■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه، رابطه سه برادر را نشان میدهد که بعد از مرگ پدرشان و تقسیم ارث با هم زندگی میکنند. برادر بزرگتر بهترین چیزها را به خود اختصاص میدهد و مابقی را که چندان مثمرثمر نیستند به دو برادر دیگر میدهند. از نکات اجتماعی قصه، تقسیم ارث نزد قاضی به عنوان مرجع قانون است که در قبال این کار نیز پول میگرفتهاند. مطلب دیگر این است که برادر بزرگتر بعد از گرفتن اموالش، زن میگیرد و این نشان میدهد که یکی از شروط ازدواج داشتن امکانات مالی است. مطلب دیگر اشاره به مشاغل رایج در جامعه است. در این قصه از دو شغل نام برده میشود، باربری و تجارت. مطلب نهایی در این قسمت، این است که برخلاف دیگر قصهها که سخن از دختر حاکم یا پادشاه هست، در این قصه صحبت از دختر نخستوزیر است و این نشان میدهد قصه در زمانی نقل شده که تقسیمات مشاغل سیاسی به شیوهی معاصر، شاید در زمان پهلوی، بودهاست.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
در این قصه برخلاف دیگر قصهها، شخصیتهای اصلی قصه ابتدا به ثروت میرسند، آنگاه مورد توجهی دختر نخستوزیر به عنوان عضوی از طبقات حاکم، مراکز قدرت و ثروت، قرار میگیرند. بهرحال این امر تفاوت چندانی با دیگر قصههایی که قهرمان بعد از اتصال با مراکز قدرت، زندگی خود را بهبود میبخشد، ندارد. در اینجا هم ثروت نقش مهمی در اتصال قهرمان به دستگاه قدرت دارد و این امر اهمیت ثروت را در جامعه نشان میدهد.
■ عناصر روانشناسی
در قصههای عامیانه، اعداد نقش مهمی دارند. در این میان عدد سه «که از رقم هفت آمده است، معانی گوناگونی دارد. سه مساوی با مادیات، معنویات، الهیات و به طور کلی نمودار مراحل سهگانهی تکامل نفس آدمی یعنی کسب مال و نعمت دنیوی، کسب معنویات و ارتقاء از مرتبهی روحانی به مقام الهی است که تنها با قطع علاقه از امور دنیوی و صیقل دادن روح امکان پذیر است» (ستاری، ۱۳۵۱، ۱۹: ۶۰).
در این قصه هم سه برادر حکم همین سه مرحلهی تکامل نفس هستند. برادر بزرگتر و علاقهاش به ثروت مرحلهی اول زندگی آدمی، برادر دوم که نسبت به تقسیم برادر بزرگتر معترض است، مرتبهی معنوی وجود آدمی و برادر سوم که نسبت به دنیا و امور مربوط به آن بیتفاوت است، بخش سوم وجود آدمی است. بتلهایم تقسیمبندی دیگری در مورد چنین قصههایی دارد. سه برادر را سه جنبهی ضمیر آدمی یعنی نهاد، من و ابرمن میداند و میگوید: «در این قصهها آنچه بیشتر جنبهی نمادین دارد، تقسیم ذهن انسان به سه بخش نیست، بلکه لزوم آشنا شدن با ناآگاه و آموختن درک توانایی های آن و بهرهگیری از سرمایه های آن است» (بتلهایم،۱۳۸۱: ۱۲۸). در چنین قصههایی معمولاً برادر سوم، فردی ساده و گاه کودن است؛ اما همین فرد در پایان قصه بر دیگر برادران به پیروزی میرسد و این نشاندهندهی این موضوع است که برادر سوم «از اصل طبیعت خود دور نمیشود» (همان) و در نتیجه از سرچشمههای ناآگاه فاصله نگرفته، در نتیجه پیروزی نصیب او میشود. در این قصه هم، برادر سوم تا حدودی ساده و گاه کودن به نظر میآید؛ اما این فرد رابطه نزدیکی با طبیعت دارد. این موضوع به نحوی رابطه این فرد را با طبیعت وجودش نشان میدهد و در پایان کار پیروزی از آن اوست. به علاوه این که برادر بزرگتر نماد نهاد، برادر وسطی نماد من و برادر کوچکتر نماد ابرمن یا ناخودآگاه است. پیوند و اتصال من و ابرمن با هم سدی مقابل نهاد درست میکند، بهگونهای که دیگر قدرت جولاندهی نمییابد. در این قصه هم شراکت دو برادر کوچکتر با هم و پیوندشان با دختران نخستوزیر باعث میشود آنها برای همیشه از شر برادر بزرگتر نجات پیدا میکنند.
