روش های اصلاحی و درمانی آموزش و پرورش
در بین روش های اصلاحی و درمانی آموزش و پرورش برای مقابله با افت تحصیلی در مدرسه با دو گرایش عمده برخورد میکنیم:
گرایش اول تأمل آموزش و پرورش جبرانی،کلاسهای تطبیقی،آموزش متقابل و خدمات حمایتی در مدرسه است.
هدف از شیوههای آموزشی فوق ارائه اقداماتی به منظور بهبود وضعیت تحصیلی دانشآموزان و افزایش کارآیی مدرسه است. این روشها،نظام آموزشی،مدرسه و اهداف آن را زیر سوال قرار نمیدهد. هدف این است که دانش و مهارتهایی به کودکان منتقل گردد و دانشآموزان به ابزاری مجهز شوند که بتوانند در جهت موفقیت تحصیلی و اجتماعی از آن استفاده کنند. گرایش دوم بیشتر، هدف اجتماعی دارد. معلمان و طرفداران دین گرایش در مدرسه توانایی حل مسائل تربیتی را به خصوص برای دانشآموزان محروم در خود نمیبینند و عقیده دارند که باید کوششهای همه عوامل و سازمانهای ذینفع در جهت بهبود آموزش و پرورش این نوع دانشآموزان متمرکز شود. هدف طرفداران این گرایش تنها بهبود وضعیت تحصیلی کودکان نیست. هدف اصلی مبارزه با نابرابریهای اجتماعی و تغییر حاکم است. جنبش مدارس تکلیف شب، تعیین مناطق اولویت دار از نظر آموزش و پرورش و آموزش خانواده از نگرش فوق نشأت گرفته است. علاقمندان این طرز تفکر نه تنها کودکان را در داخل و خارج مدرسه زیر پوشش فعالیتهای مختلف آموزشی و پرورشی قرار میدهند، که اولیاء و جامعه محلی را هم در بر میگیرند و از همکاری سازمانهای محلی در غنی کردن محیط و فعالیتهای مدرسه استفاده میکنند. در ادامه، شرح مختصری در مورد هر یک از روش های فوق ارائه میشود.
۲-۱۶-۱- آموزش و پرورش جبرانی[۱]
آموزش و پرورش جبرانی از وسیع ترین و پرهزینهترین پروژههایی است که در چند دهه اخیر در زمینه مقابله با افت تحصیلی طراحی و اجرا شده است. نظریه آموزش و پرورش جبرانی که از اولین سالهای ۱۹۶۰ ابتدا در آمریکا و سپس در اروپا مطرح شد. بر اساس این فرضیه قرار دارد که، دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی میشوند، معمولاً از قشرهای محروم و غیر مرفه جامعهاند و مشکلات اصلی آنان ناشی از کمبودهای محیطهای فرهنگی و اجتمای خانواده است. از این رو مدرسه باید با ارائه فعالیتهای خاص درداخل و خارج مدرسه ( بااستفاده از امکانات متعدد آموزشی، برنامههای تلویزیونی، تنظیم گردشهای علمی، کلاسهای تقویتی و تفریحی و غیره ….) کمبودهای فرهنگی آنان را جبران کند تا تفاوت موجود بین کودکان خانوادههای مرفه و طبقات محروم جامعه کاهش پیدا کند. طرفداران این جنبش بر کمبودهای رشد این کودکان، چه از نظر هوش و چه از نظر کلامی و عاطفی، تأکید دارند و بنابراین میکوشند با تنظیم برنامههای آموزشی و تربیتی خاص، کودکان را برای تسلط بر درسهای مشکل آماده کنند.
۲-۱۶-۱-۱- برنامههای متنوع جبرانی
پروژههای جبرانی به طور کلی بر دو نوع است: مشهورترین برنامهها یکی برنامههایی از نوع برنامه معروف هداستارت[۲] است. این برنامه با توجه به اهمیت دوران کودکی در رشد ذهنی کودک جنبه پیشگیری داشته، اغلب بر دوران پیش دبستانی تاکید دارد و هدف آن رشد تواناییهای شناختی و کلامی کودکان است.
نوع دوم: برنامههایی از نوع پروژه فالوترو[۳] است. هدف از این برنامه که کودکان و بخصوص نوجوانان را زیر پوشش قرار میدهد، ایجاد انگیزه لازم در دانشآموز و در خانواده در مورد درس و تحصیل است. برخی از برنامهها به مسائل شخصیتی دانشآموز، پذیرش خود و ایجاد احساس امنیت و استقلال در دانشآموز توجه دارد. این برنامهها در ابتدا بر تقویت هوش و رشد شناختی متمرکز بود، امّا به تدریج با توجه به نارساییهای کودکان طبقات محروم از نظر رشد کلامی و کمبود انگیزه پیشرفت، به رفع کمبودها در زمینه های فوق توجه کرد و برای ایجاد انگیزه بیشتر و دانشآموز، همه امکانات مادی و معنوی مدرسه را به کار گرفت. بدین منظور دروههای فشرده آموزشی برای تجهیز معلمان به موثرترین روش های تدریس به دانشآموزان محروم و پاسخگویی به نیازهای ویژه آنان ترتیب یافت و انگیزههای مادر قابل توجهی برای این معلمان در نظر گرفته شد.
[۱] . COMPENSATORY Education
[۲] . Head start