4-12-1-5- تولید ناخالص داخلی………………………………. 80
4-12-1-6- تورم……………………………… 80
4-12-1-7- حاکمیت قانون……………………………… 81
4-12-1-8- اثربخشی و کارایی حکومت……………………………….. 81
4-12-1-9- پاسخگویی………………………………. 81
4-12-1-10- کیفیت مقررات تنظیمی………………………………. 81
4-12-1-11- ثبات سیاسی………………………………. 82
4-12-1-12 افتراق و تعلق گروهی………………………………. 82
4-12-1-13- آزادسازی اقتصادی………………………………. 82
4-12-1-14- تداوم دموکراسی………………………………. 83
4-12-1-15- فساد……………………………… 83
فصل پنجم: توصیف داده ها ……………………………..86
5-1- توصیف متغیر وابسته تحقیق………………………………. 87
5-2- توصیف متغیرهای مستقل………………………………. 90
5-2-1: خوشه بندی کشورها بر اساس «شاخصهای حکمرانی خوب و کیفیت حکومت»……..90
5-2-2: خوشه بندی کشورها بر اساس «اندازه دولت»………………93
5-2-3: خوشه بندی کشورها بر اساس « آزادسازی اقتصادی»………….94
5-2-4: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « تورم »……………….95
5-2-5: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « صادرات »……………96
این مطلب را هم بخوانید :
5-2-6: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « واردات»……………….97
5-2-7: خوشه بندی کشورها بر اساس میزان « فقدان آزادی مطبوعات»…………..98
فصل ششم: تجزیه و تحلیل داده ها…………………………….. 100
6-1- تفاوت میانگین فساد بر حسب شاخص های مختلف…………… 101
6-2- آزمون فرضیه ها…………………………….. 107
6-2-1- مدل رگرسیون چند متغیره عوامل سیاسی برای تبیین فقدان فساد……. 108
6-2-2- مدل رگرسیون چند متغیره عوامل مذهبی برای تبیین فقدان فساد……… 111
6-2-3- مدل رگرسیون عوامل فرایندی برای تبیین فقدان فساد…………… 112
6-2-4- مدل رگرسیون لجستیک عوامل اقتصادی برای تبیین فقدان فساد……….. 114
6-2-5- مدل رگرسیون نهایی چند متغیره برای تبیین فقدان فساد……………. 120
فصل هفتم: نتیجه گیری……………………………….124
7-1- یافته های توصیفی………………………………. 125
7-2- یافته های تحلیلی………………………………. 128
پیشنهادها…………………………….. 136
پیشنهادهای پژوهشی………………………………. 136
منابع و مآخذ …………………………….. 137
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه و طرح مسأله
موضوع پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر سطح فساد است که در این رابطه به طور تطبیقی اثر کیفیت حکومت و حکمرانی خوب بر فساد مورد مقایسه قرار میگیرند تا با بهره گرفتن از تحقیقی تجربی نشان داده شود تفاوت کشورهای فاسد و غیرفاسد در فقدان چه شاخصهای حکومتی قابل تبیین است.
صندوق بین المللی پول فساد را به سوءاستفاده از مقامات دولتی و یا اعتماد در جهت منافع خصوصی تعریف کرده است (IMF, 2005).
در تعریف اولیه سازمان شفافیت بینالمللی، فساد به سوء استفاده از کار دولتی در جهت منافع خصوصی تعریف شده است. سازمان شفافیت بعداً تعریف خود را با ارائه تعریف دیگری گستردهتر کرد. طبق این تعریف فساد عبارت است از «سوءاستفاده از قدرت در جهت منافع خصوصی». شبکه عدالت مالیاتی معتقد است که تعریف سازمان شفافیت خیلی محدود است و امکان فرار از پرداخت مالیات و جعل قیمت گذاری در واردات و صادرات توسط افراد و شرکتهای خصوصی وجود دارد. همچنین این تعریف فاقد تمام اشکال فساد است. شیوههایی مانند حامیپروری[1] و تبعیض که به عنوان فساداند، معمولاً به عنوان فساد شناخته شده نیستند (Holmberg & Rothstein, 2006: 4).
از نظر سازمان ملل شکلهای رایج فساد شامل رشوه، اختلاس، سرقت و تقلب، اخاذی، سوء استفاده از اختیار، پارتیبازی، قوم و خویشپرستی و حامیپروری و مشارکتهای نامناسب سیاسی است (United Nation, 2004: 10).
از آنجا که این موارد تهدیدی برای اعتماد به حساب میآیند که در نهایت می تواند به باورهای نظام سیاسی آسیب رساند و مشروعیت نظام را به خطر اندازند، شبکه عدالت مالیاتی پیشنهاد کرده است فساد به طور گستردهتر به «فعالیتی که اعتماد عمومی به سلامت[2] قوانین، سیستمها و نهادهای حاکم بر جامعه را تضعیف می کند» تعریف شود (Zirnsak, Clarke & Feith, 2008: 7).
میزان بروز و شیوع فساد در میان جوامع، متغیر است. امروزه فساد در کشورهای توسعهیافته یا در حال توسعه، مراکز دولتی یا خصوصی و حتی در بخشهای غیرانتفاعی و خیریه وجود دارد. فساد می تواند نادر، گسترده یا سیستماتیک باشد. وقتی فساد نادر است، کشف، جداسازی و مجازات و پیشگیری آن نسبتاً آسان است. وقتی فساد در جامعهای گسترده باشد، رسیدگی و کنترل آن مشکل است. اما بدترین سناریو وقتی است که فساد سیستماتیک باشد. وقتی فساد در کشوری سیستماتیک باشد، نهادها، قوانین، رفتار و گرایش مردم در انجام امور با فساد تطبیق مییابد و فساد به منش و روش زندگی تبدیل میشود و می تواند اثر مخربی بر اقتصاد داشته باشد (Myint, 2000: 41).
در خصوص اثرات مثبت یا منفی فساد نظرات مختلفی وجود دارد. برخی از نویسندگان استدلال می کنند که انواع خاص فساد می تواند اثر مثبتی در توسعه اقتصادی، یکپارچگی ملی و جلوگیری از تکه تکه شدن قدرت داشته باشند (Nye, 1967) اما اکثر مطالعات به نتایج منفی فساد اشاره دارند (Mauro, 1995; Akc & ay, 2006; Transparency International, 2008; Gupta et al, 2002).