■ باورهای عامیانه و خرافی
______________
■ سایر عناصر
_________
۳-۹۹-براشیت و براعاقل
* خلاصهی قصه
دو برادر بودند یکی عاقل و دیگری دیوانه. وقتی پدرشان مرد برادر عاقل همهی داراییاش را به پول تبدیل کرد و پنهان ساخت. برادر دیوانه هرچند داشت خرج قمار و خوشگذرانی کرد. روزی، برادر عاقل تصمیم گرفت از شر برادر دیوانهی خود رها شود؛ بنابراین اسباب و اثاثیهاش را جمع و به همراه زنش آنجا را ترک کردند. ناگهان دیدند که برادر دیوانه در خیک روغن پنهان شده و با آنها آمده است. برادر دیوانه رفت تا از بوستانهای اطراف هندوانه و خربزه بیاورد؛ اما به کوهی رسید. آنجا دیوان را مشغول عیش و نوش دید. برادر دیوانه دیوها را فراری داد و به نزد برادرش بازگشت. برادر عاقل و زنش تصمیم گرفتند، برادر دیوانه را به نهر بیندازند. برادر دیوانه که متوجه نقشهی آن ها شده بود، شب جایش را با زن برادرش عوض کرد و زن را به رودخانه انداختند، بعد از آن سه چهار تا چماق به سر برادر خود زد و رفت تا با نرهدیوها زندگی کند.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________
¨ کنشهای اساطیری
______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-دیو
دیو از موجودات اساطیری است که در قصههای عامیانه زیاد دیده میشود. این موجودات معمولاً درکوهها زندگی میکنند، یکی از ویژگیهایی که در قصهها به دیوها نسبت داده شده، کودنی و ترسویی است (رجوع شود به قصهی ۱۲). در این قصه هم دیوها، موجوداتی ترسو و کودن هستند که از برادر دیوانه میترسند.
■ عناصر اج
تماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
شخصیتهای قصه دو برادر هستند یکی عاقل و دیگری دیوانه. در قصهی ۹۶ هم با همین مضمون روبهرو بودیم. در این قصه، برادر دیوانه رفتاری خصمانه با بردارش دارد و داراییاش را در راه قمار از دست میدهد. در واقع میتوان چنین گفت که این فرد به واقع دیوانه نبوده؛ اما رفتاری چنین در میان مردم دیوانگی تلقی میشده است و در پایان هم به میان دیوان میروند. برادر عاقل در این قصه در واقع قربانی رفتارهای دیوانهوار برادرش میشود. قصه، قصهای پندآموز و اخلاقی است که به طور ضمنی رفتارهای برادر دیوانه را نکوهش کرده است.
¨ آداب و رسوم
___________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
______________________
■ عناصر روانشناسی
_____________
■ باورهای عامیانه وخرافی
________________
■ سایر عناصر
_________
۳-۱۰۰-برزگر و خرس
* خلاصهی قصه
پیرمردی بود که قطعه زمینی داشت. یک روز پیرمرد مشغول شخم زدن زمینش بود، خرسی از راه رسید. به پیرمرد گفت:« مرا در زمینت شریک کن». پیرمرد هم از ترسش قبول کرد. موقع برداشت گندم پیرمرد با کمک دخترانش گندم را جمع کرد. در همین موقع خرس آمد و گفت: «گندم که تل کوچکی است برای من و کاه که تل خیلی بزرگتری است، برای تو». پیرمرد ترسید و حرفی نزد. پیرمرد غمگین روی زمین نشست. روباهی علت ناراحتی پیرمرد را پرسید. پیرمرد همهی ماجرا را شرح داد. روباه به پیرمرد کمک کرد تا خرس را تنبیه کنند، وقتی خرس را زدند. روباه گفت:« عمو! حالا سهم خرس را به من بده». پیرمرد که خیلی ناراحت بود، لحظهای فکر کرد و گلویش را با انگشتهایش فشرد و ناگهان بادی از دهانش خارج شد. روباه پرسید: « این صدای چه بود؟» مرد کشاورز گفت:« سگهای آبادی هستند که دارند به این طرف میآیند». روباه ترسید و طوری فرار کرد که باد هم به او نمیرسید.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
_____________
دانلود کامل پایان نامه در سایت pifo.ir موجود است. |