4-2-3- سن………………………… 85
4-2-4- شغل………………………… 86
4-2-5- تجربه معامله………………………… 87
4-2-6- نحوه معامله………………………… 88
4-2-7- مکان معامله………………………… 89
4-3- توصیف سوالات پرسشنامه در راستای متغیرهای پژوهش………. 90
4-3-1- عدم اطمینان محیطی…………………………. 91
4-3-2- تعصب توهم کنترل………………………… 91
4-3-3- تعصب اعتماد………………………… 92
4-3-4- تعصب اسناد به خود………………………… 93
4-3-5- مغالطه سرمایه گذاری…………………………. 94
4-3-6- تبادل اطلاعات…………………………. 95
4-3-7- تورش رفتاری…………………………. 95
4-3-8- رفتار توده وار………………………… 96
4-4- انجام پیش فرض های رگرسیون………………………… 97
4-4-1- آزمون کولموگروف اسمیرنوف…………………………. 97
4-4-2- آزمون استقلال خطاها……………………….. 98
4-5- آزمون فرضیات پژوهش………………………….. 99
4-5-1- فرضیه اول پژوهش………………………….. 99
4-5-2- فرضیه دوم پژوهش………………………….. 100
4-5-2-1- فرضیه فرعی اول پژوهش………………………….. 101
4-5-2-2- فرضیه فرعی دوم پژوهش………………………….. 103
4-5-2-3- فرضیه فرعی سوم پژوهش………………………….. 104
4-5-2-3- فرضیه فرعی چهارم پژوهش………………………….. 106
4-5-3- فرضیه سوم پژوهش………………………….. 107
4-5-4- فرضیه چهارم پژوهش………………………….. 109
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
بحث در نتایج تحلیلی (فرضیات پژوهش)……………………….. 111
5-1- مقدمه………………………… 112
5-2- خلاصه فرایند تحقیق………………………… 112
5-3- بحث در نتایج پژوهش………………………….. 113
5-3-1- بحث در نتایج توصیفی…………………………. 113
5-3-2- بحث در نتایج تحلیلی (فرضیات پژوهش)……………………….. 113
فرضیه اصلی 1: عدم اطمینان محیطی و تبادل اطلاعات………….. 118
5-4- جمع بندی و نتیجه گیری…………………………. 118
5-5- پیشنهادات تحقیق………………………… 119
5-5-1- پیشنهادات بر اساس فرضیات……………………….. 119
5-5-2- پیشنهادات کاربردی……………………….. 120
5-5-3- پیشنهادات به محققان………………………… 121
5-6- محدودیت ها و مشکلات تحقیق………………………… 121
فهرست منابع و ماخذ
مراجع فارسی………………………….123
مراجع لاتین………………………… 126
پیوست ها
پیوست الف – پرسشنامه………………………… 129
پیوست ب – خروجی های نرم افزار SPSS…………………………
چکیده:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای می باشد. در این پژوهش سعی بر این شده است تا عواملی که منجر به ایجاد رفتار توده وار و تورش های رفتاری بین سهامداران در بازار اوراق بهادار می شود توسط پژوهشگر شناسایی شود تا با کاربردی کردن نتایج این پژوهش از ضررهای متناوب سهامداران بورس اوراق بهادار کاسته شود. منظور از تورش رفتاری، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است به طوری که اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند و منظور از رفتار توده ای آن دسته رفتارهای سرمایه گذاران در بازار می باشد که منجر به نادیده گرفتن پیش بینیها و عقاید خود در رابطه با قیمت سهام و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری تنها بر پایه رفتار کل بازار می شود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دو بخش می باشد، بخش اول کارگزاران بورس اوراق بهادار استان زنجان که تعداد آنها محدود بوده و بخش دوم سرمایه گذاران و خریداران و فروشندگان سهام می باشند که به کارگزاری ها مراجعه کرده اند، که نهایتاً تعداد 384 نفر به عنوان اعضای نمونه پژوهش انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نظر بیان و چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، یک پژوهش توصیفی؛ از لحاظ نوع ارتباط، دارای همبستگی است؛ از لحاظ روش اجرا، پیمایشی؛ از نظر ماهیت داده ها، کمی و از نظر زمان اجرا نیز پیمایشی می باشد.
