۱-۱-۱ مقایسه سرمایه اجتماعی با سرمایه فیزیکی و انسانی
سرمایه فیزیکی، با ایجاد تغییرات در مواد برای شکل دادن به ابزارهایی که تولید را تسهیل می کنند به وجود میآید، سرمایه انسانی با تغییر دادن افراد برای مهارتها و توانائیها به آنها پدید میآید و افراد را توانا میسازد به شیوه های جدید رفتار کنند. سرمایه اجتماعی، به نوبه خود، هنگامی بوجود میآید که روابط میان افراد به شیوهای دگرگون میشود که کنش را تسهیل می کند. سرمایه فیزیکی کاملا ملموس است، به صورت مادی قابل مشاهده و تجسم یافته است. سرمایه انسانی کمتر ملموس است، و در مهارتها و دانشی که فردی کسب کرده است تجسم مییابد، سرمایه اجتماعی حتی کمتر از این محسوس است، زیرا در روابط میان افراد تجسم مییابد. سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی فعالیت تولیدی را تسهیل می کنند، و سرمایه اجتماعی نیز همانند آنها عمل می کند. مثلا، گروهی که اعضایش قابلیت اعتماد نشان میدهد و به یکدیگر اعتماد زیاد می کنند، خواهند توانست کارهایی بسیار بیشتر از گروهی که فاقد آن قابلیت اعتماد است انجام دهد. تمایز بین سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی را میتوان با نموداری مانند نمودار(۲-۲) نمایش داد که روابط سه روبط فرد(الف، ب، ج) را نشان میدهد، سرمایه انسانی در نقاط تقاطع قرار دارد و سرمایه اجتماعی در خطوطی که این نقاط را با یکدیگر متصل می کنند قرار دارد. سرمایه اجتماعی و سرمایه انسانی اغلب مکمل یکدیگرند. مثلاً اگر ب کودکی باشد و الف بزرگسالی که پدر یا مادر ب خواهد بود، برای اینکه الف به پیشرفت رشد شناختی ب کمک کند، باید هم نقاط تقاطع و هم در خط ارتباطی سرمایه وجود داشته باشد. باید سرمایه انسانی، در اختیار الف و سرمایه اجتماعی در رابطه بین الف، ب وجود داشته باشد (الوانی- شیروانی، ۱۳۸۳)
الف
ج ب
شکل ۲‑۱۴: ساختارسه نفری سرمایه انسانی در نقاط تقاطع و سرمایه اجتمای در روابط (الوانی- شیروانی، ۱۳۸۳).
۱-۱-۲ سرمایه اجتماعی: دیدگاهها و تعاریف
- هانی فان
هانی فان نخستین نویسندهای است که از اصطلاح سرمایه اجتماعی استفاده کرده است. این مربی آموزشی گمنام ویرجینیایی در مقالهای(۱۹۱۶) نابسامانیهای نظام آموزشی کشورش، ایالات متحده آمریکا را بررسی می کند و اصطلاح سرمایه اجتماعی را برای تبین دگرگونیهایی که در روابط اجتماعی دانش آموزان مشاهده کرده، به کار میبرد. او گزارش میدهد که در مدارس آمریکایی پیوسته از میزان حس نیتی که دانش آموزان برای برقرار کردن رابطه با یکدیگر به آن نیاز دارند، کاسته میشود و دانش آموزان نسبت به هم کم توجه شده و بیش از پیش از خواسته های فردی و شخصی خود پیروی می کنند، همدلی میان آنها برای معاشرت و روابط پایدار با یکدیگر تمایل کمتری از خود نشان می دهند. هانی فان این تغییرات را با میزان یا اندازه سرمایه اجتماعی در مدرسههای آمریکایی مرتبط میداند. در نظر او سرمایه اجتماعی آن چیز یا پدیدهای است که روابط میان انسانها نهفته است و سبب پدید آمدن حسن نیت میان آنها میشود، همدلی آنها را نسبت به یکدیگر برمیانگیزد، آنها را پیرو جمع می کند و بدین سان زمینه معاشرت بیشتر و روابط پایدار میان آنان را فراهم میآورد.
افزایش یا کاهش سرمایه اجتماعی بر میزان حسن نیت، همدلی و معاشرتهای اجتماعی میان انسانها اثر میگذارد.
هسته اصلی اندیشه هانی فان، در واقع این است که میان سرمایه اجتماعی و رابطه اجتماعی پیوندی درونی و تنگاتنگ وجود دارد و سرمایه اجتماعی در درون رابطه اجتماعی نهفته و پنهان است. این برداشت از اصطلاح سرمایه اجتماعی پایه همه بحثهایی قرار گرفت که پس از هانی فان مطرح شد و بدینسان زمینه ورود این اصطلاح را به حوزههای گوناگون علوم اجتماعی، هر چند با کاربستهای متفاوت، فراهم آورد (اجتهادی، ۱۳۸۶، ص ۴).
