4-2- خلاصه یافته ها….55
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1- بحث و نتیجه گیری.. 56
5-1- 1- نوع ساختار سازمانی غالب در دانشگاه یاسوج.. 56
5-1-2- بررسی نگرش نسبت به عدالت سازمانی دانشگاه یاسوج.. 57
5-1- 3- بررسی احساس خودکار آمدی حرفهای اساتید دانشگاه یاسوج.. 58
5-1-4- بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای اساتید دانشگاه یاسوج 59
5-1- 5- بررسی رابطه بین ساختارسازمانی با عدالت سازمانی دانشگاه یاسوج.. 60
5-1-6-بررسی رابطه بین نوع ساختار سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای اساتید با واسطه عدالت سازمانی 60
5-1-1-6- رابطه بین انواع ساختار سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای اساتید. 61
5-1-2-6- رابطه بین انواع عدالت سازمانی با احساس خودکارآمدی حرفه ای اساتید. 61
5-2- جمع بندی و نتیجهگیری نهایی.. 64
5-3- محدودیتهای پژوهش…. 66
5-3-1- محدودیتهای اجرایی.. 66
5-3-2- محدودیتهای پژوهشی.. 66
5-4- پیشنهادهای پژوهش…. 67
5-4-1- پیشنهادهای کاربردی.. 67
5-4-2- پیشنهادهای پژوهشی.. 75
فهرست منابع و مآخذ
منابع فارسی.. 83
منابع انگلیسی.. 88
پیوستها
مقدمه
جهان امروز عصر سازمانها است و گرداننده این گردونه نیروی انسانی است که به کالند سازمانها جان میبخشند و تحقق هدفها را میسر میسازند و بدون آن ها سازمان معنا و مفهومی ندارد. سازمان، نظامی اجتماعی است كه حیات و پایداری آن، وابسته به وجود پیوندی قوی میان اجزا و عناصر تشكیل دهنده آن است (الوانی و پورعزت، 1382). یكی از مهمترین عناصر سازمان نیروی انسانی بوده كه ادراك او از عدالت، یک اصل اساسی برای كاركرد مؤثر سازمانها و ارتقای كیفیت آن میباشد (چالشتری و همكاران، 1388). چرا كه بی عدالتی و توزیع غیر منصفانه دستاوردها و ستادههای سازمان، نه تنها موجب تضعیف روحیه كاركنان و تنزل روحیه تلاش و فعالیت در آنان میشود، بلكه كارایی و اثر بخشی در سازمان نیز كاهش مییابد. بنابراین، از جمله وظایف اصلی مدیریت حفظ و توسعهی رفتارهای عادلانه در مدیران و احساس عدالت در کارکنان میباشد (سید جوادین و همكاران، 1387).
این مهم در مورد دانشگاهها و مراكز آموزشعالی كه به عنوان مهمترین نهاد در جهت تأمین نیروی انسانی و ركن اصلی در توسعهی همه جانبهی هر كشوری محسوب میشود نیز صدق میكند (شورایعالیانقلابفرهنگی، 1383). در واقع، دانشگاهها همانند سایر سازمانها به منظور به انجام رساندن وظایف، پویاییها و ارتقای كیفیت خود، نیازمند نیروی انسانی وفادار، سازگار با اهداف و ارزشهای سازمانی و خودكارامد است تا به منظور دستیابی به اهداف سازمانی تلاش و كوشش كنند (پول[1] و پول، 2007). به علاوه رعایت انصاف، منصفانه برخورد كردن، اقدامات صادقانه و رعایت حقوق افراد به عنوان هستهی اصلی عدالت سازمانی (گرینبرگ[2]، 1990)، خواسته یا توقعی است كه همه كاركنانی كه وقت و انرژی خود را در سازمان صرف میكنند، از آن انتظار دارند (گرینبرگ، 1983). لذا عدم توجه به آن در محیط سازمانی همچون دانشگاهها منجر به حس عدم كارآمدی در افراد و یأس و سرخوردگی آنها خواهد شد (ایرانزاده، 1388).
علاوه بر عدالت سازمانی كه به ایجاد بستر مناسب جهت افزایش میزان احساس خودكارامدی اساتید كمك خواهدكرد، نوع ساختار سازمانی دانشگاه نیز بر احساس مذکور مؤثر خواهد بود. به عبارت دیگر، نوع ساختار سازمانی تواناساز یا بازدارنده (هوی و سوئیتلند[3]، 2000 و 2001؛ هوی و میسکل[4]، 2008) كه از مفاهیم و متغیرهای اساسی در شكلگیری فضا و عملکرد دانشگاه محسوب میشود، از طریق ارائه الگوهایی از روابط رسمی و غیررسمی بین افراد در سازمان (دانشگاه) از یک سو، بر كیفیت عدالت سازمانی دانشگاه تأثیر خواهدگذاشت، و از سوی دیگر بر میزان خلاقیت، نوآوری، توانمندی، تعهد و احساس خودكارامدی افراد نیز مؤثر خواهد بود (پاول[5]، 2002).
با این وصف، نظر به اینكه نوع ساختار سازمانی و نیز كیفیت عدالت سازمانی در احساس خودكارامدی اساتید مؤثر خواهد بود، بررسی رابطه بین این متغیرها می تواند به اصلاح و بهبود راهبردها و برنامهریزیهای دانشگاهها كمك نماید.
