3-8-1- متغیرهای مستقل……………………………………………………………………………………….. 39
3-8-2- متغیر وابسته…………………………………………………………………………………………….. 39
3-8-3- متغیر کنترل…………………………………………………………………………………………….. 40
3-9- روش بیهوشکردن آزمودنیها، جمع آوری و نگهداری بافتها و پلاسما……………………….. 40
3-10- هموژنکردن بافتها…………………………………………………………………………………….. 40
3-11- روشهای آزمایشگاهی اندازه گیری متغیرها…………………………………………………………….. 41
3-11-1- روش تعیین بیان ژن ویسفاتین…………………………………………………………………………. 41
3-11-1-1- مراحل استخراج RNA و سنتز cDNA تکرشتهای…………………………………………….. 41
3-11-1-2- مراحل انجام PCR………………………………………………………………………………..
3-11-2- نحوه آمادهسازی بافتها……………………………………………………………………………… 44
3-11-3- روشهای تعیین غلظت متغیرهای تحقیق………………………………………………………………. 44
3-12- روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها……………………………………………………………………… 45
فصل چهارم- تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش
4-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………….. 46
4-2- تجزیه و تحلیل توصیفی دادهها……………………………………………………………………………. 46
4-2-1- بیان ژن ویسفاتین بافت چرب در گروههای مختلف……………………………………………………. 46
4-2-2- توصیف سایر متغیرهای پژوهش………………………………………………………………………… 48
4-3- تجزیه و تحلیل استنباطی یافتههای پژوهش…………………………………………………………………. 49
4-3-1- آزمون فرضیههای پژوهش…………………………………………………………………………….. 50
4-3-1-1- فرضیه اول………………………………………………………………………………………….. 50
4-3-1-2- فرضیه دوم………………………………………………………………………………………….. 51
4-3-1-3- فرضیه سوم………………………………………………………………………………………….. 53
فصل پنجم- بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………….. 56
5-2- خلاصه پژوهش…………………………………………………………………………………………… 56
5-3- بحث و بررسی…………………………………………………………………………………………….. 58
5-4- نتیجهگیری………………………………………………………………………………………………… 66
5-5- پیشنهادهای تحقیق………………………………………………………………………………………… 67
منابع……………………………………………………………………………………………………………… 68
پیوستها
پیوست1- نتایج آزمون کولموگراف اسمیرنف………………………………………………………………….. 68
چکیده:
مقدمه و هدف: دیابت یک اختلال متابولیک است که به دنبال کاهش در ترشح انسولین و یا مقاومت به عمل انسولین ایجاد میگردد. ویسفاتین پروتئینی است که در بافت چرب احشایی بیان شده و ترشح میشود که حساسیت انسولینی را بهبود میبخشد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک جلسه تمرین هوازی بر بیان ژن ویسفاتین در بافت چرب احشایی موشهای صحرایی نر دیابتی بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی دیابت بهوسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (mg/kg 50) در موشها ایجاد گردید. 20 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 5±165 گرم بهطور تصادفی به 3 گروه تمرینی و 1 گروه کنترل تقسیم شدند. گروههای تمرین برای یک نوبت با سرعت 20 متر در دقیقه به مدت 50 دقیقه روی نوارگردان دویدند. حیوانات در گروههای مجزا به ترتیب بلافاصله، 4 و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی بیهوش و نمونهبرداری از آنها انجام شد. در نهایت برای تعیین سطوح نسبی بیان ژن، روش نیمه كمی RT-PCR انجام گردید. یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر افزایش معنیدار(05/0 P<) بیان ویسفاتین در گروههای 4 ساعت و 24 ساعت پس از تمرین در مقایسه با گروه کنترل بود. نتیجه گیری: به طور خلاصه، تمرین باعث بهبود سطوح mRNA ویسفاتین در بافت چرب احشایی میشود. افزایش بیان mRNA ویسفاتین بافت چرب احشایی، نشان میدهد ویسفاتین بافت چرب احشایی احتمالا میتواند بهصورت پاراکرین عمل کند و نقش مهمی در متابولیسم گلوکز و لیپیدها ایفا نماید.
فصل اول: مقدمه و طرح پژوهش
1-1- مقدمه
در قرن حاضر، دیابت در سراسر دنیا شیوع یافته و پیشبینی میشود تا سال 2030 بالغ بر 360 میلیون نفر در دنیا به دیابت مبتلا شوند[1]. مقاومت انسولین و چاقی با دیابت نوع 2 ارتباط تنگاتنگی دارند و جزء عوامل خطرزایی هستند که باعث پیشرفت این بیماری میشوند. چاقی، بیماری با رشد روزافزون در کشورهای صنعتی است که با افزایش بیش از حد بافت چربی مشخص میشود. در واقع چاقی، منجر به هایپرپلازی[1] (افزایش در تعداد) و هایپرتروفی[2] (افزایش حجم) سلولهای چربی میگردد[2]. عوارض ناشی از بیماری دیابت، از عوامل عمده مرگ و میر در جهان به شمار میرود. بسیاری از افراد مبتلا به دیابت با اختلالات قلبی عروقی[3]، نارسایی كلیوی[4]، نابینایی، قطع عضو ناشی از نوروپاتی[5] و اختلالهای رفتاری مواجه هستند[3]. همچنین بیماری دیابت عامل خطرزای مهمی برای بروز ناتوانیهای جنسی به شمار میرود[4].