- رابرت پاتنام
از زمان چاپ کتاب، بازی بولینگ به تنهایی (۲۰۰۰،Bowling alone)، رابرت پاتنام به عنوان یکی از مدافعان سرمایه اجتماعی مطرح بوده است. مطالعات پانتام مرزهای تخصصی رشتهاش را در علوم سیاسی در نوردیده و به رشتههای گستردهتر اجتماعی راه یافته است(متقی، ۱۳۸۵،ص ۴۵). پاتنام یکی از نظریهپردازان مشهور سرمایه اجتماعی معتقد است: سرمایه اجتماعی اغلب محصول جانبی دیگر فعالیتهای اجتماعی میباشد. این سرمایه به طور معمول در پیوندها، هنجارها و اعتمادها تشکیل میشود و از یک شرایط اجتماعی به شرایط دیگر انتقالپذیر است.
همچنین شبکه های مشارکت مدنی، هزینه های بالقوه عهدشکنی را در هر معاملهای افزایش می دهند و منافع فرصت طلبی را که فرد انتظار دارد از دیگر معاملات همزمان نصیبش شود به خطر میاندازد. شبکه های مشارکت مدنی به زبان تئوری بازیها، تکرار پیوند بازیها را افزایش میدهد. شبکه های مشارکت مدنی ارتباطات را تسهیل می کند و جریان اطلاعات را در مورد قابل اعتماد بودن افراد بهبود میبخشد(امیری و رحمانی، ۱۳۸۵).
پاتنام سرمایه اجتماعی را بر اساس منابع آن تعریف می کند. وی به سرمایه اجتماعی به صورت کلان نگاه می کند و سرمایه اجتماعی را در رشد و توسعه اقتصادی کشور موثر میداند و به این لحاظ تعریف او جمعی بوده و سرمایه اجتماعی را به منزله دارایی گروهها و جوامع تلقی می کند (امیری و رحمانی، ۱۳۸۵).
- جیمز کلمن
به طور کلی، کلمن جامعه شناس معروف آمریکایی، در صدد توسعه علم مشترک بین اقتصاد و جامعهشناسی بود و مفهوم سرمایه اجتماعی در مطالعات وی جایگاه وسیعی داشته است. ریترز(۱۹۹۶)، بیان می کند که کلمن موتور محرکه نظریه انتخاب منطقی در جامعهشناسی معاصر بوده و در این چارچوب، روشنفکری است که ایده سرمایه اجتماعی خویش را پرورش داده است. با بهره گرفتن از این نظریه انتخاب منطقی، کلمن دیدگاه وسیعی در مورد جامعه به عنوان سیستمهای اجتماعی خویش را پرورش داده است. با بهره گرفتن از انتخاب منطقی، کلمن دیدگاه وسیعی در مورد جامعه به عنوان سیستمهای اجتماعی رفتار جمعی افراد مطرح ساخت.
نظریه انتخاب منطقی بر مبنای فرض الگوی فردگرایی رفتار بشری استوار است، که هر فرد به طور خودکار آن چه را که در جهت منافع خود اوست، بدون توجه به سرنوشت دیگران، تعقیب مینماید. مفهوم سرمایه اجتماعی محملی است برای کلمن تا با تشریح چگونگی این امر از نظریه بازیها سرچشمه میگیرد. در بازی ذهنی که به دو راهی زندانی شهرت دارد، دو زندانی جداگانه در سلولها نگاه داشته شده، به آنها جداگانه میگویند که هر کس اول اقرار نماید از تخفیف در تنبیه برخوردار خواهد شد. برای دو زندانی دو راهی این است که بهتر است سکوت نمایند، آن هم به این امید که چون مدرکی دیگری نیست و زندانی دیگر نیز سکوت اختیار کند، رهایی مییابد یا اقرار کند؟
نظریه انتخاب منطقی پیش بینی می کند که اقرار خواهند کرد، چرا که هر زندانی میداند در مقابل این انتخابها، امکان اقرار دیگری وجود دارد و هر فرد به دنبال منافع فردی خود خواهد بود، در صورتیکه همکاری و اعتماد افراد به هم می تواند در بلند مدت منافع بیشتری را ایجاد نماید (متقی، ۱۳۸۵، ص ۳۳). کلمن سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن تعریف می کند و آن را به عنوان یکی از انواع سرمایه در نظر میگیرد و معتقد است سرمایه اجتماعی باعث تغییر در روابط میان اشخاص و تسهیل روابط آنها میشود و به سرمایه اجتماعی از جنبه کالاهای عمومی مینگرد نه یک کالای خصوصی.