در این پژوهش هم از آمار توصیفی و هم از آمار استنباطی جهت تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS استفاده شده است. از آمار توصیفی جهت تعیین ویژگی های جامعه آماری مانند فراوانی های مشخصات پاسخ دهندگان و متغیرهای مستقل و وابسته ی پژوهش استفاده شد. در قسمت آمار استنباطی از آنجایی که هر یک از فرضیه ها دارای یک متغیر مستقل می باشد در نتیجه از آزمون رگرسیون تک متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی از آن است که تبادل اطلاعات و تورش های رفتاری در توضیح رفتار توده ای تاثیر مثبت و مستقیمی دارد که مؤید نتیجه پژوهش بآتریز فرناندز و همکاران آن در سال 2010 تحت عنوان ” بررسی نقش تعامل بین اطلاعات و تعصب رفتاری در توضیح رفتار توده وار می باشد.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
اقتصاد و مالی رفتاری، برآیندی از دستاوردهای روانشانسی شناختی در حوزه شناخت انسان و دستاوردهای اقتصاد متعارف در حوزه شناخت پدیده های اقتصادی است. این حوزه بین رشته ای، پیش فرض های غیر واقعی اقتصاد نئوکلاسیک در مورد انسان اقتصادی را با پیش فرض های مبتنی بر دستاوردهای اخیر روانشناسی شناختی تعدیل کرده است. این دستاوردها به ویژه در خصوص خطاهای انسانی در مواجهه با پدیده ها جلوه یافته است. نکته مهم آن است که با وجود تورش ها و خطاهای حسی یا ادراکی انسان، وی قادر به انتخاب و تصمیم گیری کاملاً عقلایی و با شرایط آرمانی نیست و نخواهد بود. در نتیجه بهتر است پیش فرض های نامحدود بودن منبع عقلانیت، اراده و خودخواهی در اقتصاد مورد تجدید نظر قرار گیرند. با این تغییر بسیاری از نظریه ها و رویکردهای اقتصاد نئوکلاسیک مورد انتقاد قرار خواهند گرفت و باید در آن ها تجدید نظر صورت گیرد تا نتایج الگوها مقرون به واقعیت شود (سعیدی و فرهانیان، 1390، ص102).
البته هنوز با وجود گذشت بیش از نیم قرن از جرقه های اولیه تشکیک در فرض انسان عقلایی توسط سایمون، بین طرفداران اقتصاد و مالی رفتاری وحدت نظری در خصوص این که رویکرد جدید منجر به یک پارادایم نوین شده و یا اینکه مکتبی در دل جریان اصلی اقتصاد متعارف شکل گرفته، وجود ندارد. ما نیز قضات در این مورد را به آینده می سپاریم، اما لازم است اشاره شود که تلاش هایی از سوی برخی طرفداران اقتصاد و مالی رفتاری در جریان است تا چارجوبی برای معرفی اقتصاد و مالی رفتاری به عنوان یک پارادایم جدید در اقتصاد ارائه شود (همان منبع).
اقتصاد و مالی رفتاری با بهره گرفتن از عوامل اجتماعی ، شناختی و هیجانی، درصدد فهم و تبیین تصمیم گیری اقتصادی افراد و بنگاه ها (شرکت ها و نهادهایی) که بازیگر نقش های اقتصادی اند برآمده است. در ادامه تأثیر یافته ها روی تعیین قیمت در بازار، بازده و تخصیص منابع مورد بررسی قرار می گیرد. به این ترتیب، نقطه آغازین نفوذ اقتصاد رفتاری در حوزه اقتصاد خرد بوده است. هسته اقتصاد رفتاری در واقع مبتنی بر این نگاه شکل گرفته که ابتدا پایه های تحلیل در اقتصاد با کمک یافته های روانشناسی، واقعی شود و به این ترتیب، هم پیش بینی های بهتر و هم سیاست گذاری های مناسب تری متصور خواهد شد (صالح آبادی و همکاران، 1391).
