گفتار سوم: حق دسترسی به وكیل یا مشاوره حقوقی………………………………………………………………………….59
گفتار چهارم: الزام به نگهداری جداگانه اطفال و افراد بزرگسال در مراكز سالب آزادی……………………………61
گفتار پنجم: الزام به نگهداری جداگانه اطفال متهم از اطفال محكومیت یافته………………………………………….62
گفتارششم: ضرورت رفتار مناسب، اقدامات تربیتی و ایجاد شرایط بازپروری طفل در جامعه و حفظ كرامت
او …………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 62
گفتار هفتم: منع از مجازات حبس دایم بدون امکان آزادی مشروط……………………………………………………. 65
فصل دوم: چگونگی رعایت ضوابط بین المللی مربوط به سلب آزادی از اطفال در حقوق ایران
مبحث اول: سلب آزادی اداری یا پیش از محاكمه از اطفال در حقوق ایران………………………………………… 66
گفتار اول: دستگیری طفل توسط پلیس یا ضابطین دادگستری…………………………………………………………… 66
الف- در حقوق موجود……………………………………………………………………………………………………………….. 66
ب- در تغییرات نوین قانونگذاری…………………………………………………………………………………………………..72
گفتار دوم: بازداشت موقت طفل و جایگزین های آن……………………………………………………………………………….73
الف- فقدام مقررات لازم برای بازداشت طفل در حقوق كنونی…………………………………………………………………73
ب- در تغییرات نوین قانونگذاری…………………………………………………………………………………………………..75
گفتار سوم: حق اعتراض و حق برخورداری طفل از معاضدت حقوقی و سایر معاضدتهای مناسب……….77
الف- مقررات ناظر بر اعتراض طفل به سلب آزادی پیش از محاكمه در حقوق كنونی و تغییرات نوین
قانونگذاری ………………………………………………………………………………………………………………………………..77
ب- حق انتخاب وكیل توسط طفل یا اولیای قانونی او………………………………………………………………………80
ج- حق برخورداری از معاضدت حقوقی رایگان یا وكالت تسخیری برای اطفال…………………………………..81
گفتار چهارم: مقررات مربوط به تعیین تكلیف اطفال بازداشت شده پیش از محاكمه………………………………83
الف- مدت زمان مقرر برای بازنگری در ضرورت ادامه بازداشت در حقوق کنونی و تغییرات نوین
قانونگذاری ……………………………………………………………………………………………………………………………….83
ب- پیش بینی یا عدم پیش بینی ضرورت تسریع در تعیین پرونده طفل بازداشتی و ضمانت اجراهای
مربوطه…………………………………………………………………………………………………………………..85
مبحث دوم: ضوابط ناظر بر حقوق اطفال محروم از آزادی در قوانین و مقررات موضوعه ایران……………….86
گفتار اول: حقوق اطفال زندانی شده در كانونهای اصلاح و تربیت…………………………………………………….86
گفتار دوم: چگونگی رعایت الزام به نگهداری جداگانه و صراحت یا ابهام مقررات مربوطه…………………….90
گفتار سوم: امكان آزادی پیش از موعد طفل زندانی و مقررات ناظر بر نگهداری اجباری………………………..94
نتیجه گیری و پیشنهادات……………………………………………………………………………………………………………….96
منابع و مؤاخذ………………………………………………………………………………….99
چکیده
یكی از اصول مشترك بین المللی تعیین حداقل سن مسؤولیت كیفری برای اطفال است. این امر در اسناد بین المللی و نظامهای حقوقی مختلف مورد تأكید قرار گرفته و كشورهای مختلف سنین متفاوتی را به عنوان حداقل سن مسئولیت كیفری تعیین نمودهاند. اكثر قریب به اتفاق كشورها در كنار تعیین حداقل سن مسؤولیت كیفری، سن مسؤولیت مطلق كیفری یا سن بلوغ كیفری افراد را نیز تعیین و برای محدوده زمانی بین این دو سن واكنش های متفاوتی در قبال اطفال و نوجوانان معارض با قانون در نظر گرفتهاند.
با عنایت به اهمیت سطوح سنی كودكان معارض با قانون، نظام كنترل بزهكاری كودكان و نوجوانان تحت شرایط خاص صورت میگیرد كه در اكثر موارد با نظام كنترل بزرگسالان متفاوت است و علاوه بر پیشگیری از بزهكاری شامل جرایم ارتكابی، نحوه برخورد پلیس و یا ضابطین دادگستری و محاكم و هم چنین نحوه برخورد در اماكن نگهداری، مددكاران و مشاوران نیز می شود.
در این پژوهش همواره تلاش شده است با روش تحلیلی و كتابخانه ای و با بهره گرفتن از سایر كتب و قوانین و مقررات ملی و بینالمللی به تبیین ضوابط حاكم بر سلب آزادی از اطفال که باید در حالت استثنایی و نادر صورت بگیرد، نقش و جایگاه پلیس یا ضابطان دادگستری، ضوابطی که قاضی باید طبق آن رفتار کند و در چه شرایطی می تواند برای طفل قرار بازداشت موقت صادر کند و در چه شرایطی نیز می تواند طفل را به کانون اصلاح و تربیت بفرستد، پرداخته شود.
نتایج حاصل از این تحقیق به سن مسؤولیت كیفری، نقش پلیس، محرومیت از آزادی پیش از محاكمه، رسیدگی بدون تأخیر، حق اعتراض به بازداشت موقت، اهمیت نقش وکلا و نقش مراكز نگهداری و بازپروری اشاره دارد.
