3-3) ابزار و روش های گردآوری اطلاعات و داده ها………………………………………………… 59
3-4) روایی و پایایی پرسشنامه…………………………………………………………………………… 60
3-5) جامعه آماری و نمونه آماری……………………………………………………………………….. 60
3-6) متغیرهای پژوهش……………………………………………………………………………………. 61
الف) متغیر مستقل ………………………………………………………………………. 61
ب) متغیر وابسته………………………………………………………………………… 61
3-7) روش های تجزیه و تحلیل و آزمون های آمار استنباطی مورد استفاده…………………… 61
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
4-1) مقدمه…………………………………………………………………………………………………… 64
4-2) بررسی آلفای کرونباج جهت سنجش میزان پایایی پرسشنامه توانمندی وتعهد………… 64
بخش اول: آمار توصیفی
4-3) وضعیت نمرات پاسخگویان درمتغیرتوانمندی دربعد دانش و مهارت……… 65
4-4) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر توانمندی در بعد اعتماد………………. 67
4-5) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر توانمندی در بعد ارتباطات………….. 69
4-6) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر توانمندی در بعد انگیزهها……………. 71
4-7) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد نسبت به مشتری……………….. 73
4-8) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد نسبت به سازمان……………….. 75
4-9) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد نسبت به خود…………………… 77
4-10) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد نسبت به افراد و گروهها……. 79
4-11) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد نسبت به تکلیف……………… 81
4-12) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر تعهد……………………………………. 83
4-13) وضعیت نمرات پاسخگویان در متغیر توانمندی………………………………. 86
بخش دوم: آمار استنباطی
4-18) فرضیه: بررسی رابطه بین تعهد وتوانمندی…………………………………….. 90
4-19) فرضیه: بررسی رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد اعتماد………………….. 91
4-20) فرضیه: بررسی رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد دانش ومهارت………. 92
4-21) فرضیه: بررسی رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد ارتباطات……………… 93
4-22) فرضیه: بررسی رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد انگیزه ها………………. 94
فصل پنجم : نتیجه گیری
5-1) مقدمه…………………………………………………………………………………………… 96
5-2) نتایج آزمون فرضیات……………………………………………………………………….. 96
5-2-1) رابطه بین تعهد و توانمندی……………………………………………………… 96
5-2-2) رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد اعتماد……………………………………. 96
5-2-3) رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد دانش و مهارت……………………….. 97
5-2-4) رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد ارتباطات……………………………….. 97
5-2-5) رابطه بین تعهد و توانمندی در بعد انگیزهها…………………………………. 97
5-3) نتیجه گیری کلی……………………………………………………………………………… 97
5-3-1) تجزیه و تحلیل متغیر توانمندی و مولفه های آن بر اساس میانگین نمونه ها 97
5-3-1-1) متغیر توانمندی………………………………………………………….. 97
5-3-1-2) متغیر توانمندی در بعد دانش و مهارت……………………………. 98
5-3-1-3) متغیر توانمندی در بعد اعتماد……………………………………….. 98
5-3-1-4) متغیر توانمندی در بعد ارتباطات……………………………………. 98
5-3-1-5) متغیر توانمندی در بعد انگیزهها……………………………………… 98
5-3-2) تجزیه و تحلیل متغیر تعهد و مولفه های آن بر اساس میانگین نمونه ها…. 98
5-3-2-1) متغیر تعهد………………………………………………………………… 98
5-3-2-2) متغیر تعهد نسبت به مشتری………………………………………….. 99
