اختلال شخصیت وسواسی ـ اجباری:- ارتباط اختلالات خلقی و خودکشی
این اختلال با محدودیت هیجانی، نظم و ترتیب، پشتکار، سرسختی و تردید، مشخص میشود. خصوصیات اساسی این اختلال، الگوی نافذ کمال طلبی و انعطافپذیری است (کاپلان و سادوک۱، ۲۰۰۳). افراد وسواسی را «ماشینهای زنده» توصیف کردهاند(ساراسون و ساراسون۲، ۱۹۸۷، ترجمه نجاریان، اصغری مقدم و دهقانی، ۱۳۷۷). شخصیت وسواسی فکری – عملی با توجه افراطی و همرنگی با معیارها مشخص میشود و ویژگی دیگر آن، از خود بیگانگی و فعال بودن است (کریمی، ۱۳۷۴). اشتغال ذهنی مبتلایان به این اختلال در زمینه اصول، مقررات، نظم، نظافت، جزئیات و کسب مال است. این صفات موجب محدودیت کلی تمام شخصیت فرد میگردد. چنین افرادی غالباً بسیار رسمی، جدی و فاقد حس درک شوخی هستند. در زمینه رعایت دقیق مقررات اصرار میورزند و قادر به تحمل آنچه خود آن را تخلف میشمارند، نیستند. انعطاف ناپذیر و متعصب هستند و قدرت کار کردن به مدت طولانی را دارند (به شرط اینکه مستلزم تغییراتی نباشد که تاب تحمل آن را ندارند) (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳). مهارتهای بین فردی شخصیتهای وسواسی فکری – عملی، بینهایت محدود است. دیگران را از خود فراری میدهند، قادر به سازش نیستند و اصرار میکنند که دیگران تسلیم نیازهای آنان گردند. هرچند غالباً زندگی زناشویی با ثبات و کارآمدی دارند، اما از داشتن دوستان زیاد محروماند و از ترس ارتکاب اشتباه، در تصمیم گیری تعلل میورزند (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
طبق فرضیات فروید۳، این اختلال با مسائل مرحله مقعدی رشد روانی – جنسی که معمولاً حد سن ۲ سالگی به وقوع میپیوندد، مربوط است. بیماران غالباً گذشتهای مشخص و با انضباط شدید دارند (ساعتچی، ۱۳۷۷). در شخصیت وسواسی، اختلالهای افسردگی اساسی (به ویژه انواع دیر آغاز آن)، فراوان مشاهده میشود. در بعضی موارد، اختلالات اسکیزوئید و پارانوئید با اختلال شخصیت وسواسی، همراه است (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳).
___________________________________________
۱-Kaplan&Sadock
۲-Sarason&Sarason
۳-Frued
۱-۲ اختلالات شخصیت و خودکشی
مطالعاتی که ارتباط بین اختلالات شخصیت با اقدام به خودکشی را می آزمایند، نسبتاً جدید و به لحاظ تعداد کم هستند. علاوه بر این به واسطه مشکلات روش شناختی در تعریف اقدام به خودکشی مشکل است که درباره ارتباط این پدیده با اختلالات شخصیت نتیجه بگیریم. زیرا نمی توان تشخیص داد که آیا رفتار اقدام به خودکشی با قصد مردن است یا صرفاً خودآسیب زنی بدون قصد مرگ است. با وجود این پژوهش های انجام شده همراهی و همبستگی بالایی را بین اختلالات شخصیت و اقدام به خودکشی نشان داده اند (لینهان۱ ، ۲۰۰۰). این پژوهشها عمدتاً به سه دسته تقسیم می شوند:
دسته اول مطالعات در مورد افراد دارای اختلال شخصیت انجام شده است. این مطالعات نشان داده است که در ۳۹ درصد تا ۹۰ درصد افراد گروه نمونه سابقه اقدام به خودکشی قبلی وجود دارد.
دسته دوم مطالعات از طریق استفاده از روش تحلیل خوشه ای، سعی در یافتن نیمرخهای شخصیتی افراد اقدام کننده به خودکشی داشته اند. در یکی از این مطالعات الیس و همکاران (۱۹۹۶) با بهره گرفتن از آزمون میلون بر روی ۲۱۹ نفر اقدام کننده به خودکشی چهار نمیرخ شخصیتی به دست آوردند: ۱- منفی گرایی/اجتنابی/اسکیزوئید ۲- اجتنابی/وابستگی/منفی گرایی ۳- ضداجتماعی ۴- نمایشی/خودشیفتگی.
دسته سوم مطالعات که ویژگی های اقدام کنندگان به خودکشی را مطالعه می کنند نیز شواهدی از میزان بالای اختلال شخصیت را در افراد اقدام کننده به خودکشی یافته اند. در یک مطالعه روی ۷۵ نفر از اقدام کنندگان به خودکشی در ۶۸ درصد آن ها ملاک های DSM-III-R برای اختلال شخصیت یافت شد. علاوه بر این، مطالعات نشان می دهد که افراد دارای اختلال شخصیت در مقایسه با افراد اختلال شخصیت، بیشتر احتمال دارد که در خلال سال های آتی اقدام به خودکشی مجدد نمایند (حسینائی، مرادی و یاریاری، ۱۳۸۵)