1-1- بیان مسأله
در عصر حاضر دگرگونی ها به گونه ای است که در بسیاری از حوزه ها مسائل متعدد و بحران های بسیاری به وجود آمده و در نتیجه سازمان ها و مدیران آنها ناگزیرند تا به ابزارهای سازمانی مناسب متوسل شوند. یکی از این ابزارها، ساختار سازمانی است. در واقع تغییرات سریع در شرایط محیط ایجاب می کند که سازمان ها ساختار و گردش کار خود را بهبود دهند. ساختار، نحوه ی کارکرد افراد را تعیین می کند و نحوه ی کارکرد افراد هم تعیین کننده شکل ساختار سازمان است. در واقع اثر بخشی و کارآیی سایر ارکان سازمان در صورت وجود نیروهای انسانی سالم تضمین می گردد (مرادمند و کریمی، 1389).
وجود ساختار برای اثر بخش شدن عملکرد سازمان و حمایت از تلاش افراد ضروری اند زیرا ساختار یک چارچوب برای اداره وسازماندهی فراهم می کند و در واقع ب
این مطلب را هم بخوانید :
پایان نامه رایگان درباره امام سجاد، دانش پژوه
ه وسیله آن است که مقاصد و کار در سازمان انجام می شود .پس مدیران نیازمند درک ضرورت ساختار سازمان و طراحی آن هستند. وظیفه ی ساختار سازمانی فراهم کردن چار چوبی است که با توجه به آن ضوابط و مقررات وضع و از طریق آن تصمیمات به شیوه ی منظمی، شکل گیرند.
پر واضح است که انصاف والاترین ارزش انسانی و گوهری گرانبها در راه تحقق حقوق بشر و به عنوان ارزشی اساسی است (كاتوزیان[6]،2008)، که اغلب در سازمانها با عنوان عدالت سازمانی از آن یاد میشود (فارمر[7] و همكاران، 2003). عدالت سازمانی مرحلهای است كه كاركنان احساس میكنند، قوانین، رویهها و سیاستهای سازمانی مربوط به كار آنها، منصفانه است (بیز[8]، 2001). معمولا در تقسیم بندی عدالت سه مفهوم عدالت توزیعی، رویهای، و مراودهای مطرح میشوند (سیتر[9]، 2003؛ مك دوول و فلیچر[10]، 2004) که فرایندهای عدالت نقش مهمی در آن ایفا میكند، لذا چگونگی برخورد با افراد در سازمانها ممكن است باورها، نگرشها و احساسات آنها به ویژه ادراك افراد (اساتید) را از برابری و چگونگی برخورد منصفانه در حوزه كار را تحت تاثیر قرار دهد (مورمن[11]، 1991؛ حسین زاده، 1385).
در دهه اخیر، توجه بسیاری به عدالت سازمانی به عنوان یک ساختار مهم و یک زمینه تحقیقی قابل توجه در روانشناسی صنعتی و سازمانی معطوف شده است. همچنین امروزه با توجه به نقش همه جانبه آموزش عالی و دانشگاه ها در زندگی اجتماعی انسانها، نقش عدالت در این سازمانها پیش از پیش آشكارتر شده است. دانشگاهها در حقیقت نمادی از جامعه بوده و تحقق و اجرای عدالت در آن، به منزله تحقق عدالت در سطح جامعه میباشد. بی عدالتی و توزیع غیرمنصفانه دستاوردها و ستادههای سازمان، موجب تضعیف روحیه اساتید و تنزل روحیه تلاش و فعالیت در آنان میشود، بنابراین رعایت عدالت، رمز بقاء و پایداری جریان توسعه و پیشرفت سازمان و كاركنان آن است (الوانی و پور عزت، 1382). عدالت سازمانی نیز به رفتار منصفانه و اخلاقی افراد درون یک سازمان اشاره میكند. رفتار منصفانه چیزی است كه كاركنانی كه زمان و تواناییهای خود را در یک سازمان صرف میكنند، از آن انتظار دارند (گرینبرگ، 1993).
به هر حال عدالت سازمانی مهم است زیرا با فرایندهای حیاتی سازمانی از قبیل سطح تعهد، رفتار مدنی سازمانی، خشنودی و عملكرد شغلی مرتبط است (کالكیت[12]، نو و جكسون[13]،2002؛ كالكیت، كانلن[14]، وسون[15]، پورتر و نگ[16]،2001؛ گرینبرگ، 1993). به همین دلیل درک اینکه چگونه افراد در مورد عدالت در سازمانشان قضاوت میکنند و چطور به آن پاسخ میدهند، از مباحث اساسی، خصوصا برای شناخت رفتار سازمانی است (حسینزاده، 1385). افرادی که احساس بیعدالتی کنند ممکن است شروع به رفتارهای نابهنجاری مانند انتقام جویی و خرابکاری نموده و حتی ممکن است سازمان را رها کنند (حسین زاده، 1385). عدالت سازمانی با اثری كه بر نگرشهای فرد نسبت به سازمان می گذارد، وی را در بسیاری از حوزهها تحت تأثیر قرار میدهد (محی الدین[17]، ابوبكر و سلیما[18]، 2007). در