3-2-2- مبحث سوم: احتیاط های ناروا………………………………………………………………..80
3-2- بخش سوم: مبنای حقوقی تکلیف به احتیاط………………………………………………….84
1-3-2- مبحث اول: ایران………………………………………………………………………………..84
2-3-2- مبحث دوم: انگلیس و آمریکا…………………………………………………………………..85
3-3-2- مبحث سوم: ضرورت وجود تکلیف به احتیاط در قوانین……………………………………..86
فصل سوم: نقش بی احتیاطی در مسئولیت مدنی
1-3- بخش نخست: بی احتیاطی خوانده…………………………………………………………….92
1-1-3- مبحث نخست: عوامل رافع مسئولیت در بی احتیاطی…………………………………….95
2-1-3- مبحث دوم: اثر جبران خسارت بر ترغیب خوانده به رعایت احتیاط…………………………99
2-3- بخش دوم: بی احتیاطی خواهان……………………………………………………………….104
1-2-3- مبحث نخست: تاثیر بی احتیاطی خواهان بر مسئولیت خوانده………………………….104
1-1-2-3- گفتار نخست: در حقوق کامن لا……………………………………………………………104
2-1-2-3- گفتار دوم: در فقه…………………………………………………………………………….107
2-2-3- مبحث دوم: حوادث دوطرفه و نقش آنها در ترغیب طرفین به رعایت احتیاط……………..110
نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………….113
پیشنهاد……………………………………………………………………………………………………114
منابع و مأخذ………………………………………………………………………………………………115
چکیده لاتین……………………………………………………………………………………………….124
چکیده
در نظامهای حقوقی، با توجه به اهداف و مبانی موردنظر، رفتارهای گوناگونی میتواند موجد مسئولیت مدنی باشد. مسئولیت ممکن است منوط به ارتکاب تقصیر توسط عامل زیان بوده و یا صرف رابطه سببیت بین زیان وارده و فعل عامل کافی باشد. در نظام حقوقی ما دو مفهوم ضمان قهری و مسئولیت مدنی در قالب الزامهای خارج از قرارداد مطرحشدهاند. هرچند اتلاف مبنی بر وجود رابطهی سببیت است، اما از م.ق.م مدنی برداشت میشود که قانون مسئولیت مدنی بر مبنای تقصیر بناشده است. تقصیر خود وجوه گوناگونی از قبیل بیاحتیاطی، بیمبالاتی، عدم مهارت، مسامحه، غفلت و … دارد. این مفاهیم بارها در قوانین مدنی و کیفری بهکاربرده شدهاند؛ بنابراین باید مفهوم هر یک از این وجوه و روش و از مفاهیم دیگر تمییز داده شود. به نظر میرسد بیاحتیاطی در مسئولیت مدنی اعم از مفاهیم مسامحه، غفلت، بیمبالاتی و … است، با این وجود، این مفهوم را از سایر مفاهیم مشابه تفکیک خواهیم کرد و به نقش آن در مسئولیت مدنی می پردازیم. بیاحتیاطی ممکن است از جانب خواهان و یا خوانده باشد و الزام به جبران خسارت و یا حکم به بی حقی خواهان، می تواند در ترغیب آنها ب رعایت احتیاط نقش ب سزایی داشته باشد. مسئلهی مهم دیگر، مکلف بودن انسان به رعایت احتیاط است. فرد مکلف است، مراقب رفتار خود باشد و با رفتار خود امنیت اجتماع را به خطر نیاندازد. برای این تکلیف میتوان از دو معیار عینی و شخصی استفاده کرد که در نظام حقوقی ما و کامن لا، پیرامون مبحث بیاحتیاطی، معیار عینی بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. تحقیق پیش رو این امکان را فراهم میسازد که ما علاوه بر اثرات بر اهمیت احتیاط، با ضابطههای این مفهوم و قضاوت آن با مفاهیم مشابه بیشتر آشنا شویم.
