5-2-4- رتبه بندی گویه های حافظه سازمانی 97
5-2-5 – توصیف متغیر وابسته تحقیق (استقرار مدیریت دانش) 98
5-3- نتایج مطالعات هبستگی 98
5-4-1- تفاوت بین میانگین دانش و میانگین نگرش كارشناسان 99
5-4-2- تحلیل رگرسیون عوامل موثر بر استقرار سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی 99
5-5- پیشنهادها 100
منابع و مأخذ 102
منابع فارسی: 102
منابع انگلیسی: 107
ضمائم و پیوست ها 109
ضمیمه الف: پرسشنامه تحقیق…………………… 110
فهرست جدول ها
جدول(2-1) كاربرد انواع دانش در ساختارهای پنج گانه مینتزبرگ (جورنا، 2001) 18
جدول (2-2) عوامل مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش 35
جدول (2-3) مدل SECL تعامل دانش نهفته و صریح نوناکا 40
جدول(2-4) چارچوب نظری تحقیق 63
جدول(3-1) تعداد مدیران، کارشناسان و کمک کارشناسان شاغل در بانک کشاورزی استان قم(جامعه آماری تحقیق). 72
جدول(3-2) ببخش های مربوط به قسمت اول و دوم پرسشنامه 72
جدول (3-3) مقدار آلفای کرونباخ برای قسمت های مختلف پرسشنامه 73
جدول (1-4) توزیع فراوانی گروههای سنی نمونه موردمطالعه 78
جدول (2-4) توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه برحسب جنس 79
جدول (3-4) توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه برحسب سطح تحصیلات 79
جدول(4-4) توزیع فراوانی نمونه موردمطالعه برحسب سابقه خدمت پاسخگویان 80
جدول (5-4) توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه برحسب سمت شغلی پاسخگویان 80
جدول(6-4) رتبه بندی گویه های فرهنگ سازمانی مؤثر بر استقرار مدیریت دانش 81
جدول (7-4) رتبه بندی عوامل گویه های منابع دانشی تأثیر گذار بر استقرار مدیریت دانش 82
جدول (8-4) رتبه بندی رتبه بندی گویه های تکنولوژی اطلاعات تأثیر گذار بر استقرار مدیریت دانش 84
جدول(9-4) رتبه بندی گویه های حافظه سازمانی تأثیر گذار بر استقرار مدیریت دانش 86
جدول (10-4)توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه برحسب میزان استقرار مدیریت دانش در بانک کشاورزی 87
جدول (11-4) استقرار موفق سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی بر حسب جنسیت کارکنان 88
جدول (12-4) مقایسه میانگین بین استقرار موفق سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی در رابطه بر حسب سن کارکنان 89
جدول (13-4) مقایسه میانگین استقرار موفق سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی در رابطه با سابقه خدمت 89
جدول (14-4) مقایسه میانگین استقرار موفق سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی در رابطه با سطح تحصیلات 90
جدول (15-4) همبستگی متغیر های تحقیق با متغیر وابسته استقرار موفق سیستم مدیریت دانش 92
جدول (16-4) ویژگی های مدل رگرسیونی، عوامل موثر بر استقرار موفق سیستم مدیریت دانش 92
جدول (17-4) ضرایب مدل رگرسیونی، عوامل موثر بر استقرار موفق سیستم مدیریت دانش در بانک کشاورزی 93
چکیده
هدف کلی این تحقیق تحقیق حاضر به عوامل مؤثر بر استقرار مدیریت دانش در بانک کشاورزی استان قم بود. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها علی- ارتباطی می باشد. ضمن اینکه پژوهش یک نوع پژوهش میدانی می باشد و از نظر کنترل متغیرها غیر آزمایشی و برآورد حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و جمع
آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران، کارشناسان و کمک کارشناسان بانک کشاورزی استان قم میباشد که بر اساس آمار حدود 250 نفر می باشد. حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان محاسبه شد(152n=).
