند که خود را با شرایط روز وفق دهند و برای این کار لازم است تا سازمانها از حالت یادگیری سازمانی تغییر جهت داده و به سمت مفاهیم سازمانهای یادگیرنده و سازمانهای دانشی و مدیریت دانش حرکت کنند. مدیریت دانش یکی از این مفاهیمی است که از الزامات مهم سازمانها میباشد و سازمانها با بکارگیری مدیریت دانش امکان نوآوری در فعالیتها، فرایندها، خدمات خویش را فراهم میآورند. ودر نتیجه موقعیت رقابتی خویش را بهبود میبخشند. سازمانها باید توانایی این را داشته باشند تا دانش مورد نیاز را کسب و میان کارکنان نشر داده و در فعالیتهای روزانه خود بکار گیرند. پس شناخت عوامل تأثیرگذار بر مدیریت دانش از جمله اقدامات اولیه سازمانها میباشد. از طرف دیگر یکی از قابلیتهای مهم سازمانی که می تواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند سرمایه اجتماعی[1] است (پروساک و کوهن[2]، 2001). سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوینی است که نقش بسیار مهمتری نسبت به سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی[3] در سازمانها و جوامع ایفا می کند. بطوری که بدون سرمایه اجتماعی کارکنان حاضر به تسهیم اطلاعات و دانش نخواهند شد و برنامه مدیریت دانش موفقیتآمیز نخواهد بود. برای ایجاد و تکمیل فرایند مدیریت دانش، سرمایه اجتماعی جایگاه اساسی دارد (این کپن[4]،1998(. که سازمانها با استفاده درست از مدیریت دانش[5] و سرمایه اجتماعی میتوانند سازمانهای خود را به کمال مورد نظر برسانند.
بنابراین با توجه به اهمیت سرمایه اجتماعی بر مدیریت دانش در سازمانها این تحقیق در پی دستیابی به شناخت بیشتر عوامل موثر بر اجرای مناسب این راهبرد میباشد. با توجه به تعاریف و ابعاد مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی که هر دو بر تعاملات و ارتباطات میان افراد تاکید دارد. در این تحقیق تلاش میشود تا چگونگی ارتباط میان سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش و نیز سه بعد سرمایه اجتماعی یعنی بعد ارتباطی، شناختی و ساختاری بر مدیریت دانش در شعب بانکهای غرب گیلان بررسی شود و میزان تأثیر پذیری مدیریت دانش از سرمایه اجتماعی مورد آزمون قرار گیرد. این فصل شامل بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، چارچوب نظری، فرضیات تحقیق، اهداف تحقیق، تعاریف نظری و عملیاتی متغییرها و قلمرو تحقیق میباشد.
1-2 بیان مسئله
دانش به سرعت در حال تبدیل شدن به مهمترین مزیت رقابتی پایدار برای سازمانهاست. پیشرفتهای اخیر در فناوری اطلاعات، هزینه های مدیریت داده را به میزان قابل توجهی کاهش داده است. این پیشرفتها مفاهیم سازمان یادگیرنده، سازمانهای دانشی و مدیریت دانش را وارد ادبیات مدیریت و سازمان کرده است. سازمانها با بکارگیری استراتژیهای مدیریت دانش امکان نوآوری در فرایندها، فعالیتها، محصولات و خدمات خویش را فراهم آوردهاند و در نتیجه موقعیت رقابتی خویش را بهبود میبخشند. در محیط پویا، چالشی و رقابتی کسب وکار امروزه حرکت سازمانها به طرف سازمانهای یادگیرنده از الزامات موفقیت در چنین محیطی است. و امروزه سازمانها باید توانایی این را داشته باشند که دانش مورد نیازشان را برای نوآوری در محصولات و بهبود فرایندها را كسب نمایند و میان كاركنانشان نشر دهند و در تمامی فعالیتهای روزانه مورد استفاده قرار دهند(دوستار وهمکاران،1391).
مدیریت دانش عبارت است از فرایند ایجاد ارزش از دانش سازمان البته پیاده سازی و اجرای مدیریت دانش كارا و موثر که مستلزم توجه به عوامل مهمی مانند
این مطلب را هم بخوانید :
فرهنگ سازمانی و فن آوری اطلاعات میباشد كه اهمیت این عوامل در سازمانهای مختلف با توجه به اهداف سازمان، زمینه فعالیت سازمان، محیطی كه سازمان در آن قرار دارد (معتمدی جویباری و همکاران،1391) مالهوترا[6] معتقد است مدیریت دانش شامل فرایندهای سازمانی است که ترکیب همافزایی از ظرفیت پذیرش داده و اطلاعات، توسط فناوری اطلاعات، و ظرفیت خلاقیت و نوآوری توسط انسان را جستجو می کند (مالهوترا،1998). ﭼﻮﻧـﮓ و ﻫﻤﻜـﺎراﻧﺶ[7] (2000) در ﭘـﻲ پژوهشهای ﺗﺠﺮﺑﻲ ﺧﻮد ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ داﻧﺶ را ﻓﺮاﻳﻨﺪ ﺑﻜﺎرﮔﻴﺮی و اراﺋﻪ مهارتها و تخصصهای اﻓﺮاد در ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲداﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﻓﻨﺎوری اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺸـﺘﻴﺒﺎﻧﻲ ﻣـیﺷـﻮد.
بهات (2001) چرخه مدیریت دانش را شامل فعالیتهای کسب، ثبت، انتقال، خلق و کاربرد دانش در سازمان میداند. کسب دانش شامل مجموعه فعالیتهایی است که به منظور کسب دانش جدید در خارج سازمان صورت میگیرد. ثبت و مستندسازی دانش شامل استفاده از پایگاههایی است که به منظور ثبت دانش موجود در سازمان صورت میگیرد. انتقال دانش شامل مجموعه فعالیتهایی است که به منظور انتقال دانش سازمان میان اعضاصورت میگیرد. خلق دانش شامل پاداشدهی وتشویق نوآوری و ایدههای جدید کارکنان، بحث آشکار در مورد تجارت وشکستهای سازمان، تشکیل گروههای یادگیری است. و کاربرد دانش شامل بکارگیری ایدههای جدید کارکنان در فرایند سازمان و یا توجه به فروش دانش سازمانی است.
مدیریت دانش با تسهیم دانش در سازمان و به حافظه سپردن دانش افراد در حافظه سازمانی می تواند کارکنانی دانشی بار آورد که پاسخگوی نیاز مراجعین خود باشد.مراجعینی که روز به روز آگاهتر میشوند و توقعات بالاتری را از سازمانها دارند.در چنین فضایی خلق و مبادله دانش یک فاکتور اساسی در سازمانهای دولتی برای ارائه خدمات بهتر و تصمیم گیری های منطقیتر میباشد (ان.دی.للا[8]،2010). مفهوم سیستم مدیریت دانش سازمانی می تواند درک کاملتری از مدیریت دانش و عناصر اصلی آن را نشان دهد. سیستم مدیریت دانش سازمانی، نظامی است که از طریق آسان سازی مبادله و نشر دانش (چه ضمنی و چه صریح) فرایند