4-5 برنامه ریزی ریاضی مثبت ( کالیبراسیون تابع هزینه درجه دو) در بهرهبردار نماینده گروه 2. 4
4-6 برنامه ریزی ریاضی مثبت ( کالیبراسیون تابع تولید C.E.S) در بهرهبردار نماینده گروه 1. 4
4-7 برنامه ریزی ریاضی مثبت ( کالیبراسیون تابع تولید C.E.S) در بهرهبردار نماینده گروه2. 4
4- 8- سناریوهای افزایش راندمان آبیاری(کاهش مصرف منابع آب) در بهرهبردار نماینده گروه 1 (کالیبراسیون تابع هزینه) 4
4-9- سناریوهای افزایش راندمان آبیاری( کاهش مصرف منابع آب) در بهرهبردار نماینده گروه2 ( کالیبراسیون تابع هزینه) 4
4-10- سناریوهای افزایش در قیمت آب در بهرهبردار نماینده گروه1 (کالیبراسیون تابع هزینه). 4
4-11- سناریوهای افزایش در قیمت آب در بهرهبردار نماینده گروه2 (کالیبراسیون تابع هزینه). 4
4-12 سناریوهای افزایش راندمان آبیاری( کاهش مصرف منابع آب) در بهرهبردار نماینده گروه1 ( کالیبراسیون تابع C.E.S) 4
4- 13 سناریوهای افزایش راندمان آبیاری( کاهش مصرف منابع آب )در بهرهبردار نماینده گروه2 ( کالیبراسیون تابع C.E.S) 4
4-14 سناریوهای افزایش در قیمت آب در بهرهبردار نماینده گروه1 (کالیبراسیون تابع C.E.S). 4
4-15- سناریوهای افزایش در قیمت آب در بهرهبردار نماینده گروه2 (کالیبراسیون تابع C.E.S). 4
فصل پنجم………………….. 4
نتیجه گیری و پیشنهادات.. 4
منابع……..4
ضرورت و اهمیت مطالعه
بحران آب از چالشهای مهم زیست محیطی منطقه خاورمیانه و از جمله ایران است.بخش کشاورزی در ایران مانند بیشتر کشورها بزرگترین مصرف کننده آب است. با گسترش کشاورزی آبی در بسیاری از مناطق و بروز خشکسالی در سالهای اخیر،اقتصاد بخش کشاورزی با محدودیتهای جدی روبه شده است.راه کار سالهای گذشته برای چیره شدن بر این محدودیتها،بیشتر تمرکز بر افزایش عرضه آب بوده که خود سبب تخلیه آبخوانها و سفرههای آبهای زیر زمینی شده است (جوان و فال سلیمان 1387).
کشور ایران به لحاظ بارشهای جوی در رتبه 84 دنیا قرار دارد و میزان كل بارندگی سالانه آن حدود 427 میلیارد مترمكعب است كه تنها 130 میلیارد مترمكعب آب تجدید میشود. این در حالی است كه 74 درصد مساحت ایران خشك و نیمه خشك میباشد كه متوسط بارندگی این مناطق كمتر از 250 میلیمتر است و 13 درصد مساحت دیگر كشور كمتر از 100 میلیمتر بارندگی دارند. همچنین در ایران 59 درصد از اراضی نیاز به آبیاری دارند كه این رقم در مقایسه با متوسط جهانی (حدود 16 درصد)، رقم بسیار بالایی میباشد (کهنسال و همکاران، 1388).
