- جدول ۲‑۳: عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش ( پیمان اخوان و همکاران،۱۳۸۹)
ابعاد | عوامل | توصیف | مرجع |
عوامل فردی کارکنان | اعتبار افراد | قابلیت و توانایی کارمندان برای برآوردن انتظارات در فرایند مدیریت دانش | Lucas & Ogilvie |
ایجادحسوفاداری در کارکنان | حمایت و پشتیبانیهای مادی و معنوی از کارکنان برای ایجاد حس تعلق و تعهد در آنها نسبت به سازمان | Nayir, et al | |
امنیت شغلی | ایجاد جو امن و مطمئن شغلی | Byrne, Nayir,Bartol | |
اعتماد | اعتماد در اشتراک گذاری دانش از طریق کاهش ترس از دست دادن ارزش یگانگی فرد و افزایش تمایل به مستند کردن دانش | Krogh , Nayir | |
مشوقهای انگیزشی مناسب | مشوقها دو نقش عمده در مدیریت و انتقال دانش دارند: نوعی پاداش برای انتقال موفق دانش و بالا بردن کارایی، محرک و پیشبران افراد برای شرکت در انتقال دانش | Wong , yahya ,Bartol, lin, Davenport , liebowitz , Akhavan | |
عوامل گروهی انسانی | مشارکتکارکنان در امور | اینکه چقدر کارمندان میتوانند برای رسیدن به اهداف سازمان بطور موثر مشارکت کنند. درجهای که کارمندان اطلاعات و دانش را در سازمان به اشتراک میگذارند | Chong & Choi , Ryan |
آموزش کارکنان | آموزش مناسب و به موقع کارکنان | Davenport, Wong, Chong | |
کار تیمی | پرورش یک روحیه کار تیمی بر اساس اعتماد از عوامل اساسی موفقیت در پیادهسازی مدیریت دانش است. | Yahya, Ryan,Jafary | |
توانمندسازی کارکنان | از طریق توانمندسازی کارفرمایان میتوانند بر مهارت کارکنانشان ارزش بگذارند و به آنها کمک کنند تا با ایجاد راههایی برای تسخیر و به اشتراکگذاری دانش، دانش خود را انتقال دهند. | Davenport , Chong | |
زیر ساختها | زیر ساخت فنی | زیر ساختی که همکاری دانشوران را تسهیل و پشتیبانی می کند | Liebowitz,lai,chourides,davenport,ryan,kyrme,probst, yang , wong |
زیر ساخت دانشی | دانش می تواند در سطح گروه یا سازمان ایجاد شود. دانش سودمند، به روز و مطمئن می تواند از طریق به اشتراک گذای با دیگر گروهها و مشتریان بدست آید. | Davenport , Chong | |
زیر ساخت مالی | شامل منابع دانشی مفید، منابع انسانی و منابع مالی | Wong , Holsapple | |
عامل فرهنگ | فرهنگ | ایجاد فرهنگی که اشتراک دانش را تشویق کند و کارکنان را به اشتراک و نه پنهانکاری دانش تشویق کند. |
Wong, Holsapple, Skyrme,Davenport Liebowits |
عوامل | استراتژی و هدف در مدیریت دانش | مدیریت دانش ابزار استراتژیک محسوب میشود بنابراین استراتژی مدیریت دانش در سازمان باید با حمایتهای مادی و معنوی مدیر ارشد ایجاد شود. | Wong, Skyrme, Chourides |
استراتژیک و مدیریتی | الگوسازی | Davenport , Chang | |
حمایت و رهبری مدیریت ارشد | مدیر ارشد یک نقش کلیدی نه تنها در پیادهسازی مدییت دانش بلکه در طول کل پروژه ایفا می کند. |
Holsapple, Davenport long &Beers, Probst , Skyrme Ryan,Hassanali,chong |
|
مدیر ارشد دانش | مدیر ارشد دانش یک طراح برای نگاشت متخصصین به مهارتها و یک کاوشگر دانش در سازمان محسوب میشود. | Liebowitz | |
مدیریت منابع انسانی | پیوستگی چهار ناحیه مدیریت منابع انسانی(آموزش، تصمیم سازی، ارزیابی کاراییی و تشویق و تنبیه) با مدیریت دانش و تغییر دیدگاه و همراستایی این فعالیتها با آن | Wong , yahya , Chourides | |
ساختارها و فرایندهای سازمانی | کانالهای انتقال دانش | دانش از طریق چندین کانال که همدیگر را تقویت می کنند منتقل میشود و هر کدام از کانالها ارزش متفاوتی ایجاد می کنند. | Davenport |
ساختار سازمانی | حذف محدودیتها و پیچیدگیها و رسمیت زیاد در سازمان |
Akhavan,Lin,Hassanali,Chong Choi,Wong &
|
|
یادگیری سازمان | یادگیری در تمام سطوح سازمان باید به طور مداوم صورت گیرد. | Davenport , Skyrme | |
فرایندها و فعالیتهای سیستماتیک دانش | چارچوب و فرایندهایی برای تشخیص، بدست آوردن و انتشار دانش به شکل ساختارمند. | Holsapple , Wong, Skyrme | |
فضای آزاد سازمان | یک معماری سازمانی که اجتماعیتر، شفافتر، آزادتر و منعطفتر نسبت به افراد باشد. | Ryan , Krogh ,Lang | |
اندازگیری کارایی | جمعآوری اطلاعات درباره کارایی و بهرهوری افراد، گروهها و واحدهای بزرگتر سازمانی |
Holsapple,Davenport &Long&Beers,probst , Hassnali,yahya,Chong &Choi Wong |
- مدل اسمدلاند: سیستم دانشی سازمان
اسمدلاند در مقاله بسیار جالب تئوریک خود به بررسی سرمایه اجتماعی مورد نیاز سه نوع دانش صریح ، ضمنی و بالقوه می پردازد. به نظر او، سه نوع منبع دانشی وجود دارد که هرکدام منطق خلق ارزش متفاوتی دارند و بنابراین برای تبدیل به شایستگی، به زیر ساختهای اجتماعی متفاوتی نیز نیاز دارند. داراییهای دانشی رمز گذاری شده صریح مانند پایگاه دادههای مشتریان، میتوانند با پیاده سازی کارا، در تولید به ارزش تبدیل شود. داراییهای دانشی ضمنی مانند دانش حرفهای کارکنان، توسط انتقال و به اشتراکگذاری آن با دیگران برای خلق منافع یادگیری و افزایش کارایی سازمان میتوانند به ارزش تبدیل شوند. سرانجام داراییهای دانشی بالقوه مانند درک تکنولوژی جدید در داخل و یا خارج سازمان یا کنجکاوی تجاری افراد نوآور با خلق زیرساختهای مناسب برای بکارگیری این تکههای دانش نوظهور برای شکل گیری زمینه های مناسب نوآوریهای موفق، میتوانند به ارزش تبدیل شود (اسمدلاند،۲۰۰۸).
