ـ فهرست نقشه ها
شمارة نقشه | موضوع نقشه | |
نقشة شمارة (1) | نقشة ایران | 53 |
نقشة شمارة (2) | نقشة استان فارس | 59 |
نقشة شمارة (3) | نقشة شهرستان مُهر | 62 |
ـ فهرست جداول
شمارة جدول | موضوع جدول | |
جدول شماره (1) | تعداد بخش ها ، شهرها و دهستان های كشور برحسب استان و شهرستان در پایان اسفند 1381 | 54 |
جدول شماره (2) | ناحیه مورد مطالعه در سرشماری 1345 | 58 |
جدول شماره (3) | ناحیه مورد مطالعه در سرشماری 1355 | 58 |
جدول شماره (4) | ناحیه مورد مطالعه در سرشماری 1365 | 58 |
جدول شماره (5) | ناحیه مورد مطالعه در سرشماری 1375 | 60 |
جدول شماره (6) | ویژگی های جمعیتی شهرستان مُهر در سال 1380 | 60 |
جدول شماره (7) | توزیع جمعیت بر حسب بخش به تفكیک جنس در سال1380 | 61 |
جدول شماره (8) | توزیع جمعیت نقاط روستائی بر حسب بخش به تفكیك | 61 |
جدول شماره (9) | توزیع جمعیت نقاط روستایی بر حسب بخش به تفكیک جنس در سال 1380 | 61 |
جدول شماره (10) | تعداد آبادی های دارای سكنه شهرستانبر حسب بخش و به تفكیک تعداد خانوار | 61 |
جدول شماره (11) | جمعیت و مساحت به تفكیک بخش در سال 1380 | 63 |
جدول شماره (12) | درصد جمعیت 6 ـ 24 ساله در حال تحصیل بر حسبگروههای عمده سنی به تفكیک نقاط شهری و روستایی به صورت درصد | 64 |
جدول شماره (13) | درصد باسوادان در جمعیت 6 ساله و بیشتر بر حسب گروه های سنی به تفكیک سن و جنس به درصد | |
جدول شماره (14) | تخمین جمعیت عشایری در كتاب گنج شایگان | 69 |
جدول شماره (15) | تخمین جمعیت عشایری در كتاب آشنایی با جامعه عشایری ایران | 70 |
جدول شماره (16) | خانوار و جمعیت ایل ها و طایفههای مستقل بیش از 20 خانوار و استان های محل استقرار آنها | 71 |
جدول شماره (17) | تـوزیـع جـمـعـیـت 6 سـالـه و بـیـشـتـر عـشـایـری كـشـور بـر حـسـب وضـع سـواد | 71 |
جدول شماره (18) | آمـار دام مـتـعـلـق بـه عـشـایـر | 72 |
جدول شماره (19) | اراضـی زراعـی مـتـعـلـق بـه عـشـایـر | 72 |
جدول شماره (20) | آمـار جـمـعـیـتـی عـشـایـر داوطـلـب اسـكـان بـرحـسـب مـحـل مـورد نـظـر بـرای اسـكـان | 73 |
جدول شماره (21) | آمـارجـمـعـیـتـی عـشـایـر بـرحـسـب عـلاقـهبـه اسـكان یـا كـوچ | 73 |
جدول شماره (22) | جمعیت عشایری در استان های كشور به ترتیب تعداد خانوار ییلاقی و قشلاقی | 74 |
جدول شماره (23) | تركـیـب سـنـی و جـنسـی روسـتـای كـریـمآبـاد | 77 |
جدول شماره (24) | فعالیت اقتصادی در میان عشایر كریمآباد | 81 |
جدول شمارة (25) | مقایسة خانوارهای كوچرو ایلقشقایی در سالهای 1353و1361 | 103 |
فـصـل اول
ـ مـقـدمـه
ـ طـرح مسئله
ـ سئولات تحقیق
ـ اهـمـیـت تـحـقـیـق
ـ اهداف تحقیق
ـ انگیزة تحقیق
ـ ابزار تحقیق
ـ جامعه مورد مطالعه
ـ مبهمات و مشكلات تحقیق
ـ زمان پژوهش
ـ روش تـحـقـیـق
ـ چـارچـوب نـظـری
ـ پـیـشـیـنـه تحـقـیـق
ـ مفاهیم و اصطلاحات
1ـ1ـ مـقـدمـه
تاریخ ایران در طول قریب 2500 سال و حتی بیشتر (قریب 2800 سال) و تا زمان سلسله پهلوی، همواره حكومت ایلات و قبایل بوده است. یک ایل، مثلاً قاجارها، روی كار میآمدند و پس از مدتی به دلایل مختلف از عرصه حكومت حذف میشد و جای خود را به ایل دیگر میدادند. این آمدن و رفتنها پس از استقرار اسلام در میان مردم ایران نیز تداوم یافت تا به عصر پهلوی رسید.