- پییربوردیو
بوردیو جامعه شناس فرانسوی، سرمایه اجتماعی را به عنوان یکی از انواع سرمایه در کنار سرمایه فیزیکی و انسانی در نظر میگیرد که تحت برخی شرایط، به سرمایه فیزیکی تبدیل میشود. وی میگوید: سرمایه اجتماعی جمع منابع واقعی یا بالقوه است که حاصل شبکه های بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل، به بیان دیگر عضویت در گروه، است. شبکهای که هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار می کند و آنان را مستحق اعتبار میسازد.
میتوان گفت که نگرش بوردیو به سرمایه اجتماعی نگاه ابزاری است، زیرا وی منافعی است که فرد به سبب شرکت در تعاملات اجتماعی به دست میآورد و افراد به منظور حداکثر کردن منافع و سود تعمدی به ارتباطات اجتماعی میپردازند (امیری و رحمانی، ۱۳۸۵).
- فرانسیس فوکویاما
فوکویاما (۱۹۹۹) معتقد است تعاریف سرمایه اجتماعی به نمودهای آن اشاره دارد و تعریفی که ایشان ارائه مینماید چنین است: سرمایه اجتماعی شکل و نمونه ملموسی از یک هنجار غیر رسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند نفر میشود. هنجارهای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی می تواند از هنجار روابط متقابل دو دست تا آموزههای پیچیده را در بر بگیرد. با این تعریف اعتماد، شبکهها، جامعه مدنی و… که سرمایه اجتماعی مربوط هستند، محصول جانبی این پدیدهاند که در نتیجه سرمایه اجتماعی به وجود میآید، ولی خود سرمایه اجتماعی را تشکیل نمیدهند. وی میگوید: سرمایه اجتماعی را به سادگی میتوان به عنوان مجموعه بعضی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرد. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کند به طور اساسی باید شامل سجایای صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد.
- افه و فوش
افه و فوش (۲۰۰۲) علاوه برعناصری که در تعریف بوردیو، کلمن و پنتام از سرمایه اجتماعی وجود دارد، به بعد گرایش به آگاهی و توجه اشاره نموده و آن را شامل مجموعه افکار، عقاید و حساسیت نسبت به زندگی اجتماعی و سیاسی و توجه به هر چیزی که در وسیعترین معنا به امور عمومی اطلاق میشود که مربوط به شکل بالقوه فردی تمایل ضعیف نسبی در دنبال کردن موضوعات مشترک در رسانههای الکترونیکی و چاپی بوده و پیش شرط شناختی فعالتر مسئولیت مدنی است که باعث علاقهمندی و دل نگرانی میشود و نقطه مقابل آگاهی و توجه وضعیت شناختی چشمپوشی، بی تفاوتی و شکل گیری نگرش فرصت طلبانه است (ناطقپور و فیروزآبادی، ۱۳۸۵، ص ۱۶۳).
- ناهاپیت و گوشال
از دیدگاه سازمانی، ناهاپیت و گوشال (۱۹۹۸) سرمایه اجتماعی را به عنوان جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس و ناشی از شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف می کنند. از دیدگاه آنها سرمایه اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی است که می تواند به سازمانها در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند و برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت سازمانی پایدار ایجاد کند (قلیچلی و همکار،۱۳۸۵، ص ۶).
- الکسیس دوتوکویل
دوتوکویل نویسنده فرانسوی، در سال ۱۸۳۱ متاثر از سفر به آمریکا، دریافت که در زندگی مجمعی آمریکایی نوعی عرصه یادگیری شهری وجود دارد. دوتوکویل (۱۸۳۲) بیان می کند که در مجامع سیاسی آمریکایی، افراد با داشتن شرایط، تفکرات و سنین مختلف ذائقه کلی برای تجمع و رشد مییابند که به منظور کاربرد آنهاست. در تجمعهای بزرگ آنها به گفتگو میپردازند، به یکدیگر گوش فرا می دهند و دو طرفه با انواع مسئولیتهای انگیزشی دریافت شده راهی زندگی شهری میشوند و آنها را به خدمت هزاران اهداف پربار خویش در میآورند. برای دوتوکویل زندگی مجمعی پایه و اساس نظم اجتماعی در یک سیستم باز است که یک نوع همکاری شهری سطح بالا و دور از استبداد به مردم یاد داده است که چگونه در زندگی شهری به همکاری بپردازند و در واقع زندگی مجمعی را به صورت مهد کودکی برای جامعه دموکراسی میداند (متقی، ۱۳۸۵، ص ۴۶).