بافت چربی سفید[6] علاوه بر ذخیرهسازی و آزادكردن تریگلیسرید می تواند آنزیمها و پروتئینهای مختلفی تحت عنوان آدیپوسایتوکینها[7] را ترشح کند كه این پروتئینها در متابولیسم كلسترول، اعمال سیستم ایمنی، تنظیم هزینه انرژی، عمل انسولین و تغذیه نقش دارند[5]. بنابراین امروزه بافت چربی بهعنوان یک ارگان اندوکرین بسیار فعال در نظر گرفته میشود که با ترشح هورمونهای متعدد در تنظیم متابولیسم بدن نقش دارد. همچنین مشاهده شده است که در سندرم متابولیک، سطح آدیپوکینهای موافق التهاب مثل اینترلوکین-6[8] و TNF-α[9] افزایش مییابد[5].
ویسفاتین یکی از مهمترین آدیپوسایتوکینهای مترشحه از این بافت تلقی میشود که فعالیتهای بیولوژیکی متعددی را تنظیم می کند و نقش مهمی در بیماریزایی
این مطلب را هم بخوانید :
دانلود پایان نامه ارشد با موضوع حقوق بشر، حقوق بشر دوستانه، حقوق طبیعی
مقاومت انسولین و بیماری قلبی عروقی ایفا میکند. فوکوهارا و همکاران[10] (2005) ویسفاتین را بهعنوان یک آدیپوکین جدید، جدا کردند که تحمل گلوکز را بهبود بخشیده و میتواند در توسعه مقاومت انسولین مرتبط با چاقی و دیابت نوع 2 نقش داشته باشد[6]. ویسفاتین از طریق پیوند با گیرندههای انسولین در محلهایی غیر از ناحیه اتصال انسولین، تاثیرات انسولین را تقلید میکند. در همین مطالعه نشان داده شد که ویسفاتین، بیشتر توسط بافت چربی احشایی بیان میشود تا چربی زیرپوستی[7]. مزایای فعالیت بدنی در جلوگیری و کنترل دیابت نوع 2 شناخته شده است که از طریق بهبود حاد و مزمن عمل انسولین صورت میگیرد[8]. کاهش گلوکز خون به مدت، شدت و وضعیت تمرینی وابسته است[9]. تمرین نقش مهمی در کاهش مقاومت انسولین و عوارض مرتبط با دیابت ایفا میکند. تمرین مقاومتی و هوازی، عمل انسولین را بهبود میبخشند و میتوانند به کنترل سطوح گلوکز خون کمک کنند. اما تمرین باید به صورت منظم انجام شود تا اثربخش باشد. اکثر افراد مبتلا به دیابت میتوانند با در نظرگرفتن اقدامات احتیاطی، به تمرین بپردازند.
بنابراین محققان علوم ورزشی علاقمند هستند تا دریابند که بهبود مقاومت انسولین ناشی از فعالیت بدنی تا چه اندازه توسط این هورمون میانجیگری میشود. لذا تلاش برای شناخت مکانیسمهای مولکولی عمل این هورمون به شکل روزافزون در حال گسترش است.
1-2- بیان مسأله
شیوع دیابت به علت افزایش اپیدمیک[11] چاقی و سایر عوامل خطرزای متابولیک در حال افزایش است. چاقی از مهمترین مشکلات سلامتی به شمار میرود که بهواسطه توسعه شهرنشینی، تغییر در شیوه زندگی و الگوهای مصرف غذایی و کاهش فعالیت بدنی پدیدار گشته است[10] که با افزایش خطر ابتلا به مقاومت انسولین و دیابت نوع 2 همراه است[11].
چاقی را میتوان با افزایش چربی بدن معادل دانست. ارتباط بین تجمع بافت چربی احشایی و افزایش خطر ابتلا به دیابت نوع 2 به خوبی شناخته شده است[12]. از جمله ویژگیهای مهم متابولیکی بیماران دیابتی، چاقی شکمی است[13].
آدیپوکینها واسطههای شیمیایی هستند که توسط آدیپوسیتها ترشح میشوند و به نظر میرسد در تنظیم عملکرد انسولینی نقش دارند[14]. به تازگی آدیپوکین جدیدی به نام ویسفاتین[12] شناخته شده كه بهطور عمده در بافت چربی احشایی بیان میشود و نقش مهمی در حساسیت انسولین، چاقی و گلوكز ایفا میكند[15]. این مولکول اولین بار درسال 2005 توسط فوکوهارا شناخته شد که در گذشته با عنوان عامل افزاینده پیشسلول