در دوره پهلوی و در زمان حكومت رضاشاه بود كه اولین سلسله حكومتی كه پایة ایلی و قبیلهای نداشت در ایران روی كار آمد. با توجه به ساختار اجتماعی و سیاسی و قدرت رؤسای ایلات و قبایل ایران و نیز اینكه اغلب ایلات و عشایر ایران به خصوص در اواخر عصر قاجار مسلح بودند، رضا شاه همواره از قدرت ایلات و حركت آنان نگران بود، تصمیم گرفت كه به اسكان آنان اقدام نماید.
اسكان یک ایل، عشیره و یا یک قبیله به نوعی شكستن ساختار اجتماعی و خرد كردن بافت قدرت در آنان تلقی میشد و به این ترتیب دولت میتوانست آسانتر بر ایلات و قبایل غلبه یافته و با سهولت بیشتری آنان را خلع سلاح نموده و آنان را در كل آسانتر در كنترل خود درآورد.
طرح اسكان عشایر كه با شیوه زندگی آنها علیالاصول، مغایرت فراوانی داشت با مقاومت اغلب آنان مواجه گردید ولی دولت مركزی به تدریج این مقاومتها را در هم شكست و كم و بیش بر قدرت عشایر فایق آمد.
پس از انقلاب اسلامی به رغم آنكه حدود 50 سال از اولین طرحهای اسكان عشایر و مقامت ایلات و قبایل مختلف میگذشت و شرایط در این زمان بسیار تغییر كرده بود، دولت باز هم به دلایل مختلفی كه بیشتر میتوان به دلایل امنیتی و اقتصادی در آنها در اولویت باشد موضوع اسكان عشایر را در برنامه خود قرار داده كه آخرین آنها نیز لایحة برنامة چهارم توسعه است كه به آن اشاره و پرداخته شده است.
كوچندگی ظاهراً قدیمیترین شیوههای زیست در ایران بوده است و به نظر میرسد در دورانی بسیار قدیم، قبایل كوچندة عشایری بیشتر جمعیت ایران را تشكیل میدادند. اما با توجه به كوچندگی و در حال كوچ بودن این جمعیت به صورت گسترده و دائم، تقریباً تخمین زدن آمار و ارقام مربوط به این جمعیت بسیار مشكل به نظر میرسد. با توجه به تغییر و تحولات اخیر در جامعه ایران و حتی با تاثیرپذیری از از تحولات جهانی، تعداد این عشایر كوچنده بسیار كاهش یافته است و امروزه به حدود 2% رسیده است.
با توجه به پتانسیلهای موجود عشایر كشور در جهت تولید مواد مصرفی و صنایع مورد نیاز مردم و همچنین جاذبههای فرهنگی و مردمشناسی آنان، تاكنون این ظرفیتها از سوی مسؤولان نادیده گرفته شده به گونهای كه عشایر در حال حاضر دارای مشكلات بیشماری هستند.
مطالعه و پژوهشهای اقتصادی در جوامع سنتی و عشایری كه اساس اقتصادی آن بر پایة دامداری بوده است و امروزه با تغییراتی كشاورزی و سایر مشاغل در كنار آن قرار گرفته است، از جمله موضـوعات مهم در مردمشناسی است كه این امر، باب جـدیدی را در مطالعة این جوامع، علاوه بر مردمشناسی ایلات و عشایر، گشوده است كه آن مردمشناسی اقتصادی عشایر است كه به تجدید نظر در برخی از مفاهیم اقتصادی در میان عشایر میپردازد. از جملة این مفاهیم میتوان به «اقتصاد تأمین بقاء» (طبیبی، 1371 :165) اشاره نمود. چنین اقتصاددانانی كه از نظر وی این اصطلاح را به كار بردهاند در برخورد با پژوهشها و تحقیقهای انسانشناسانه به این امر واقف گشتهاند كه نیازهای معنوی نیز در اقتصاد این جوامع بسیار تأثیرگذار هستند.
در مطالعة جوامع عشایری میتوان پیوستگی میان ارزشهای اقتصادی را با سایر ارزشهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را مشاهده نمود و از سویی دیگر نتایج اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را در سیستم تولید و فعالیتهای اقتصادی مختلف مؤثر دانست.
یكی از مهمترین بحثهایی كه در رابطه با عشایر میتوان عنوان نمود بحث اسكان عشایر است. در گذشته در شهرستان مُهر تعداد عشایری كه قشلاق خود را در این شهرستان میگذراندند بسیار فراوان بودهاند، اما امروزه فقط تعداد اندكی از این عشایر زمستانها را در این منطقه به سر میبرند و تعداد آنها سال به سال در حال كاهش است. در شكل وسیعتر آن، این مسأله در سایر نقاط نیز قابل مشاهده است.