اکنون نیازهای آبی حدود 70 میلیون نفر جمعیت ایران با 93 تا 95 میلیارد متر مکعب آب قابل استحصال تأمین میشود.اما در 20 سال آینده با رشد جمعیت و تقاضا،ارتقاء سطح بهداشت و بالا رفتن استانداردهای سطح زندگی از این میزان بسیار فراتر خواهد رفت.به طوری که با نسبت حجم آب مورد استفاده و نرخ بهر هوری و رشد فعلی جمعیت، نیاز آبی آشور در سال ١٣٩٠ به ١٢٦ و در سال ١٤٠٠ به ١٥٠ میلیارد مترمكعب خواهد رسید که رقم اخیر حدود ١٥ درصد بیشتر از پتانسیل بالقوة منابع آب تجدیدشوندة کشور است (گزارش وزارت نیرو به هیئت دولت، ١٣٧٧ ). در مقابل به دلایل مختلف راندمان مصرف آب در ایران پایین و بین 30 تا 40 درصد تخمین زده می شود.این در حالی است که راندمان آبیاری در کشورهای پیشرفته بیشتر از 60 درصد میباشد.میزان مصرف آب برای آبیاری محصولات مهم کشاورزی نیز در مقایسه با مصرف متوسط جهانی بسیار بالاست (وزارت جهاد کشاورزی).این رقم در جنوب آسیا 44 درصد،در شمال آفریقا حدود 55 درصد و در کشورهای توسعه یافته 65 تا 70 درصد است (سینگ 2007).
امروزه اکثر مناطق خشک و نیمه خشک جهان مانند اغلب نقاط ایران از یک طرف مواجه با عرضه ناکافی آب و از طرف دیگر، مواجه با تقاضای زیاد آب کشاورزی در این مناطق هستند که علت اصلی آن اختلاف زیاد میان قیمت پرداختی آب و ارزش تولید به دست آمده از آن است (شمس الدینی و همکاران، 1389). مسئله اصلی در مدیریت اقتصادی منابع آبی در هر كشور و منطقهای ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضای آب میباشد كه در برقراری این تعادل قیمت یا ارزش اقتصادی آب مانند قیمت هر كالا و نهاده دیگر نقش تعیینكنندهای بر عهده دارد و اگر این قیمت به درستی تعیین گردد، انتظار میرود كه بسیاری از مسایل موجود در مدیریت منابع آب برطرف گردد (احسانی و همکاران، 1390).
این مطلب را هم بخوانید :
ایران در منطقه خشک و نیمه خشک قرار دارد ومنبع اصلی تأمین آب بارشهای جوی است که 429 میلیارد متر مکعب برآورد شده است.از این مقدار 305 میلیارد متر مکعب (71 درصد) به سبب تبخیر و تعرق از دسترس خارج میگردد. 86 میلیارد متر مکعب (21 درصد) به صورت آبهای سطحی جریان پیدا می کند و 38 میلیارد متر مکعب به آبهای زیر زمینی نفوذ می کند.از75 میلیارد متر مکعب آب در دسترس و زیر زمینی، 72.5 میلیارد متر مکعب متر مکعب در بخش کشاورزی، 2 میلیاردمتر مکعب در بخش خانوارها و 0.5 میلیارد متر مکعب در بخش صنعت مورد استفاده قرار میگیرد.آب مصرفی در بخش کشاورزی صرف آبیاری 7.6 میلیون هکتار زمین در سال میشود که آبیاری 6 میلیون هکتار آن به طور سنتی و 0.5 میلیون هکتار آن از راه آبیاری تحت فشار انجام میگیرد و 1.1 میلیون هکتار به صورت آیش نگهداری میشود (Pazira & Sadeghzadeh,1999). متوسط بارندگی سالانه کشور حدود 250 میلیمتر است که 40 درصد کمتر از متوسط بارندگی سالانه آسیا و و تقریبأ 33 درصد متوسط بارندگی سالانه جهان میباشد.افزون بر آن،توزیع بارندگی،توزیع منابع آب سطحی و زیر زمینی و توزیع جمعیت با توجه به سطح کشور به شدت نابرابر میباشد.به طور مثال منابع بالقوه آب تهران کمتر از 2 درصد کل منابع آب کشور است در حالی که 20 درصد جمعیت کشور را در بر دارد (Vojdani, 2003).
برای رفع کمبود آب در ایران،در گذشته از سیستم قنات و احداث بندهای انحرافی بر روی رودخانهها استفاده میشد که کم و بیش در بسیاری از نقاط کشور هنوز هم از این سیستمها استفاده میشود،بدون آنکه موجب نقصان و آبکشی زیاد از آبهای زیرزمینی شود (عبدالهی و سلطانی، 1378). در سالهای اخیر توجه بیشتر به سیاستهای مدیریت منابع آب یعنی مدیریت عرضه مانند ساخت سد،شبکه های آبیاری و برداشت بیشتر از