“
تکنیک«خانه-درخت و آدامک»توسط باک[۷۴] معرفی می شود.۱۹۴۹مراحل هشتگانه رشد از دیدگاه اریکسون[۷۵] تفسیر رشدی مناسبی از چگونگی سازگاری فردحوادث بیرونی بیان میکند.۱۹۵۴آموزش روش«شرایط ویژه »[۷۶]توسط هامبریج[۷۷] به کودکان، وضعیت های خاص را مورد تفسیر قرار میدهد.۱۹۵۵بررسی های انجام شده توسط لویت[۷۸] ناکارآمدی مداخلات روانی در موردکودکان را آشکار میسازد.۱۹۵۷فریتز ریدل[۷۹] و نوشته هایش پیشگام فعالیت های مربوط به چگونگی برخورد با کودکان در محیط های شبانه روزی می شود.۱۹۶۰گینوت[۸۰] از کاربرد وسیع بازی در تمامی وضعیت های ممکن برای کودکان دفاع کرد. وی میگوید بازی کودک، سخن گفتن اوست و اسباب بازی ها کلمات مورد استفاده آن ها برای سخن گفتن هستند.
۱۹۶۱پیاژه رشد شناختی کودک را مورد بررسی قرار میدهد و تفاوت های شناختی بین کودکان در محدوده های رشدی تعیین میکند.۱۹۶۲تکنیک موجدار شدن یا خطوط درهم[۸۱] توسط وینی کات ارائه شد.۱۹۶۴دینکمیر[۸۲] کیت بازی قابل حمل خود را همراه روش DUSO رشد ادراک از خود و دیگران [۸۳]معرفی میکند.۱۹۷۰روش قصه گویی دو جانبه گاردنر[۸۴] ارائه می شود.۱۹۷۱داویدسون[۸۵] مادران را به طور مستقیم در بازی درمانی دخالت میدهد.۱۹۷۱عروسک های دستکشی توسط والتمن[۸۶] در بازی درمانی مورد استفاده قرار گرفت.۱۹۷۲هیملیچ [۸۷]روش درمانی پاراوربال[۸۸] خود را با بهره گرفتن از موسیقی، رقص و نمایش برای کودکان آغاز میکند.۱۹۷۲روش های بازی درمانی کوتاه مدت و محدود شده توسط روزنتال، لوئین و پروسکور[۸۹] معرفی می شود.ادامه دهه۱۹۷۰قصه گویی ساختار برای درمان کودکان آسیب دیده از ضربه، مورد استفاده قرار گرفته می شود.دهه۱۹۸۰روش درمانی کوانتو[۹۰] با تأکید بر جنبههای فرهنگی و ارتباطات توسط کونستانتینو و مالاگا[۹۱] برای درمان کودکان پورتوریکویی مورد استفاده قرار گرفته می شود.۱۹۸۵رشد قابل توجه کتاب، بازی ها و نمودار های مرتبط با فناوریهای مرتبط با بازی درمانی (البته این رشد در زمینه نظریه ها و روش های مورد استفاده مشاهده نمی شود و بیشتر در ارتباط با ابزارها و وسایل است و اغلب جنبه آموزشی بازی ها را مورد تأکید قرار میدهد و جنبه ها ی درمانی آن کمتر مورد توجه است).دهه۱۹۹۰رشد خدمات مربوط به مادر و کودک با بهره گرفتن از بازی های کودکان و به منظور حمایت از والدین در درک بهتر نیازها و خواسته های فرزندانشان.دهه۱۹۹۰
رشد مدیریت مراقبت با تأکید بر« نتایج » این مراقبت ها در موارد خاص.
دیدگاه شناختی مجددا مورد توجه خاص قرار میگیرد و روش های مبتنی بر بازی در نزد افکار عمومی با نزول و کم توجهی روبرو می شود.
دهه۱۹۹۰برنامه استاندارد آموزش بازی درمانی تدوین و اجرا می شود.۱۹۹۲لبلانک[۹۲] مقدار ۶۶% انحراف استاندارد مربوط به اثر اندازه برای مداخله به شیوه بازی درمانی را محاسبه و اعلام کرد. این میزان قابل مقایسه با اثر اندازه مربوط به سایر مداخلات مؤثر درمانی میباشد.۱۹۹۸
(صمدی، ۱۳۸۹).