- نان لین
لین با طرح «نظریه منابع اجتماعی» (۱۹۸۲) مشخصاً این مسئله را مطرح کرده است که دستیابی به منابع اجتماعی و استفاده از آنها( منابع نهفته در شبکه های اجتماعی) می تواند به موقعیتهای اجتماعی– اقتصادی بهتری منجر شود. بر همین اساس لین در سال اخیر (۱۹۹۸) مفهوم سرمایه اجتماعی را برای طرح نظرات پیشین خود برگزیده و آن را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می کند که با کنشهای هدفمند قابل دسترسی یا گردآوری است. به این ترتیب، از نظر لین، سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است: منابع نهفته در ساختار اجتماعی، قابلیت دسترسی افراد به این گونه منابع اجتماعی و استفاده یا گردآوری این گونه منابع اجتماعی در کنشهای هدفمند (لین،۱۹۹۹: ۷).
لین منابع ارزشمند در اکثر جوامع را ثروت، قدرت و پایگاه اجتماعی معرفی می کند و لذا سرمایه اجتماعی افراد را بر حسب میزان یا تنوع ویژگیهای دیگرانی که فرد با آنها پیوندهای مستقیم و غیرمستقیم دارد قابل سنجش میداند. البته دستیابی به منابع و استفاده از آنها خود متاثر از موقعیت فرد در ساختار سلسله مراتبی موجود در جامعه است. او«منابع نهفته» و « موقعیتهای شبکهای» را دو عنصر مفهومی سرمایه اجتماعی قلمداد می کند و نتایج سرمایهگذاری افراد در روابط و شبکه های اجتماعی در ارتباط با دو نوع کنش ابزاری و کنش اظهاری طبقه بندی مینمایند. برای کنش ابزاری سه گونه بازگشت سرمایه (بازدهی) را مطرح می کند: بازدهی اقتصادی (ثروت)، بازدهی سیاسی (قدرت) و بازدهی اجتماعی(شهرت) و برای مورد اخیر مینویسد: «به نظر من شهرت یکی از شاخصهای بازدهی اجتماعی است. شهرت را میتوان به مثابه نظرات مساعد یا نامساعد درباره فرد در یک شبکه اجتماعی تعریف کرد» ( همان: ۱۱).
در کنش اظهاری سرمایه اجتماعی ابزاری است برای تحکیم منابع و دفاع در برابر از دست دادن احتمالی منابع. او سه نوع بازدهی را در آن رابطه ذکر می کند: سلامت جسمانی سلامت روانی و رضایت از زندگی. سلامت جسمانی مستلزم حفظ توان کارکردی جسمانی و رهایی از بیماریها و آسیبدیدگی است. سلامت روانی، توانایی پایدار برابر تنشها و حفظ تعادل عقلی و احساسی را منعکس می کند. رضایت از زندگی نیز نشانگر خوشبینی و رضایت از عرصههای مختلف زندگی مانند خانواده، ازدواج، کار، جامعه و محیطزیست است. وی معتقد است اغلب اوقات کنشهای ابزاری و کنشهای اظهاری یکدیگر را تقویت می کنند (همان: ۱۲).
لین در مقایسه سرمایه اجتماعی با اشکال دیگر سرمایه، سرمایه اقتصادی و سرمایه انسانی را شکلهای شخصی سرمایه مینامند، حال آن که برای سرمایه اجتماعی عنوان« دارایی ارتباطی » را بکار میبرند. سرمایهگذاری در این سرمایه، نه بروی فرد بلکه بروی روابط صورت میگیرد، یعنی اینکه افراد برای دستیابی به سود در تعاملات و شبکهسازی شرکت می کنند. وی به مواردی در چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی اشاره می کند که معتقد است در اشکال شخصی سرمایه به آن پرداخته نمی شود. به طور مثال، او به تسهیل جریان اطلاعات در برخی پیوندهای اجتماعی اشاره می کند که به واسطه آن اطلاعات سودمندی درباره فرصتها و انتخابها به فرد میرسد و با پیوندها میتوانند یک سازمان و کارگزاران یا حتی جامعه را از وجود و علایق افرادی که در صورت فقدان پیوندها ناشناس باقی میمانند را آگاه کند. چنین اطلاعاتی هزینه مبادله سازمان را برای بهره گیری از افراد بهتر و هزینه مبادله افراد برای یافتن سازمانها بهتر، کاهش میدهد.