كلید واژه: طفل، سن مسؤولیت كیفری، سلب آزادی، قرار بازداشت موقت،كانون اصلاح و تربیت.
الف- طرح مسأله و موضوع اصلی پژوهش
ارتكاب هرگونه اعمال و رفتار ناقض حقوق جزا از سوی اطفال آنها را در حیطه و قلمرو كیفری وارد میسازد و به محض ورود طفل به این عرصه بحث حقوق كیفری صغار مطرح میگردد. اطفال همانند بزرگسالان دارای حقوقی در این زمینه هستند و طبق قواعد و مقررات خاص خودشان باید با آنها برخورد نمود، لذا دادرسی کیفری اطفال از حیث اصلاح و تربیت و پیشگیری از وقوع جرم آن ها واجد اهمیت فراوان است.
سازمان ملل به عنوان یک سازمان جهانی و بدون پیروی از هیچ نظام خاص حقوقی و هم چنین با توجه به نیازهای متنوع كشورهای عضو راهكارهایی را در زمینه
این مطلب را هم بخوانید :
پایان نامه آموزشهای مهارتی:/اجرای طرح آموزش محصول محور - خوشفکری - مرجع ایده ها و آموزش های علمی
بزهكاری اطفال و در قالب اسناد ارائه می کند كه اصولا برای ارتقای حقوق ملی كشورهایی است كه در این زمینه غنی نبوده و نیاز به مساعدت بین المللی دارند. این سازمان با ارائه رهنمودهای نوین در قبال اطفال بزهكار مشتمل بر مقررات خاص در مورد پیشگیری، رسیدگی به جرایم آنها و نیز نحوه نگهداری بزهكاران صغیر در مؤسسات ویژه نوعی سیاست جنایی افتراقی را نسبت به اطفال تبیین نموده است. رهنمودهای مذكور در قالب اسناد لازم الاجرا و اسناد ارشادی برای ارتقاء سطح قوانین ملی به دولتهای عضو سازمان ملل توصیه شده كه هدف واضعان از این قواعد در نهایت حمایت از حقوق و منافع اطفال است.
در بیشتر كشورها مشكل اطفال بزهكار ناشی از فقدان قوانین و مقررات خاص نیست بلكه مسأله اصلی در قالب اجرای این قوانین میگنجد. با وضع قوانین خاص در زمینه حقوق كیفری ماهوی و شكلی در عمل و موقع اجرا گاهی حقوق اطفال نادیده گرفته میشود این معضل درجایی به شكل مضاعف نمودار میشود كه اصلا قوانین ویژه در مورد اطفال وضع نشده باشد در این صورت مسلما اجرای قوانین حمایتی موضوعیت نخواهد داشت.
معاهده حقوق كودك به عنوان یک سند لازم الاجرا برای كشورهای امضاء كننده معاهده در حكم قانون است و تمام موارد آن باید اجرا شود. اعلامیه حقوق کودک در 20 نوامبر 1959، تصویب کنوانسیون حقوق کودک در 20 نوامبر 1989، قطعنامه 14 دسامبر 1990 سازمان ملل، قطعنامه 29 نوامبر 1985(پکن) نمونه ای از این تلاش ها می باشد که پس از شناسایی حقوق مختلف و بنیادین برای کودک حق برخورداری از آیین دادرسی ویژه و رفتاری مطابق با شئونات کودک و با توجه به شرایط کودک را لحاظ می کند. این پیمان نامه حافظ حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی كودكان و نوجوانان در زمانهای صلح و جنگ میباشد.
تصویب مقررات بین المللی فوق و الحاق اکثر کشورهای جهان به آن موجب شد آن ها سعی نمایند تا سیستم حقوی داخلی را منطبق با این قوانین نمایند. ایران به عنوان عضو سازمان ملل متحد با امضای مشروط معاهده حقوق كودك، خیلی از مواد این كنوانسیون را غیر قابل اجرا دانسته كه از مهمترین موارد آن سن مسؤولیت كیفری است. در معاهده حقوق كودك صرف نظر از جنسیت، سن 18 سال معیار تعریف طفل است در حالی كه در حقوق ایران سن مسؤولیت كیفری طفل برای پسران 15 سال تمام قمری و برای دختران 9 سال تمام قمری است. در خصوص قوانین داخلی کشورها تعریف کودک کاملا متفاوت از تعریف کنوانسیون و بر اساس سن بلوغ جسمی می باشد، لذا دختر سن 9 سال و پسر سن 15 سال کودک محسوب می شود و چنان چه پس از این سن مرتکب نقض قانون کیفری شوند مستوجب برخوردی شبیه با بزرگسالان خواهد بود.
از نظر کنوانسیون حقوق کودک منظور از طفل فرد زیر 18 سال است مگر این که سن بلوغ طبق قانون داخلی هر کشور کمتر تعیین شده باشد بنابراین تشخیص این که منظور از طفل کیست به عهده قوانین داخلی کشورها است اما آزادی عمل کشورها در تقلیل سن کودکان و با تعیین معیار سنی مسئولیت کیفری بدون هیچ محدودیتی می تواند موجب نادیده گرفتن حقوق اطفال گردد در هر حال از دیدگاه پیمان نامه حقوق کودک اگر چه تفکیکی بین مسئولیت کیفری و حقوقی به عمل نیامده است اما معیار تشخیص اطفال فاقد مسئولیت کیفری از بزرگسالان 18 سال تعیین شده است که قوانین داخلی بسیاری از کشورها همین را ملاک و الگوی