مقدمه
الف – بیان مسأله
اعمالی که منتهی به ورود زیان به دیگران میشود، گاهی ناشی از تقصیر مرتکب است و گاهی ناشی از اتلاف توسط وی. و یا با دقت در قوانین موجود کشورمان باید گفت تقصیر یکی از مفاهیمی است که نظام حقوقی مسئولیت مدنی بر پایهی آن بنا شده است. با این وجود مفهوم تقصیر چه در حقوق کیفری و چه در حقوق مدنی دارای ابهامات و پیچیدگیهای بسیار است. تقصیر در ماده 953 قانون مدنی اینگونه تعریفشده است: «تقصیر اعم است از تفریط و تعدی». و در تعریف تعدی و تفریط آمده است: «تعدی، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف است نسبت به مال یاحق دیگری. تفریط عبارت است از ترك عملی كه بهموجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است». باید پذیرفت تمام این مفاهیم باید به محک عرف سنجیده شود و قانون ناتوانتر از آن است که تمام مفاهیم موجود در عرف را شناسایی و تعریف کند. ماده قانون مجازات اسلامی 145 ق.م.ا نیز مقرر میدارد: «تقصیر اعم از بیاحتیاطی و بیمبالاتی است. مسامحه، غفلت، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی و مانند آنها، حسب مورد، از مصادیق بیاحتیاطی یا بیمبالاتی محسوب میشود».
مواردی که به عنوان تقصیر مطرح شده، بعضاً در قوانین متفرقهی دیگر توسط قانونگزار تعریف گردیده است. دکترین حقوقی نیز نظرات بسیاری راجع به معنی و مفهوم واژههایی از قبیل بیاحتیاطی، بیمبالاتی، مسامحه، غفلت و … ارائه کردهاند اما هیچگاه این مفاهیم در دو شاخهی متفاوت مدنی و کیفری، به صورت جداگانه مورد مداقه قرار نگرفته است.
به نظر میرسد در موارد مربوط به مسئولیت مدنی باید تفکیک این مفاهیم از هم را به فهم عمیق عرف سپرد و با مرزبندی این مفاهیم، در برابر درک عرف موضع نگرفت. شاید به همین دلیل قانون مسئولیت مدنی نیز از واژههای مشابهی که معمولاً در قانون برای بیان تقصیر استعمال میشود، استفاده نکرده است. در این قانون واژهی بیاحتیاطی به گونهای مطرح شده است که گویی در دید نویسندگان این قانون با تقصیر مترادف است.
در نظام حقوقی کامن لا نیز واژهی بیاحتیاطی بازهی وسیعی از موارد تقصیر را شامل میشود تا آنجا که بسیاری از نویسندگان و مترجمان کشورمان واژهی بیاحتیاطی (negligence) را تقصیر ترجمه کردهاند.
این مطلب را هم بخوانید :
در قدم بعد باید دیدگاه عرف، قانون و فقه نسبت به احتیاط روشن شود. احتیاط مفهومی بیشتر از یک توصیهی اخلاقی است و باید آن را تکلیفی مهم برای تکتک افراد جامعه دانست. تکلیفی که نقض آن موجب مسئولیتهای سنگین کیفری و مدنی میگردد. اگر ما احتیاط به معنای دور اندیشی را مدنظر قرار دهیم میبینیم بسیاری از مواد قانون مجازات اسلامی با مقرر کردن مجازاتهای گوناگون، سعی بر این دارد که افراد را به رعایت احتیاط مکلف کند.
امید است این تحقیق بتواند مفهوم و جایگاه بیاحتیاطی در عرف و قانون را بیش از پیش روشن و نقش آن در مسئولیت مدنی را آشکار کند.
ب – ضرورت تحقیق
در کلیّه نظامهای حقوقی موضوع زیان و نحوه جبران آن مدّ نظر بوده است و این مسئله در قوانین مدنی و جزایی آنها نمود پیدا کرده است. در حقوق ایران نیز که پیشینه فقهی دارد و منابع حقوقی آن عبارتاند از کتاب، سنّت، اجماع و عقل، به مسئولیت اشاره شده است همانند قواعدی که در قرآن در مورد مسئولیت انسان در برابر خود، خدا و خلق وجود دارد. قواعد اخلاقی بر پایه ایمان و بر اساس آزادی توأم با تکلیف در قرآن فراوان است، به نحوی که با قاطعیّت میتوان گفت، جبران زیان دیگری موافق با روح قرآن است. رعایت احتیاط و دوراندیش بودن نیز از مواردی است که بارها در کتاب و سنت بر اهمیت آن تأکید شده است.