نهایتاّ اینکه انتظار میرود روابط اجتماعی هویت و اعتبار را تقویت کند. اطمینان فرد از ارزش خود به عنوان عضوی از یک گروه اجتماعی که در منافع و منابع مشابهی شریکند موجبات حمایت عاطفی و تاییدی برای حفظ سلامت فکری استحقاق بهرهمندی از منابع ضروری است. لین چهار عنصر «اطلاعات»، «اعتباراجتماعی» و«تایید» را توضیح چگونگی کارکرد سرمایه اجتماعی در کنش ابزاری و کنش اظهاری میداند (لین، ۲۰۰۱: ۲۰).
- بانک جهانی
یکی از نظریه پردازیهای نسبتا متفاوت از توسعه پایدار، بر اساس دیدگاه چهار نوع سرمایه از سوی بانک جهانی (۱۹۹۷) ارائه شده است (شریفیان ثانی، ۱۳۸۰، ص ۹).
توسعه پایدار با توجه به ثروت ملل نظریه پردازی میشود و به معنی حفظ یا غنا بخشیدن به ثروت برای نسلهای آینده است.
دیدگاه بانک جهانی، بین چهار جز تشکیل دهنده ثروت ملتها تمایز قائل میشود:
- سرمایه طبیعی: موجودی داراییهای محیطی مثل زمین، آب، معادن، جنگل، گیاهان و جانوران که به بعد محیطی توسعه پایدار مربوط میشود.
- سرمایه تولید شده یا دست ساز بشر: موجودی ماشین آلات، کارخانهها، ساختمانها و تجهیزات زیر بنایی مانند خطوط راه آهن و جادهها که بر بعد اقتصادی توسعه پایدار دلالت دارند.
- سرمایه انسانی: شامل ظرفیتهای سازنده افراد که بر مهارت، آموزش و نوآوری مبتنی است و همراه با سرمایه اجتماعی، بعد اجتماعی توسعه پایدار را تشکیل می دهند.
- سرمایه اجتماعی: شامل شبکهها، انجمنها و موسساتی که با هنجارهای مشترک و روابط متکی بر اعتماد شکل میگیرند و همکاری را تسهیل می کنند.
از این دیدگاه، سرمایه اجتماعی جزئی تفکیکناپذیر از مجموعه ثروت یک ملت است که در چارچوب نظریه توسعه پایدار، ایجاد و حفظ آن غنا بخشیدن به آن برای استفاده نسل آینده، از اهدافی است که توسعه پایدار ملزم به پیگیری آن است.
بانک جهانی سرمایه اجتماعی را پدیدهای میداند که حاصل تأثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایهها به صورت فیزیکی وجود ندارد، بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمانها شود(ولکاک و مارایان ، ۱۹۹۹).
- سایر دیدگاهها و تعاریف
کاهن و پروساک مطرح می کنند که سرمایه اجتماعی شامل موجودی تعاملات فعال در میان افراد است یعنی اعتماد، درک متقابل، رفتارها و ارزشهای مشترک، که اعضای شبکه های انسانی و گروهها دارند و امکان فعالیتهای همکارانه را ممکن میسازند و در سازمان ایجادمی کند.
بکر[۸] (۱۹۹۰) مفهوم سرمایه اجتماعی را منبعی میداند که کنشگران آن را از ساختارهای خاص اجتماعی بر میگیرند و سپس آن را در پیگیری منافع خود به کار میبرند. سرمایه اجتماعی به واسطه تغییر در روابط کنشگران به وجود میآید.
برت[۹] (۱۹۹۲) سرمایه اجتماعی را دوستان، همکاران و ارتباطات گستردهای که از طریق آنها فرصتهای استفاده از سرمایه فیزیکی و انسانی به دست میآید، میداند.
لینچ و کاپلان[۱۰] (۱۹۹۷) سرمایه اجتماعی را مجموعه سرمایه گذاریها، منابع و شبکههایی میدانند که به انجام روابط اجتماعی، اعتماد و میل به شرکت در فعالیتهای جامعه میانجامد.
اینگهارت[۱۱] (۱۹۹۷) میگوید سرمایه اجتماعی فرهنگ اعتماد است که در آن شبکهها، ارتباطات وسیع و سازمانهای دوطلبانه شکل میگیرند(امیری و رحمانی، ۱۳۸۵، ص ۱۱۸).
[۱] James, Colema
[۲] Pierre Bourdie
[۳] Offe and Fuchs
[۴] Nahapiet and Ghoshal
[۵] Alexis de Tocqueville
[۶] Lin,Nan
[۷] World Bank
[۸] Becker
[۹] Burt
[۱۰] Linch & Kaplan
[۱۱] Ingelhart