در قرن نوزدهم جمعیت عشایری بین 25 تا 50 درصد از كل جمعیت ایران را تشكیل میداده است. این تعداد در اوائل قرن نوزدهم به 2/30 درصد از كل جمعیت ایران را شامل میشده است (صفینژاد، 1375 :41) تعداد كل عشایر ایران در سرشماری سال 1355 به 14 درصد میرسد. در آخرین سرشماری عشایر كوچندة كشور این آمار كمتر از 2 درصد بیان شده است (بلوكباشی، 1382 : 39) . این كاهش جمعیت عشایری ایران در این سالها را میتوان نتیجة مستقیم اسكان عشایر دانست. در تحقیق حاضر سعی بر آن است به جنبهه ای ویژهای از این اسكان در شهرستان مُهر در میان دستهای از عشایر قشقایی بپردازیم.
2ـ1ـ طـرح مـسـالـه
دربند «ی» مادة 30 برنامة چهارم توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسكان عشایر به عنوان یكی از راهحلهایی كه میتواند برای جمعیت عشایری سودمند و مفید واقع شود، مطرح گردیده است. در این بند اسكان عشایر به این صورت پیشنهاد شده است: «ساماندهی اسكان عشایر از نظر اقتصادی، معـیشتی و اشـتغال با حـفظ توانمندی های تولید مسكن، ایـجاد امـكانات زیر بنایی و خدمات رسانی به میزان حداقل پنجاه درصد (50%) از جمعیت عشایر». (مهاجر،1382)
در این بند چنین به نظر میآید كه سیاست گام به گام و تدریجی اسكان عشایر به صورتی در نظر گرفته شده است كه برای نیمی از آنها كارایی دارد و از این رو مسائلی مانند مسكن، خدمات عمومی و زیربنایی مد نظر واقع شده است. همچنین باید در نظر داشت كه اینكه به جمعیت اسكان داده شده خدماتی داده شود یک امر است و اینكه اصولاً جمعیت عشایری را به اجبار اسكان دهند یک امر دیگر.
امـا اصـولیتریـن سـئوالاتـی كه در رابـطه با ایـن مطلـب قابل بیان میباشـد به شـرح ذیل است:
· عشایر كه علیالاصول كوچنده و دامپرور هستند، با اسكان و تغییر شیوة زندگیشان امكان تداوم زندگی دارند؟
· اصولاً اسكان و یكجانشینی بر تولید و زندگی این گروه تاثیر منفی نمیگذارد؟
· اینكه اساساً اسكان و یكجانشینی در كل به سود آنها بوده است و آنها از این امر راضی هستند یا نه؟
نكتة دیگر اینكه طبق قانون نمیتوان افراد به سكونت در جایی و یا عدم امكان اقامت مجبور ساخت (مگر در موارد استثنایی). در مورد این مطلب باید عنوان شود كه در بین مسیرهایی كه عشایر از آنها كوچ میكردند، معمولاً برخی از عشایر از مسیرهایی عبور میكردند كه خسارات و آسیبهای فراوانی از سوی دامهای عشایری به مزارع و زمینهای كشاورزی اطرافشان وارد میآوردند كه در بسیاری از موارد باعث نزاع و درگیری این كوچندگان و یكجانشینان آسیب دیده میشد.
حال باید پرسید كه آیا عشایر اصولاً علاقه به اسكان دارند؟ به ویژه آنكه بسیاری از آنان سرزمینهای بسـیار وسیعی را از دسـت میدهنـد و به زندگی در زمـین كوچك محدود میشوند . لذا باید از آنها در مورد این مسأله تحقیق و بررسی شود و میزان رضایت آنان در مورد اسكان از خلال این گونه تحقیقات حاصل آید.
در این تحقیق سعی خواهد شد با شناخت زمینههای سنتی و تاثیرات تحولات جدید بر ساختهای سنتی، ساخت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و . . . عشایر مورد بررسی واقع شود. همچنین آنچه در این جا حائز اهمیت جلوه میكند، میزان و نوع پذیرش این تحولات از سـوی این عشایر، طی این تحولات و نوآوریها و در طول زمان و روند اسكان آنان است.