2-1- بیان مسئله
با توجه به نقش اطلاعات در تصمیم گیری مشارکت کنندگان بازار سرمایه، شفافیت اطلاعاتی و دسترسی فعالان بازار سرمایه به اطلاعات صحیح و به هنگام از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار خواهد بود. مبنای تصمیم گیری مشارکت کنندگان در بازارهای اوراق بهادار، اطلاعاتی است که بورس ها، ناشران اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس و واسطه های فعال در این بازار ها منتشر می کنند. بهره گیری از این اطلاعات و به عبارتی تصمیم گیری صحیح در بازار اوراق بهادار زمانی امکان پذیر است که اطلاعات مزبور به موقع، مربوط با اهمیت و نیز کامل و قابل فهم باشد. چنانچه اطلاعات افشاء شده از ویژگی های فوق یا بعضی از آنها برخوردار نباشند، بدون تردید ساز و کار کشف قیمت در بازار به درستی عمل نخواهد کرد و قیمت گذاری اوراق به شیوه ای مطلوب انجام نخواهد شد. در تعریف تبادل اطلاعات در بازار سرمایه باید به کارا بودن بازار هم اشاره کرد که در آن اطلاعات با سرعت بالایی بر قیمت سهام تاثیر می گذارد و قیمت ها خود را با توجه به این اطلاعات تعدیل می کنند. فرضیه بازار کارا در طول نیم قرن گذشته یکی از پرچالش ترین موضوعات بازار سهام بوده است. محققین بسیاری در کشورهای مختلف سعی در پاسخ به این سوال داشتند که آیا بازار سهام در نقاط مختلف دنیا کارا است یا خیر. فرضیه بازار کارا بیان می کند که قیمت سهم منعکس کننده تمامی اطلاعات مربوط به آن سهم است، بنابراین اطلاعات به محض انتشار، بر قیمت سهم اثر گذاشته و البته در دریافت این اطلاعات، عدالت دسترسی نیز وجود دارد. اطلاعات توسط سرمایه گذاران عقلایی مورد بررسی قرار گرفته و جریان های نقد آزاد آتی شرکت برای سهامداران تخمین زده می شود. بدین ترتیب امکان محاسبه ارزش ذاتی وجود داشته و با مقایسه تفاوت ارزش ذاتی سهم و قیمت بازار آن، سرمایه گذاران به خرید یا فروش سهم می پردازند. با انجام این معاملات، فرصت های آربیتراژی نیز به حداقل رسیده و قیمت ها تا حد امکان در تعادل هستند(یعنی قیمت بازار و ارزش ذاتی نسبت به یکدیگر همگرا می باشند). بنابراین برای سرمایه گذاران بسیار مهم است که بدانند در بازاری که سرمایه گذاری می کنند، آیا کارایی وجود دارد و این کارایی در چه سطحی است. بدیهی است نتایج این بررسی ها در سطح گسترده ای مورد استفاده معامله گران بازار سهام قرار گیرد (سعیدی و فرهانیان، 1390، ص 32).