5-3-2-3) متغیر تعهد نسبت به سازمان………………………………………….. 99
5-3-2-4) متغیر تعهد نسبت به خود……………………………………………… 99
5-3-2-5) متغیر تعهد نسبت به افراد و گروهها………………………………… 99
5-3-2-6) متغیر تعهد نسبت به تکلیف…………………………………………… 99
5-4) پیشنهادها……………………………………………………………………………………………. 100
5-5) پیشنهادهای محقق………………………………………………………………………………… 109
پیوست ها………………………………………………………………………………………………….. 110
1- پرسشنامه توانمندی………………………………………………………………………… 110
2- پرسشنامه تعهد ……………………………………………………………………………. 112
منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………………. 114
فهرست منابع فارسی…………………………………………………………………………………….. 114
فهرست منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………… 118
چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………………………. 120
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط عوامل توانمندسازی با تعهد سازمانی کارکنان سازمان بازرگانی استان قم می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه توانمندسازی و پرسشنامه تعهدسازمانی استفاده شد . جامعه آماری تحقیق را کارمندان سازمان بازرگانی قم تشکیل می دادند که 100 نفر بودند و برای بالا بردن ضریب اطمینان در تحقیق، کل جامعه آماری به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج در دو سطح آمار توصیفی ( گرایش مرکزی ، پراکندگی ) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی پیرسون ) با بهره گرفتن از نرم افزار SSPS بدست آمد. نتایج تحقیقات نشان داد که بین تعهد و توانمندی رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، شدت رابطه در سطح قوی میباشد. بین تعهد و توانمندی در بعد اعتماد رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، شدت رابطه در سطح متوسط میباشد. بین تعهد و توانمندی در بعد دانش و مهارت رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، شدت رابطه در سطح قوی میباشد. بین تعهد و توانمندی در بعد ارتباطات رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، شدت رابطه در سطح قوی میباشد. بین تعهد و توانمندی در بعد انگیزهها رابطه معناداری در سطح اطمینان 95 درصد وجود دارد، شدت رابطه در سطح قوی میباشد.
کلید واژگان :
توانمند سازی، اعتماد، ارتباطات، انگیزه ، مهارت، تعهد، تعهد نسبت به مشتریان ، تعهد نسبت به سازمان، تعهد نسبت به خود، تعهد نسبت به افراد و گروه های کاری ، تعهد نسبت به وظیفه
1-1) مقدمه
توانمندسازی، روش نوینی برای بقای سازمانهای پیشرو در محیط رقابتی است .در شرایطی که سازمان ها تحت تاثیر رقابت های اقتصادی هستند، ضرورت توجه به کیفیت کاری و بهرهوری سازمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مدیریت برای اینکه بتواند عملکرد سازمان متبوع خود را بهبود بخشد، بایستی با دید کیفی به سازمان بنگرد و تلاش کند تا آنجا که ممکن است با ارائه راهبردهای اجرایی، کیفیت عملکرد کاری سازمان خود را در سطح مطلوب حفظ کند. این یعنی اینکه اصولاً هر برنامه مبتنی بر توانمندسازی می تواند به بهرهوری منجر شود و تولید بیشتر، خدمات مناسبتر، جذب مشتریان و نهایتاً در اختیار گرفتن سهم بیشتری از بازارهای داخلی و خارجی را به همراه آورد. این بهبود مستمر نه تنها برای رویارویی با تهدیدات و فرصت ها در محیط پیچیده امروزی ضروری است، بلکه موکد این مطلب است که سازمان فقط اصل متفاوت بودن کارکنان از همدیگر را نپذیرد، بلکه برای تفاوت ها سرمایهگذاری کند و آنها را به کارهایی گمارد که متناسب با توانمندی هایشان باشد.
دراین فصل به شرح کلیات تحقیق پرداخته می شود و اهداف ، سوالات ، فرضیات … مطرح می شوند .