برای تعیین پایایی پرسشنامه به اجرای پیش آزمون با توزیع 20 پرسشنامه در بین جامعه آماری مشابه با جامعه آماری مورد مطالعه اقدام می شود در این پژوهش پس از طراحی اولیه پرسشنامه که متناسب با مبانی نظری و تحقیقات انجام شد و سپس نظر صاحب نظران، اساتید، کارشناسان در مرود پرسشنامه اعمال شد و سپس جهت تأیید روایی محتوایی پرسشنامه از دید خبرگان پرسشنامه جهت مطالعه توزیع گردید که پس از مشورت های لازم و پیشنهاد خبرگان سوالات نامفهوم تعدیل یا حذف شده و سوالات جدید به پرسشنامه اضافه شد و در نهایت پرسشنامه اصلی بعد از این مراحل تدوین و توزیع شد و مقدار آلفای کرونباخ آن 81/0 بدست آمد.
ابزار لازم برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز به شکل اسنادی از کتب، مقالات، مجلات معتبر و مرتبط و پایگاه های اطلاعاتی مرتبط و پایان نامه ها و غیره، اعم از فارسی و انگلیسی استفاده شده است جمع آوری اطلاعات و داده های لازم از پرسشنامه کتبی استفاده می شود. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق و سؤالات از آمار توصیفی فراوانی، میانگین، واریانس، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه به کمک نرمافزار آماری SPSS استفاده شد.
بر اساس یافته های موجود بین متغیرهای مستقل فرهنگ سازمانی، منابع دانشی، حافظه سازمانی و تکنولوژی اطلاعات و متغیر وابسته استقرار مدیریت دانش در سطح یک درصد ارتباط معنی داری وجود دارد و مقدار ضریب تعیین تعدیل شده، 632/0 بدست آمد و این یافته تحقیق نشان می دهد كه 2/63درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل (فرهنگ سازمانی، منابع دانشی، حافظه سازمانی و تکنولوژی اطلاعات ) تبیین شد.
کلمات کلیدی : استقرار، مدیریت دانش، بانک کشاورزی.
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
با گذر از انقلاب صنعتی و ورود به هزاره جدید، نقدینگی، مواد خام زمین که در گذشته عوامل حیاتی برای تشکیل و رشد سازمانها محسوب می شوند اهمیت سابق خود را از دست داده اند و دیگر موتور رشد سازمان ها به سرمایه و نیروی انسانی یدی محدود نمی گردد، بطوری که روش های قدیمی اداره سازمان ها پاسخگوی تغییرات سریع محیط اطراف نیستند. امروزه دیگر همه گروه های کاری و علمی اذعان دارند، برای اینکه سازمان ها بتوانند در دنیای رقابت، حضور مستمر و پایدار داشته باشند باید حول محور علم و دانش فعالیت کنند. در عصر حاضر که عصر دانایی نامیده می شود، سازمان ها شاهد محیط هایی هستند که روز به روز پویاتر و چالش برانگیزتر میشوند. تغییر و تحول جزء جدایی ناپذیر دنیای امروز است به عبارت دیگر تنها جزء ثابت تغییر است. امروزه به سرمایه های نامشهود و معنوی که همان دانش نامیده می شود که به عنوان یک عامل مهم و حیاتی می نگرند. به بیان دیگر، سازمان هایی در برابر تغییرات و تحول پیروز خواهند بود که بتوانند سرمایه نامشهود و معنوی(دانش) خود را بهبود و توسعه بخشند. سازمان های آینده سازمان های یادگیرنده هستند که به تعبیری دیگر می توان آنها را سازمان های دانش محور نامید.
مدیریت دانش فرایندی است كه به سازمانها كمك میكند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را كه به عنوان حافظه سازمانی محسوب میشود و به طور معمول به صورت
این مطلب را هم بخوانید :
به گفته ایلان ماسک، تسلا و اسپیس اکس تنها ۱۰ درصد شانس موفقیت داشته اند
سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمانها را برای حل مسائل یادگیری، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیریهای پویا به صورت كارا و مؤثر قادر میسازد. با توجه به اینكه امكان سنجی طراحی سیستمهای مدیریت دانش برای سازمانها با رویكرد حداقل ویژگیهای مورد نیاز با یک سیستم یكپارچه قابل اجراست، با این حال با بررسی ساختار، محتوای كار، محتوای دانش و نیازهای سازمان میتوان استنباط كرد كه سیستمهای مدیریت دانش برای هر سازمان باید متناسب با ساختار و ویژگیهای آن سازمان باشد و در هر زیر سیستم دارای قابلیتهای بالای فنی و اجرایی باشد، بنابراین طراحی سیستم مدیریت دانش بومی هر سازمان حائز اهمیت خواهد بود.