نظریه های بازی درمانی:
فروید که به خاطر ارائه نظریه تداعی آزاد و استفاده از آن درحین بازی کودکان به عنوان پدر بازی درمانی شناخته می شود. او این ایده را مطرح کرد که در صورت عدم ارضای غرایز، تعدادی فعالیت های جانشینی رخ خواهد داد. آنافروید[۹۳] و ملانی کلاین[۹۴] بنیانگزار نظریه روانشناسی بازی درمانی بودند، اگرچه آن ها بازی را جایگزین تداعی آزاد کردند، اماکلاین بر مبنای نمادین بازی و فروید بر تاثیر بازی در ارتقای رابطه کودک با درمانگر تأکید داشت. ملانی کلاین در کلنیک خوداسباب بازی های را برای کودکان تهیه نمود و سپس بازی آن ها را به عنوان بیان های از تخیلات ناآگاه کودکان تفسیر می کرد. او اعتقاد داشت تعارض های ناخود آگاه به تدریج به سطح خودآگاهی راه پیدا میکنند، واز این طریق حل میشوند (احمدوند، ۱۳۸۵). مارگرت لوون فلد به کودکان[۹۵] «جعبه وسایل[۹۶]» را عرضه کرد که به کمک آن میتوانست مفاهیم را درونی کند. بازی با جعبه وسایل این حسن رادارد که هر گونه مقاومت کودک رانسبت به درمان را برطرف میسازد وبه او کمک میکند که از واقعیت مشکلاتش آگاه گردد. روت گری فیتر[۹۷] از طریق مشاهده کودکان را ترغیب می کردکه افکارشان راآزادانه با حرف یا عمل بیان نمایند. وی اعتقاد دارد که «کنش تخیل»[۹۸] برای رشد عاطفی و عقلانی کودکان مهم است. او بر«پردازش پالایش[۹۹] تخیل» تأکید زیادی داشت. سوزان ایساکز[۱۰۰] بازی را وسیله مهمی در رشد عقلانی کودکان میداند که به منزله پلی است که کودک میتواند به ارزشهای سمبولیک محیط خود دسترسی یابد ( احمدوند، ۱۳۸۵).
اتورانک[۱۰۱]: ارتباط درمانی یا درمان ارتباطی[۱۰۲] ناشی از افکار اتورانک است روشی که متفاوت از روانکاوی[۱۰۳] است و بر خلاف روانکاوی که بر گذشته تأکید دارد به زمان حال معطوف است. در این روش ایجاد رابطه هیجانی، عاطفیبین درمانگر و کودک بسیار مهم است. در این تکنیک کودک آزاد گذاشته می شود، تا در حظور درمانگر هر فعالیتی را که دوست دارد انجام دهد، درمانگر تنها در زمانی که از طرف کودک به بازی فرا خوانده شود در بازی آن هم به صورت بسیارکم شرکت میکند. روش ارتباط درمانی اتورانک در نهایت به «درمان غیرمستقیم[۱۰۴]» منتهی شد (گلدارد و گلدارد، ترجمه ارجمندی، ۱۳۸۷).
کارل راجرز[۱۰۵] :روش درمانی راجرز موجب تحلیل نظریه ارتباط درمانی وایجاددرمان غیر مستقیم را فراهم نمود. روان درمانی غیر مستقیم که از دهه ۱۹۴۰عملی شد مبتنی بر پذیرش و روشن سازی بود که به پیشرفت تدریجی بصیرت مراجع نسبت به خود وموقعیت اش منجر می شد. در این نظریه درمانگرسعی در تغییرمراجع ندارد در این نظریه اعتقاد بر این است که مراجع در درون خود توانایی لازم جهت حل مسایل را دارا میباشد. این نظریه توسط اکسلاین در بازی درمانی به کار گرفته شد (کتیک، ترجمه صفرزاده خوشابی وابوحمزه، ۱۳۸۷). ویرجنیا اکسلاین[۱۰۶]:وی بر اساس اصول درمان غیر مسققیم راجرز هفت اصل پایداری را معرفی نمود که درمانگر را در تمام تماس های درمانی یاری دهد اوشیوه خود را بی رهنمود وغیر فعال نامید. اصولی که به عنوان پایه های بازی درمانی غیر مستقیم شناخته میشوند عبارتند از:
۱-در مانگر درارتباط خود با کودک احساس آزادی عمل به وجود می آورد.
۲- درمانگر باید با کودک رابطه گرم ودوستانه ای بر قرار کند.
۳ -درمانگر دقیقاًکودک را آن گونه که هست می پذیرد۴ -احترام وتوجه داشتن به مهارت های حل مشکل در کودک
۵-درمانگر به گفتار ورفتار کودک جهت نمی دهد (به کودک اجازه دادن جهت اینکه خودش مشکلش راحل کند.)
۶-دمانگر در درمان شتاب نمی کند زیرا درمان فرایندی تدریجی است.
۷-درمانگر احساسات ابراز شده کودک راشناسایی نموده، آن را به خودش منعکس میسازد ( کاتوزیان، ۱۳۸۹، صمدی ۱۳۸۹).
رویکرد های بازی درمانی
بازی درمانی شامل رویکردهای نظری گوناگون است. اگر چه این رویکرد ها از نظر فلسفی از هم متفاوتند اما همگی آن ها در کاربرد درمانی و ویژگی های رشدی در جهت کمک به کودکان برای رسیدن به رشد و پیشرفت یکسان ومانند هم میباشند.
رویکرد روان تحلیلی
“