با گسترش سایت های اطلاع رسانی در بورس ها، اطلاعات به شکل گسترده و با سرعت زیاد در اختیار سرمایه گذاران و سهامداران بالقوه قرار می گیرد. به محض ورود اطلاعات جدید، قیمت ها تغییر می کند، با این حال اطلاعات قابل پیش بینی نبوده و هیچ سرمایه گذاری نمی تواند از فرصت های سودآور همراه با تبعیض استفاده کند. به همین دلیل است که نهاد نظارتی در بازار سرمایه، مقررات را به گونه ای طراحی و اجرا می کند که شفافیت اطلاعاتی ایجاد شود و فضا برای سوء استفاده از اطلاعات نهانی تا حد امکان حذف شود. حتی در صورت پذیرش فرضیه بازار کارا، کارایی بازارهای سرمایه در کشورهای مختلف تابع میزان بلوغ یافتگی قوانین و مقررات و اثر بخشی اجرای آن توسط نهاد ناظر است. به هر حال نمی توان انتظار داشت کارایی بازار سهام در بازارهای نوظهور مانند بازارهای پیشرفته یا با پیشینه، بیشتر باشد. تجربه نهادهای مالی، سرمایه گذاران، ناظران و مجریان این بازارها تاثیر مستقیمی بر کارایی بازار خواهد داشت. حتی در یک بازار، سهام مختلف دارای درجات مختلفی از کارایی خواهند بود. طبیعی است کارایی اطلاعاتی شرکت های بزرگ مانند شرکت های کوچک نخواهد بود (همان منبع، ص33).
سطوح اطلاعاتی بازار به سه شکل ضعیف و نیمه قوی و قوی می باشد. در شکل ضعیف قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات تاریخی مربوط به قیمت سهام،
این مطلب را هم بخوانید :
پرچم های ایران از دوره هخامنشیان تا جمهوری اسلامی
حجم معاملات و معاملات عمده است، به این علت سرمایه گذاران با بررسی اطلاعات تاریخی نمی توانند به اصطلاح بر بازار فائق آیند. در شکل نیمه قوی قیمت سهام منعکس کنده تمامی اطلاعات عمومی و منتشر شده در بازار است. بنابراین اطلاعات موجود در بازار در انجام معاملات بی تأثیر است. در شکل قوی قیمت سهام منعکس کننده تمامی اطلاعات عمومی و محرمانه است. بنابراین دارندگان اطلاعات نهانی نمی توانند به علت موقعیت دسترسی به این اطلاعات، بازده تعدیل شده بر اساس ریسک بیشتری از بازار بدست آورند. البته این حالت اغراق آمیز در واقعیت روی نمی دهد و بیشتر صورت نظری به خود گرفته است. در شرایطی که هیچ یک از سطوح کارایی در بازار وجود نداشته باشد، به آن بازار، بازار ناکارا گفته می شود (همان منبع، 34).
در بازار کارا در سطح قوی، هیچ گروه از سرمایه گذاران در مقایسه با سایر سرمایه گذاران اطلاعات بیشتری ندارد. به بیان دیگر تمامی اطلاعات موجود در دست همگان است و هیچ کس بازدهی بیشتری نمی تواند بدست آورد. آزمون های این سطح از کارایی به بررسی بازده گروه های خاص سرمایه گذاران در مقایسه با متوسط بازار می پردازد. گروه های مزبور شامل: دارندگان اطلاعات نهانی، سرمایه گذاران حرفه ای، تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری و مدیران صندوق های سرمایه گذاری بازار پول و سرمایه هستند (همان منبع، 35).
مقررات مربوط به بازار سهام در تمامی کشورها که نهاد ناظر بازار سرمایه دارند، دارندگان اطلاعات نهانی را موظف به افشاء اطلاعات می کند. در عین حال تحقیقات در این حوزه نشان داده است که دارندگان اطلاعات نهانی علیرغم وجود قوانین و مقررات نظارتی، بازده بیشتری از متوسط بازار کسب می کنند. (آلوی[1] ، 2007)
همچنین تحقیقات نشان داده است سرمایه گذاران حرفه ای به علت دسترسی به اطلاعات خاص، قادرند بازده بیشتری در مقایسه با متوسط بازده بازار کسب کنند. این بازده خصوصاً پس از انجام معاملات عمده و تعدیل سودهای دوره ای قابل ردیابی است (هرشلیفر[2] ، 2003).