نیاز به ارتقای دانش در حال افزایش است، لذا با دانش مانند دیگر منابع ملموس به طور سیستماتیک رفتار شده و از کاوش در حوزه مدیریت دانش به منظور پیشرفت و تقویت رقابت پذیر استفاده می شود. مدیریت دانش مفهومی میان رشته ای است که در دهه اخیر به شکل روزافزونی مورد توجه پژوهشگران و سازمانها در ایران قرار گرفته است. بانکداران به عنوان یکی از گروه های حرفه مند که با مدیریت دانش سروکار دارند، با چالش های چندی در این زمینه روبرو هستند. بر پایه تجربه ها، درک مناسب مدیریت دانش، انوع دانشی که بانکداران در مدیریت آن باید نقش داشته باشند و نیز چگونگی اجرای آن از عمده ترین این چالش ها به شمار می آیند، این پژوهش در راستای بررسی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش در بانک کشاورزی استان قم انجام می شود.
1-2- بیان مسأله
مدیریت دانش به هرنوع فعالیتی که به تجربه و دانش ذهنی افراد توجه کرده به گونه ای که بتواند با آشکار سازی و به اشتراک گذاری آن به هم افزایی دانش کمک کند، گفته می شود. هم افزایی دانش می تواند به دانش آفرینی مشترک نسبت داده شود. این اشتراک در خلق دانش، همکاری مستقیم در خلق دانش نیست بلکه به خلق دانش بر مبنای دانسته ها (دانش خلق شده پیشین) که به اشتراک گذاشته شده اشاره دارد. بنابراین مدیریت دانش به فرایندی اشاره دارد که دارای یک نقطه اغازین و روند تکاملی است. این روند مراحلی چون کسب اگاهی نسبت به دانش نهان، عیان سازی، به اشتراک سازی گسترش و درک و بهره گیری از آن در خلق دانش جدید را طی می کند. در این روند مرحله آغازین که به شناسایی و آگاهی از دانش نهفته در ذهن اختصاص دارد، به مرحله بلوغ که درک، استفاده و خلق مجدد است، می رسد. این فرایند یعنی اشکار شدن دانش نهان، نهان شدن دانش آشکار و باز خلق دانش که نوناکا و تاکوچی آن را چرخه مدیریت دانش می نامند(نوناکا و تاکوچی، 2009).
مدیریت دانش که همواره با کشف و خلق با قلمرو دانستنی های کشف نشده سروکار دارد، عامل و فرایندی است برای تحول، توسعه و رشد، مفهومی چند بعدی و گسترده دارد. در فرایند مدیریت دانش و در ابعاد مختلف آن دانش عامل اصلی برای گذار از یک مرحله و ورود به مرحله دیگر است. از سوی دیگر، این حرکت مهارت های چندی را طلب می کند تا هماهنگ با دانش مربوطه بتوان مراحل را یک به یک سپری کرد. برای نمونه در مرحله کسب، به دانش و مهارت لازم در مورد چگونگی کسب دانش نهان و یا چگونگی کسب آن نیاز است؛ یعنی باید مجهز به دانش و مهارت مورد نیاز در مورد چگونگی استفاده از فنون گفتگو، مصاحبه و یا طراحی ابزارهایی مانند پرسشنامه، فرم نظر سنجی و نیز مشاهده بود تا بتوان دانش ذهنی همکاران و یا کاربران عیان ساخت و با بهره گیری از دانش و مهارت سازماندهی به عیان سازی و نظم دادن به آن پرداخت (افشار زنجانی، 1383).
