لوپكه[31] ، 2005).
امروزه آگاهی از فرایندهای طبیعی مثل توالی و حفرهها در مدیریت جنگل از اهداف معمول به شمار میرود (یورک و همكاران[32] ، 2003). مطالعه در مورد عكسالعمل فون، فلور و سایر فرایندهای جنگل در داخل حفرههای مصنوعی و توده جنگلی مجاور می تواند پایه و اساس ارزیابی شیوه های جنگلشناسی را تشكیل دهد (شومان و همکاران[33] ، 2003).
مقدمه
بومسازگانها محصول ارتباط متقابل جانداران، اقلیم، خاک و فرایندهای اختلال میباشند (رنچ و همکاران[1] ،2010) . جنگلها، به عنوان مهمترین بومسازگانهای خشكی در زمین، خدمات اساسی برای بشر از جمله چرخه مواد، حفاظت خاك، حفاظت تنوع زیستی، تنظیم شرایط اقلیمی و ذخیره منابع آبی را فراهم میسازند (بیااو و همکاران[2]، 2008). جنگلها، سیستمهای پویایی هستند كه در معرض تغییرات دایمی میباشند (استانسیو و اوهارا[3]،2005) و پویایی یكی از ویژگیهای اصلی آنها است (فورر[4]،2005). مناطق جنگلی همواره تحت تأثیر عوامل طبیعی (مثل طوفان) یا انسانی (مثل بهرهبرداری) هستند و این عوامل می تواند اثرات جدی بر بومنظام داشته باشد (لی گوت و همکاران[5]، 2009). وجود اختلال برای توسعه، ساختار و تركیب بومنظامهای جنگلی عامل بنیادین محسوب میشود و وقوع آن از لحاظ زمانی و مكانی در جنگل متفاوت میباشد (فلتون و همکاران[6]،2006). واكنش جنگلها به دخالتهای طبیعی (مثل آتش، سیل، باد) و انسانی (مثل بهرهبرداری) می تواند مكانیسمهای تکاملی توده جنگلی را فراهم سازد (پدرسون و همکاران[7]، 2008). اختلالات نقش حیاتی در پویایی جنگل ایفا مینمایند (کوک بل و همکاران[8]، 2009) و بخش طبیعی و سازنده آن محسوب میشوند (دیل و همکاران[9]، 2000).
تاجپوشش درختان جنگلی همواره در معرض حوادث مختلف قرار دارند و شدت آنها بر ساختار توده، زادآوری، تركیب گونهها و تنوع گونهای موثر میباشد(پرومیس و همکاران[10] ،2009). اختلالات در تاج پوشش تأثیر زیادی بر پویایی جنگل از طریق افزایش ناهمگنی محیطی در آشكوب تحتانی اعمال میكند (دومکه و همکاران[11]، 2007). یكی از چالشهای عمده شیوه های جنگلشناسی و بومشناسی آگاهی از چگونگی توسعه ساختار جوامع گیاهی در جنگلها پس از ایجاد اختلال میباشد (کوتس[12]، 2002)که می تواند شامل تشكیل حفره تا حوادثی در سطح وسیع (مثل آتش و طوفان) باشد (فلتون و همکاران[13]، 2006).
به طوركلی حوادثی نظیر بیماری (سامرفلد و همکاران[14]، 2000؛ میلر و همکاران[15]، 2007؛ وپاکوما و همکاران[16]، 2008) ، طوفان (کولینز و باتاگالیا [17]، 2002 ؛ مولر و واگنر[18]، 2003؛ کوکونن و همکاران[19]،2008)، آتش(زو و همکاران[20]، 2007 ؛ بانال و همکاران[21] ، 2007) و بهره برداری (میلر و همکاران،2007 ؛ بانال و همکاران، 2007 ؛ تولدو اسوز و همکاران[22] ،2009) در جنگل باعث صدمه یا برداشت درختان شده و به نوبه خود فضای باز را به وجود میآورد كه حفره تاجپوشش نامیده میشود. در بسیاری از تیپهای جنگلی، فرایندهای ایجاد حفره مكانیسم اصلی اختلال محسوب میشوند (هارت و گریسینو-
مایر[23]، 2009) و اختلالاتی كه باعث تشكیل حفرههای تاجپوشش میشوند، ناهمگنی محیطی را به وجود میآورند (ناجل و همکاران[24]،2009 ). این حفرهها در جنگلهای معتدله، گرمسیری و سوزنیبرگان شمالی مورد مطالعه قرار گرفتهاند (الیاس و دیاز[25]، 2009).
شناخت پویایی حفره در جنگلها برای آگاهی از بومشناسی جنگل و مدیریت منابع تولید چوب مهم میباشد (پاگنوتی و همکاران[26]، 2007). آگاهی از اثرات دخالت عامل انسانی نظیر بهره برداری بر بومنظام و مقایسه آن با وقایع طبیعی برای توسعه بهره برداری پایدار بومشناختی بسیار مهم میباشد (رابرتز[27]،2007). همانند جنگلهای طبیعی، یک جنگل مدیریت شده می تواند دارای حفره به اندازه مختلف باشد (دوبرولسکا[28]، 2006). فعالیتهای جنگلداری بومسازگانهای طبیعی را دچار تغییر مینماید ( بوکارد و همکاران[29]، 2008) و عملیات بهره برداری می تواند حفرههای تاج پوشش را در جنگل به وجود آورد (کوکونن و همکاران، 2008). در جنگلهای بهره برداری شده ممكن است نسبت بیشتری از مساحت آنها شامل حفره باشد؛ زیرا حفرههای حاصل از بهره برداری بزرگتر از حفرههای طبیعی میباشد (پارک و همکاران[30]، 2005). ایجاد حفره در عملیات بهره برداری فرصت مناسبی را برای تشکیل جنگلهایی با ساختار مشابه جنگلهای
این مطلب را هم بخوانید :
بایگانیهای فناوری - سبز اندیشان کارون -تجربه هایی برای فردای بهتر
طبیعی و کهنسال فراهم میسازد (دروسلر و لوپكه[31] ، 2005).
امروزه آگاهی از فرایندهای طبیعی مثل توالی و حفرهها در مدیریت جنگل از اهداف معمول به شمار میرود (یورک و همكاران[32] ، 2003). مطالعه در مورد عكسالعمل فون، فلور و سایر فرایندهای جنگل در داخل حفرههای مصنوعی و توده جنگلی مجاور می تواند پایه و اساس ارزیابی شیوه های جنگلشناسی را تشكیل دهد (شومان و همکاران[33] ، 2003).