تعارض و تضاد یک نزاع، مشاجره یا تقابل نیروهای موجود بین نیازهای اولیه و نیازهای معنوی، مذهبی و منظرهای اخلاقی و از طرف دیگر، ناسازگاری طرز فكر و تصورات بین دو نفر یا بیشتر را توضیح میدهد، بسیاری از مدیران تضاد را در سازمان اجتناب ناپذیر میدانند و معتقد هستند كه نمیتوان از ایجاد آن جلوگیری كرد، اما میتوان آن را به حداقل رساند. برای حل تعارضها، راهبردهای متفاوتی به کار گرفته میشود. تحقیقهای بسیاری هوش را در حل تعارضها مهم داشته است (رضائیان،1380). تعارض، جزئی طبیعی و عادی از زندگی روزمره ما و واقعیتی است که بشر در طول تاریخ با آن آشنا بوده ولی متأسفانه به دلیل عدم مدیریت صحیح، بیشتر به ستیزه جویی و دشمنی مبدل شده است. لذا امروز، افراد پیشینه ناخوشایندی از آن دارند و به تعارض به عنوان یک پدیده منفی نگاه میکنند
(مؤسسه آلند ایسلندپیس[8]،2002).
بیان مسأله
به موازات حرکت به سوی جهانی شدن، بروز تعارض در تعاملات روزمره زیادتر میشود (کوشال و کانتز[9]، 2006). از سوی دیگر به علت نیازها، باورها، انتظارات و ادراکات متفاوت افراد (یزدان آبادی،1379)، عدم برابری و بیعدالتی (میرکمالی،1371) و نیز تفاوتهای روانشناختی و جامعهشناختی مردم (مینگ لی[10]، 2003)، بروز تعارض در سازمانها که متشکل از افراد میباشند و هسته اصلی آنها را تشکیل می دهند، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است (ویلمات و هاکر[11]، 2003) و در صورت مدیریت درست این تعارض، وجود آن میتواند به نقطه قوتی برای سازمان تبدیل شود (رابینز[12]،2000) و فقدان تعارض گاهی ممکن است به عنوان نقط
این مطلب را هم بخوانید :
بررسی تأثیر آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند
ه ضعفی محسوب شود و به ایجاد رخوت، سستی و بیاحساسی در سازمان منجر شود (کارن و راجیو[13]،2007)، اما به هر حال، مفید و قابل استفاده بودن تعارض، به شناخت مدیر از علل موجده آن، شناخت ویژگیها و آمادگی برای هدایت آن بستگی دارد (میرکمالی،1371).
امروزه تعارض، فکر بسیاری از مدیران سازمانها را به خود مشغول کرده است، به طوری که از آن هراسان و گریزان هستند. دانشمندان مدیریت اذعان میدارند که طبق تمامی استانداردها، تعارض موضوعی حایز اهمیت است، به طوری که تقریباً 20 درصد وقت مدیران بالا و میانی در رسیدگی به نوعی از تعارض صرف می شود (محمدزاده و مهروزان، 1375). همکاری و همدلی مدیران و کارکنان مهمترین عامل موفقیت همه سازمانهاست. این امر مستلزم کارکنان و مدیرانی است که انطباقپذیر بوده و با تغییرها سازگار شوند و از آنجا که انسانها در برخورد با موقعیتهای مختلف زندگی روزمره به شیوههای گوناگون عمل