1-6-2 صورت بندی های امرمطلق ………………………………………… 64
1-1-6- 2 صورت نخست ………………………………………………… 64
2-1-6-2 صورت دوم ……………………………………………………. 65
3-2-6-2 صورت سوم ………………………………………………. 67
- بر ساخت گرائی درفلسفه اخلاقی کانت …………………………………………… 68
1-3 صدق ومنشأ هنجار مندی ……………………………………………………… 73
فصل سوم : بر ساخت گرائی کانتی
مقدمه …………………………………………………………………………………… 80
- نسبت بر ساخت گرایی بادیگر تئوریهای اخلاقی…………………………………. 81
- روایتهای بر ساخت گرائی……………………………………………………………… 82
1 -2- روایتهای ساده برساخت گرائی………………………………………………. 82
2-2- روایتهای پیچیده برساخت گرائی …………………………………………… 82
- بر ساخت گرائی کانتی جان رالز …………………………………………………….. 86
1-3 – وضعیت اولیه یاروال تصمیم یا روال برساختن ……………………….. 90
- روال تصمیم برساخت گرایانه ……………………………………………………… 92
1-4 مشخصه های روال تعمیم کانتی ………………………………………………. 93
2-4 روال تعمیم ومفهوم کانتی شخص………………………………………….. 95
- توجیه و عینیت و صدق در برساخت گرایی کانتی ………………………….. 102
نتیجه گیری ……………………………………………………………………………….. 109
فهرست منابع و مأخذ …………………………………………………………………….. 115
چکیده :
برساخت گرایی اخلاقی دیدگاهی فرا اخلاقی درباره ی طبیعت صدق و حقایق و خصوصیات اخلاقی است . برساخت گرایی ظاهراً در تقابل با واقع گرایی قرار می گیرد و تنها با روایتهای واقع گرائی اخلاقی توافقی نسبی و محدود دارد. بر ساخت گرایان، مانند واقع گرایان ، جملات اخلاقی را دارای محتوای توصیفی می دانند و بنا بر این به نظر می رسد واقعاً بیان کننده امر واقع باشند.ولی بر ساخت گرایان برغم اینکه می پذیرند که به نحوی حقایق اخلاقی وجود دارند ، بر عکس واقع گرایان، آنها را وابسته به نگرشها و قرار دادهای انسانی و امثال آن می دانند.
جان رالز برای نخستین بار اصطلاح برساخت گرایی در اخلاق را بکار برد و تفسیری برساخت گرایانه از فلسفه اخلاق کانت به دست داد. براساس این تفسیر اخلاق برساخته عقل بشری است و امر مطلق روال برساختن است. رالز همچنین نظریه خود را برساخت گرایی کانتی نامید . براساس برساخت گرایی کانتی محتواى اصول عدالت نتیجه توافق و قرادادى است كه میان افرادى خاص در وضعیت ویژهاى بدست می آید و رالز آن را وضعیت اولیه مىنامد.وضعیت اولیه روال تصمیم یا روال برساختن در برساخت گرایی کانتی است که در آن اصول عدالت بر ساخته می شوند.
مقدمه
فرا اخلاق[1] شاخه ای ازفلسفه اخلاق2 است که به لحاظ وجود شناسی3 به این بحث می پردازد که آیا حقایق و اوصاف اخلاقی4 در عالم پیرامون به نحوی از انحاء
این مطلب را هم بخوانید :
وجود دارند و یا اینکه در حوزه اخلاق ما از جانب خود چیزی را انشاء می کنیم که واقعیتی ورای خود ندارد.
این اختلافی است میان شناخت گرایان5 و ناشناخت گرایان6 در حوزه اخلاق که که از زمان جورج اوارد مور7 فیلسوف اخلاق تحلیلی انگلیسی باعث ظهور انبوهی از نوشته های فلسفی شده است که هر کدام علیه دیگری به استدلال پرداخته اند.
ناشناخت گرایان عالم پیرامون را تهی از ارزشها8 می دانند و تصریح دارند هیچ واقعیت اخلاقی در عالم پیرامون وجود ندارد. نظرهای اخلاقی ما از جنس باور9 نیستند بلکه به عالم انسانی و ذهن او تعلق دارند و چون نسبتی با عالم خارج ندارند از صدق وکذب آنها نمی توان سخن گفت.
اما شناخت گرایان واقع گرا در اخلاق معتقدند واقعیتهای اخلاقی به نحوی از انحاء در عالم پیرامون وجود دارند و احکام اخلاقی از جنس باورند در نتیجه می توانند صادق یاکاذب باشند.
به عبارت دیگر دعاوی اخلاقی را میتوان در قالب گزاره ها صورت بندی کرد و در نتیجه معرفت بخش هستند وچون شان معرفتی دارند پس صدق و کذب پذیرند. مفاهیم اخلاقی[2] نسبتی با عالم خارج دارند و می توان داوری2 اخلاقی و معرفتی درباره آنها کرد.