3-8-3 متغیر کنترلی…………………… 71
3-8-4 متغیر مداخلهگر………………….. 72
3-9 روشهای آماری و آزمون فرضیهها…………………. 73
3-9-1 معرفی مدلهای مورداستفاده ………………….74
3-9-2 نحوهی آزمون فرضیههای تحقیق…………………… 74
3-9-3 استنتاج آماری از رگرسیون………………….. 79
3-10 نرمافزارهای رایانهای مورداستفاده ………………….81
3-11 اعتبار درونی و برونی تحقیق…………………… 81
3-12 بررسی فروض مدل رگرسیون خطی كلاسیك………. 82
3-12-1 وجود خودهمبستگی…………………… 84
3-12-2 وجود ناهمسانی واریانس…………………….. 85
3-12-3 آزمون F و آزمون هاسمن…………………… 86
4- فصل چهارم………………….. 88
4-1 مقدمه………………….. 89
4-2 آمار توصیفی داده ها…………………. 90
4-3 آزمون فرضیه ها…………………. 91
4-3-1 آزمون فرضیه اول………………….. 91
4-3-2 آزمون فرضیه دوم………………….. 95
5 فصل پنجم………………….. 99
5-1 خلاصه تحقیق…………………… 100
5-2 نتیجه گیری………………….
5-3 مقایسه با تحقیقات مشابه………………….. 103
5-4 محدودیت های تحقیق…………………… 104
5-5 پیشنهادات برای تحقیقات آتی…………………… 105
6- پیوست و ضمیمهها…………………. 106
7 – منابع و مآخذ 117
8-منابع فارسی………………………………………..124
9- منابع لاتین……………………………………….126
چکیده:
در این تحقیق به بررسی رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتها با در نظر گرفتن عاملیت حاکمیت شرکتی پرداخته شد بهگونهای که شرکتها ازلحاظ حاکمیت شرکتی خوب و بد، تفکیک شدند و رابطه میان سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتی بهطور مجزا در این شرکتها موردبررسی قرار گرفت. به جهت تفکیک حاکمیت شرکتی خوب و بد از 5 شاخص استفادهشده که مشتمل بر 12 سؤال میباشد. جامعه آماری موردنظر مربوط به 100 شرکت میباشد که طی سالهای مالی 1387 الی 1391 موردبررسی قرار گرفتند که اطلاعات این شرکتها از سایت کودال مربوط به سازمان بورس اوراق بهادار استخراجشده است. تحلیل دادهها با نرمافزار Eviews صورت گرفته است. دادههای موردبررسی این تحقیق از نوع پانل میباشد و با توجه به آزمونهای صورت گرفته چه برای شرکتهایی با حاکمیت شرکتی خوب و چه بد، روش اثرات تصادفی برای دادههای پانل که مبتنی بر روش حداقل مربعات تعمیمیافته میباشد، استفادهشده است. از مقایسه نتایج برآورد الگو به روابط معناداری، بین سرمایه فکری و ارزش بازار شرکتی در شرکتهایی که حاکمیت شرکتی خوب و بد داشتند، رسیدیم.
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
کمیته بازل[1] توجهات را معطوف نیاز مبرم به مطالعه، فهم و بهبود حاکمیت شرکتی در مؤسسات مالی نموده است. پیام اصلی کمیته بازل این است که حاکمیت شرکتی خوب کارایی نظارت را افزایش میدهد. علاوه بر این کمیته معتقد است حاکمیت شرکتی برای ضمانت سیستم مالی صحیح موردنیاز است. با افزایش رقابت جهانی و پیشرفت تکنولوژی، سیستمهای حسابداری سنتی با مشکلاتی روبرو شده اند. یکی از این مشکلات اساسی، عدمکفایت و ناتوانی آنها در سنجش و ملحوظ نمودن سرمایه های فکری در صورتهای مالی شرکتها است. در سبز فایل، تنها با تکیهبر سرمایه های فیزیکی و داراییهای مشهود نمیتوان به کارایی و بهرهوری رسید، بلکه در بدبینانهترین حالت تولید نیز، بایستی سرمایه های فکری را مدنظر قرارداد تا از این طریق بتوان بر مزیتهای رقابتی شرکتها افزود. به تعبیری، سرمایه های فكری بهعنوان سرمایه واقعی و جزء استراتژیکیترین سرمایه های سازمانهای عصر حاضر بهویژه برای مراكز پژوهشی و سازمانهای دانشمحور، مطرح میباشند. لذا سازمانهای دانشمحور، جهت كسب مزیت رقابتی پایدار، نیازمند شناسایی و مدیریت آگاهانه و نظاممند سرمایه های فكری خود میباشند. ارزش سرمایه فکری برابر با تفاوت ارزش بازار و خالص ارزش دفتری شرکت است. ادوینسون و سولیوان كه از پیشگامان پژوهش درزمینه سرمایه فكری بهحساب میآیند، تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری را بهعنوان ارزش سرمایههای فكری تعریف میكنند. با توجه به این دیدگاه، سرمایه فكری از سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری تشکیلشده است. به اعتقاد ادوینسون و مالونه، جایگاه ارزش از ادغام سه نوع سرمایه فوقالذکر جهت نیل به نتایج مطلوب ایجاد می
این مطلب را هم بخوانید :
پایان نامه حماسه در شعر/:زبان شناختی شعر اخوان - خوشفکری - مرجع ایده ها و آموزش های علمی
گردند. در درون این جایگاه ارزش، سرمایه فکری شرکت دارای خواصی به شرح زیر میباشد:
1- سرمایه فکری می تواند مانند اختراع ثابت و یا مانند ظرفیتهای انسانی منعطف باشد.
2- سرمایه فکری می تواند هم شامل ورودی ها و هم شامل خروجیهای فرایند ایجاد ارزش باشد، لذا سرمایه فکری دانشی است که می تواند به ارزش تبدیل شود و یا محصول نهایی فرایند انتقال دانش باشد.
3- سرمایه فکری از کنش و واکنش سرمایه های انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری ایجاد میشود.
4- ارزش مستقیماً و بهتنهایی از طریق یکی از این عوامل ناشی نمیشود، بلکه تنها از طریق برقراری تعاملی نظاممند و بهینه میان این سه جزء ایجاد میگردد.
با ورود سرمایهگذاران شرکتی، تفکر غالب بر عملکرد شرکت، کسب سود و عملکرد بهتر میباشد. نتایج آنان نشان میدهد که مالکیت شرکتی بهگونهای مثبت و معنیداری با عملکرد شرکت ارتباط دارد؛ یعنی با حضور مؤثر مالکان شرکتی در ساختار مالکیت شرکتها، عملکرد شرکتها بهتر میشود. چون این نوع از سرمایه گذارن به دنبال سود و عملکرد بهتر هستند و بانفوذ و کنترلی که در ساختار مالکیت شرکتها به دست میآورند، به دنبال محقق کردن این هدف برمیآیند. طراحی نظام راهبری شرکتی بهعنوان راهکاری است که موجب ترغیب شرکتها در استفاده کارآمد از منابع میشود. پیچیدگی روابط اقتصادی و اجتماعی در