فرضیه بازار کارا معتقد است بازار مالی تمامی اطلاعات مربوط به یک سهم را در اختیار تمامی سرمایه گذاران قرار می دهد و از طرف دیگر رقابت سرمایه گذاران برای استفاده از فرصت های سودآورِ استثنایی، این فرصت ها را به حداقل و نهایتاً صفر می رساند (کاهنمن و سایرین[3] ، 1982).
بر اساس چارچوب سنتی اقتصاد، عاملان و کارگزاران اقتصادی کاملاً عقلایی فرض می شوند و عواملی که آن ها را از حالت عقلایی خارج کند وجود ندارد. البته ممکن است معدودی از افراد دچار تورش شوند اما در مجموع حرکت بازار بر مدار رفتار عقلایی است، در این وضعیت، قیمت اوراق بهادار برابر ارزش ذاتی (بنیادی[4] ) آن است. تحلیل گران اوراق بهادار در شرکت های مشاوره سرمایه گذاری نیز بازده بیش از بازار کسب می کنند که به علت زمان بندی مناسب برای ورود به بازار و خروج از آن و توانایی در انتخاب سهام می باشد (براون[5] ، 2009).
تورش های رفتاری[6]: منظور از تورش، انحراف از تصمیم گیری های درست و بهینه است. از آنجائیکه زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمی توانیم داده هایی را که از محیط اخذ می کنیم به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بنابراین ذهن انسان به طور طبیعی از قواعد سر انگشتی استفاده می کند. اگر از چنین روش های ابتکاری به طور مناسب استفاده شود، می تواند موثر واقع شوند، در غیر اینصورت تورش های غیر قابل اجتنابی پیش خواهند آمد. به طور کلی ممکن است اشخاص در فرایند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند (ریتر[7]، 2003).
منابعی که باعث ایجاد تورش در فرایند تفکر و تصمیم گیری افراد می شوند عبارتند از:
الف: روش های ابتکاری؛ ب: خود فریبی و ج: تعاملات اجتماعی (فلاح پور و عبداللهی، 1390).
الف) روش های ابتکاری: از آن جائی که ظرفیت پردازش اطلاعات در بشر محدود است اشخاص به روش های تصمیم گیری ناقص یا روش های ابتكاری روی می آورند که به تصمیم گیری های نسبتاً خوبی نیز منجر می شوند. به این مختصر سازی که در فرایندهای تصمیم گیری صورت می گیرد، ساده سازی ابتکاری گفته می شود[8] (یوسفی، 1386).
ب) خود فریبی[9] : مهم ترین پدیده ای که در زمینه خود فریبی بحث شده است، اعتماد بیش از حد است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد اشخاص، به دانش و توانایی هایشان بیش تر ازآن چیزی که هست اعتماد دارند معمولاً پیش بینی افراد از احتمال وقوع پدیده ها یا خیلی افراطی یا خیلی تفریطی است. همچنین زمانی که قابلیت پیش بینی پدیده ای کم است یا شواهد و مدارك مبهم هستند. متخصصان بیشتر از افراد عادی در معرض اعتماد بیش از حد قرار می گیرند. برای مثال وقتی شخصی می گوید احتمال وقوع یک رویداد90 درصد است، معمولاً پیش بینی او کمتر از ٧٠ درصد موارد صحیح است. اعتماد بیش از اندازه به هیچ عنوان به سرمایه گذاران شخصی محدود نمی شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تحلیل گران مالی، حتی زمانی که مدارك و شواهد نشان دهنده این است که برآوردهای قبلی آن ها صحیح نیست، برآورد قبلی شان از عملكرد آتی یک شرکت را به راحتی مورد تجدید نظر قرار نمی دهند. به طور کلی در نظریه خود فریبی علاوه بر بحث اعتماد بیش از حد، به مكانیسم هایی پرداخته می شود که طی آن اشخاص به دنبال راه