عاملهایی که در صورت غلبه بر آن بتوان امیدوار بود که اجرای مدیریت دانش در بانک ها امکان پذیر گردد. شامل عامل های زیر می باشند: عامل اول فرایند دانش محور است و منظور از آن اینست که مدیریت دانش از فرایندی دانش مدار برای کشف دانش و استفاده از دانش کشف شده بهره می گیرد. به سخن دیگر، برای اینکه تجربه یا دانش نهان بتواند از ذهن دارنده ان سفر خود را آغاز کرده و در ذهن خواهان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته جایگاه خود را به دست آورد، باید فرایندی از طفولیت تا بلوغ را طی کند؛تا به اوج خود رسیده و تولدی دیگر را در ذهن خواهان موجب شود. این فرایند، نیازمند فعالیت هایی مبتنی بر دانش و مهارت های دانش بنیان است، بنابراین بانکداران در صورتی در اجرای مدیریت دانش موفق خواهند شد که بتوانند از دانش و مهارت لازم برای طی کردن هر مرحله برخوردار باشند. به این ترتیب به یادگیری به عنوان یک فعالیت مداوم و منظم نگاه کرد(گاروین، 2010).
عامل دوم که در صورت غلبه بر آن بتوان امیدوار بود که اجرای مدیریت دانش در بانک ها امکان پذیر گردد، در رابطه با نوعی دانش است که باید مدیریت شود. نظریه پردازان بسیاری دانش را دارایی سازمانی و مدیریت دانش را فعالیتی ثمربخش برای رشد وتعالی سازمان به شمار آوردند. برای سازمانی مانند بانک که مدیران سطح عالی و میانی، کارکنان شعب و نیز کاربران و مشتریان نقش افرینان آن هستند، مجموعه تجربه های این افراد می تواند در تحلیل وضعیت حال بانک ها و تصمیم گیری و برنامه ریزی برای آینده آن و بهینه سازی فعالیت ها منبع غنی دانشی را فراهم کند. بنابراین، دانش مدیران بانک ها و کارکنان آنها از طریق بررسی معیارها، باورها و ایده ها و رفتارهای آنها در محیط کار باید شناسایی، کسب و سازماندهی شود، به اشتراک گذاشته شده و برای استفاده دسترس پذیر گردد. میزان استفاده از این دانش به طور مداوم باید مورد سنجش قرار گیرد. در ایران، که بطور معمول در مدیریت بانک ها مرحله اشتراک دانش بسیار اهمیت دارد؛ در این مرحله دانش مدیران که گاه ممکن است غیر تخصصی بوده و مشکل ساز بوده با همفکری با کارکنان مجرب و متخصص می تواند به دانش تخصصی تبدیل شود. از طرف دیگر، ایده های مدیریتی مناسبی که می تواند در ذهن مدیر بانک وجود داشته باشد کشف شده و با به اشتراک گذاشتن با کارکنان مجرب و متخصص مناسب سازی شده و در بانک ها کاربرد مناسبی به دست آورد. ( تاکوچی، 2009). این دانش در صورتی که دسترس پذیر شود بصورت گسترده تری می تواند مورد توجه قرار گیرد، مدیران میانی که بطور معمول از کارکنان دائمی بانک ها هستند و در بیشتر بانک ها از نیروهای متخصص می باشند، از تجربه های بسیار با ارزشی برخوردارند. این افراد و نیز کارکنان شعب که فعالیت و خدمات را انجام می دهند، از سرمایه های فکری با ارزش بانک ها بشمار می آیند. باید دیدگاه های مختلف از جمله هزینه سودمندی، رسالت ینیان بودن خدمات و یا مشتری محور بودن فعالیت ها، بانک بخوبی عمل کند. باید تصمیم گیری ها بر پایه مناسب ترین و مرتبط ترین اطلاعات و دانش انجام پذیرد. نیاز مشتریان نیز که فلسفه وجودی بانک ها به آن بستگی دارد، از آن جمله است. مدیریت ارتباط بین مدیران و کارکنان با مشتریان، امکان شناسایی نیازها و به کار بردن آنها را فراهم می کند. دانش کسب شده از این طریق در پیوند با انواع دانش دیگر (مانند دانش کسب شده از مدیران، کارکنان) می تواند موجب رشد دانش در یک سازمان و نیز رشد و تحول در آن سازمان( از جمله بانک ها) باشد. عامل سوم، سواد چگونگی اجرای مدیریت دانش است. (ویلد، 2011).
سواد به توانایی خواندن، درک کامل و نیز مهارت استفاده از دانش کسب شده به منظور درک یک مفهوم نسبت داده می شود. برای آنکه بتوان مدیریت دانش را اجراء کرد ابتدا باید درک درستی از آن به دست آورد،