وی در تحقیق خود به دنبال یافتن محیط دانشی مناسب و ارتباط آنها با خلق ارزش و داراییهای نامملوس و همچنین یافتن ویژگیهای یا صفتهای اجتماعی که در محیطهای دانشی متفاوت ارزش خلق می کنند، است. سه نوع متفاوت سرمایه اجتماعی برای افزایش شایستگیها در اقتصاد دانش محور پیشنهاد می کند. باید توجه داشت که اولاً سرمایه اجتماعی است که شایستگیهای مرتبط با دانش بالقوه را افزایش میدهد تا دانش خلق شود. دوماً سرمایه اجتماعی است که شایستگیهای مرتبط با دانش ضمنی را افزایش میدهد تا دانش منتقل شود و سرانجام نوع مشخصی از سرمایه اجتماعی است که شایستگیهای مرتبط با دانش رمزگذاری شده را افزایش میدهد تا دانش پیاده سازی شود. در حوزه مدیریت استراتژیک و رویکرد مبتنی بر منابع سازمان، گفته شده است برای موفقیت در رقابت، سازمان میبایست همزمان در سه حوزه: اولاً مدیریت کارایی کسب و کار موجود خود، دوماً اطمینان از رشد این کسب و کارها و سرانجام در توسعه کسب و کارهای جدید، شایسته باشد. چالشهای اساسی مدیریت سازمان، موجب می شود سازمان همزمان سه حالت متفاوت عملیاتی داشته باشد. اول، کسب و کار فعلی میبایست با بکارگیری دانش کاملاً روشن، صریح و رمزگذاری شده برای بهبود کارایی، مدیریت شود. دوم، با جمعآوری دانش تجربه محور از داخل سازمان و از گروههای ذینفعان متفاوت و سپس با بکارگیری آن در فرآیندهای موجود کسب و کار، میبایست توسعههای تدریجی کسب و کارهای موجود انجام شود. بنابراین در توسعه تدریجی ، دانش ضمنی پر رنگ میشود. سوم، در حالت نوآور سازمان، کسب و کار جدید با بکارگیری تکههای اطلاعات از منابع بسیار متفاوت و خلاصه کردن این اطلاعات به ایدههای جدید، باعث نوآوری سازمان شود.
ضمنی |
سرمایه اجتماعی |
هدف شایسته در توسعه کسب و کارهای جدید |
بالقوه |
مدون |
نوآوری
بهبود
اثربخشی عملیاتی
|
هدف شایسته در مدیریت کارایی کسب و کارهای جاری |
هدف شایسته در بهبود کسب وکاهای جاری |
ارزش شایستگیها داراییها نامحسوس در قاب دانش
شکل ۲‑۶: سرمایه اجتماعی به عنوان محرک ارزش سازمان (اسمدلاند،۲۰۰۸)
- مدل منوریان و امینی
بر اساس این مدل نقش تسهیل کننده سرمایه اجتماعی(بر اساس مدل ناهاپیت و گوشال) بر چرخه مدیریت دانش بررسی میگردد، که به صورت زیر بیان گردیده است:
چرخه مدیریت دانش |
بعد ساختای روابط شبکه ترتیبات شبکه سازمان مناسب
|
بعد ارتباطی هنجارها اعتماد الزامات و تعهدات هویت |
بعد شناختی داستانهای مشترک کد و زبان مشترک |
ذخیره دانش |
تسهیمدانش |
کاربرددانش |
خلق دانش |
سرمایه اجتماعی |
شکل ۲‑۷: مدل منوریان و امینی |
شکل ۱۳-۲: تأثیر سرمایه اجتماعی بر چرخه مدیریت دانش(منوریان و امینی، ۲۰۰۹)
- مدل مانو و واکر
در این مدل مانو و واکر تأثیر ابعاد سرمایه اجتماعی از نظر ناهاپیت و گوشال را بر انتقال دانش و ایجاد حس تسهیم دانش و همچنین تأثیر سرمایه اجتماعی بر خلق سرمایه فکری نشان می دهند:
شکل ۲‑۸: تأثیر سرمایه اجتماعی در خلق سرمایه فکری (مانو و واکر، ۲۰۰۶)
[۱]Smedlund
[۲] Manu & Walker