1-2) بیان مساله
این مطلب را هم بخوانید :
با توجه به اینكه توانمندسازی یک فرایند پویا میباشد و یكی از ابعاد موثر آن اعتماد ، انگیزه، ارتباطات ، مهارت و دانش در كاركنان است، در این تحقیق كوشش گردیده تا رابطه ابعاد توانمندی ملهم ( اعتماد ، انگیزه، ارتباطات ، مهارت و دانش) با تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گیرد. توانمندسازی[1] مفهوم جدیدی است که در دهه 1990 توجه بسیاری از پژوهشگران ، دانشگاهیان ، صاحب نظران و دست اندرکاران مدیریت و روان شناختی سازمانی را به خود جلب کرده است .اداره کردن سازمانهای نوین که به سازمان های انسانی معروف هستند ، بسیار پیچیده و دشوار می باشد واصول و قواعدی که در گذشته به کار رفته است ، در زمان حال کارایی چندانی ندارند . در چنین شرایطی سازمان هایی موفق هستند که مدیران آنها رویکرد ها و نگاره های جدیدی به سرمایه انسانی داشته باشند . امروزه مدیران فرصت چندانی برای کنترل کارکنان در اختیار ندارند و باید بیشترین وقت و نیروی خود را صرف شناسایی محیط خارجی و داخلی سازمان کنند و سایر وظایف روزمره را به عهده کارکنان بگذارند . کارکنان زمانی می توانند به خوبی از عهده وظایف محوله برآیند که از مهارت ، دانش و توانایی لازم برخوردار بوده و اهداف سازمان به خوبی بشناسند . ابزاری که می تواند در این زمینه به کمک مدیران بشتابد، فرایند توانمندسازی است . توانمندسازی فرایند قدرت بخشیدن به افراد است . در این فرایند به کارکنان خود کمک می کنیم تا حس اعتماد به نفس خویش را بهبود بخشند و بر احساس ناتوانی و درماندگی خود چیره شوند .تعهد[2] سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که درطول سال های گذشته مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های رفتار سازمانی بوده است . فردی كه بسیارمتعهد است ،هویت خود را از سازمان می گیرد، در سازمان مشاركت دارد و با آن درمی آمیزد و ازعضویت در آن لذت می برد. فردمتعهد كسی است كه به عهد و پیمان خود وفادار باشد و اهدافی را كه به خاطر آنها و برای حفظ پیمان بسته است صیانت كند.
در این تحقیق به بررسی رابطه بین توانمندی (بر اساس مدل ملهم) و تعهد در سازمان بازرگانی استان قم پرداخته می شود.
1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش
محیطهای سازمانی جدید که با ویژگیهای پیچیدگی، آشفتگی، سرعت و تغییرهای شتابان همراه اند، نیازمند نیروهای انسانی انعطاف پذیر، کارآفرین، مسئولیتپذیر، با اعتماد بالا، طالب ابتکار و مشارکت می باشند. در چنین سازمانهایی، ساختارهای سازمانی و سبکها و روش های مدیریتی باید گونهای باشد که منابع انسانی سازمان در فرایند تصمیم گیری و اجرا و رسیدن به هدفهای سازمانی دخالت و مشارکت داشته باشند تا با تشکیل گروه ها و تیم های کاری خودگردان و تفویض، اختیار و قدرت اجرایی به زیردستان؛ سازمانی پویا، توسعه یافته و انعطاف پذیر شکل دهند و از این راه رابطه بین بالادست و پایین دست بهبود یابد و شرایطی توأم با اعتماد سازمانی و به تبع آن مشارکت مفید در سازمان به دست آید.)وتن و کمرون،1381)
در بیشتر سازمانها از تواناییهای کارکنان استفاده بهینه نمی شود و مدیران نمی توانند ظرفیت بالقوه آنان را به کار گیرند . این امر به این دلیل است که آنها قادر به شناخت تواناییهای کارکنان نیستند و یا در محیط سازمان عملا موقعیت لازم را برای بروز خلاقیت ، ابتکارو فعالیت بیشتر کارکنان فراهم نمی کنند . برای رفع این مشکلات و فراهم آوردن وضعیتی برای حداکثر بهره وری سازمان از دانایی ، مهارت ، تجربه و استعدادهای افراد بحث جدیدی با عنوان توانمندسازی مطرح شد که به سرعت به مهمترین و نوید بخشترین موضوع حوزه مدیریت منابع انسانی تبدیل شد.
به طور خلاصه این اهمیت حیاتی دارد که مدیران منابع انسانی، امروزه دریابند توانمندسازی ابزاری ضروری برای افزایش رضایتمندی کارکنان است و بهره وری و اثربخشی بیشتری را سبب می شود. ( استاور-