همچنین برای بررسی بهتر سعی خواهد شد مقایسهای میان اوضاع و احوال عشایر و ایلات در زمینههای مختلف صورت پذیرد و قواعـد[1] كلـی زندگی آنها قبل و بعد از اسكان مورد بررسی واقع شود. به دلیل آنكه كلیة جنبههای زندگی عشایـر، همراه با یكجانشـین شدن آنان دستخوش تغییر شده به گونـهای، صورتهای مختـلف زندگی آنها نیز متحول شد، شناخت این تغییر و تحولات میتواند ما را با زندگی و روند نوآوری، پیشـرفت و توسعة عشایر آشنا سازد. مهمترین مسألهای كه در اینجا میتواند مورد شناسایی واقع شود، میزان و نوع رابطهای است كه ایلات و عشایر با روستانشینان و شهرنشینان اطراف خود دارند. به دلیل متفاوت بودن فرهنگ زندگی و معیشت عشایر و ایلات با شهر نشینان و روستائیان، تلاقی و برخورد این دو فرهنگ و این دو دسته در نوع خود بسیار حایز اهمیت است، هرچند كه ممكن است دیگر امروزه نتوانیم عشایر و ایلات یكجانشین را در فرهنگی خارج از فرهنگ روستایی جای دهیم، اما به دلیل متفاوت بودن پایههای اولیه و اساسی فرهنگی این اقوام و این دسته ها و آداب و رسوم و نوع معیشت و دیگر زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی این دو دسته، باز هم، تفاوتهای عمیقی در سراسر زندگی آنان قابل مشاهده است، یكی از اساسیترین مباحث تحقیق، پرداختن به این جنبههای مختلف زندگی عشایر و ایلات یكجانشین با روستاهای اطراف و نوع برخورد و تماس این دو دسته با یكدیگر خواهد بود كه با این وجود بسیاری از ابهامات مختلف برای ما روشن خواهد شد.
در زندگی روزمره ما، آنچه كه بیش از هر عامل دیگری در شكل دادن به جنبهه ای مختلف آن تاثیر دارد فرهنگ است. فرهنگ درون یک جامعه یک جریان تاریخی است كه از نسلهای پیشین به ما رسیده است و جنبه تاریخی بودن آن كاملاً محرز است، زیرا دائماً در حال حركت است و پیوسته در حال دگرگون ساختن خود، اعضایش، محیطش و سایر فرهنگهایی كه با آنها در ارتباط است از آنجا كه چنین دگرگونی هایی باعث تغییرات در روابط اجتماعی بین انسانها میگردند بررسی آنها امری ضروری است.
این مطلب را هم بخوانید :
«همة جوامع در هر زمان و در هر حال در كشاكش نسبی تنشهای مخصوص خود هستند هر جامعه را میتوان به صورت صحنة رویارویی و تأثیرات متقابل دو نیرو فرض كرد. یكی نیرویی كه مردم را به طرف تغییر میكشاند دیگری نیرویی كه آنان را به حفظ وضع موجود وامیدارد نیروی اول تلاش میكند كه برای استقرار خود توازن نیروی دوم را به هم بزند و دومی سعی دارد، تا اولی را از رسیدن به مقصود باز دارد. از آن جا كه گرایش به تغییر، اصل بنیادین فرهنگ است همیشه نیروی نوآور با كنار زدن تدریجی یا سریع نیروهایی كه حافظ وضع موجود هستند جایی برای خود باز میكنند و موجب تغییر میگردد» (فاستر، 1378: 45).
هم چنین «بررسی های انسانشناسی و جامعهشناسی حاكی از آن است كه عوامل مختلفی چون اختراعات، اكتشافات، نوآوریهای (مادی یا ایدئولوژیكی)، افزایش جمعیت، تحولات اكولوژیكی، جنگ، تماس فرهنگها و غیره همگی در تغییرات فرهنگی دخالت دارند، روی هم رفته عوامل تغییر و تحول یا داخلیاند یا از خارج سرچشمه گرفته و در نتیجه تماس بین جوامع به فرهنگ های دیگر راه مییابند اصولاً تجربه نشان داده است كه جوامع دارای تكنولوژی پیشرفته، دیگر جوامع را تحت تأثیر قرار میدهند» (امانالهی، 1362: 103).
بنابراین میتوان گفت انقلاب تكنولوژیكی جریانی است كه از دو قرن پیش تاكنون، تغییرات عمیقی در جامعه غربی و در دنیا بوجود آورده است، جریان صنعتی شدن، رشد شهرنشینی، افزایش تولید و سرعت در وسایل ارتباطی و حمل و نقل و غیره، تنها تظاهرات خارجی یا پدیدههای ظاهری انقلاب صنعتی محسوب میگردند و در حقیقت مجموعة حیات اجتـماعی و انسـانی از این انقـلاب مـتأثر گردیـده اسـت. زنـدگی خـانـوادگـی، زندگـی مذهـبی، ادبیات، هنر، پوشاك و غیره همه و همه عمیقاً و سریعاً در مدت زمان بسیار كوتاهی دستخوش دگرگونی قرار گرفتهاند و امروزه نیز انقلاب تكنولوژیک ادامه دارد.
عشایر ایران از جمله اقشار مختلف ایران هستند كه در چند دهه اخیر به دلایل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی گوناگون در میان آنها تغییرات و نوآوریهای شدیدی در زمینههای مختلف به وقوع پیوسته است