فصل پنجم: بحث………………….. 72
فهرست منابع و مآخذ
منابع…………………. 78
فصل اول
مقدمه:
شته مومی كلم (Brevicoryne brassicae) كه به شته كلزا نیز معروف است، یكی از مهمترین آفات گیاهان خانواده چلیپاییان بوده و باعث ایجاد خسارت مستقیم از طریق تغذیه از شیره گیاهی ، وخسارت غیر مستقیم به وسیله انتقال ویروسهای بیماری زای گیاهی مختلف می گردد (Dubey et al., 1981 و Costello and Altieri, 1995 و Blackman and Eastop, 2000 و Schielphake et al., 2000). این شته در بسیاری از نقاط جهان روی محصولات مختلف بویژه كلم خسارت وارد می كند. در ایران نیز در اغلب نواحی به ویژه در مناطق شمالی ومركزی كشور فعالیت دارد. این آفت در ایران برای اولین بار در سال 1317 گزارش شده و در تمام نواحی كشور بر
روی انو اع كلم، شلغم، تربچه و چلیپاییان وحشی انتشار دارد (افشار، 1317). این آفت، هر چند روی كلزا به شدت خسارت زا است ولی كلم معمولی، گل كلم و كلم بروكسل را به سایر ارقام کلم ترجیح می دهد (خانجانی، 1383).
با تو جه به اینكه محصولاتی نظیر كلم به طور مستقیم مورد استفاده انسان قرار می گیرند، باید به باقیمانده سموم موجود بر روی آنها، توجه خاصی مبذول گردد . با توجه به این مطلب و نیز افزایش روز افزون هزینه های سم پاشی و مخرب بودن آنها از نظر محیط زیست، می توان از روش كنترل بیولوژیک به عنوان یكی از روش های جایگزین مناسب استفاده
نمود (Flickinger et al., 1991).
پارازیتوئید مهم شتههای گیاهان خانواده چلیپاییان، زنبور Diarretiella rapae (Mcintosh) از خانواده Aphidiidae می باشد. شته مومی کلم میزبان مطلوب این پارازیتوئید می باشد (Hafez, 1961). این زنبور زمانیکه شته مومی کلم در دسترس نباشد می تواند دیگر کونه های شته ها را نیز پارازیته کند (Nemec and Stary, 1984).
طیف وسیعی از آفت کش ها برای بسیاری از دشمنان طبیعی مضر می باشند (Croft, 1990). همواره مزارع کلم نیاز به حمایت از دشمنان طبیعی در احساس شده است زیرا این موجودات مفید در کنترل بسیاری دیگر از گونه های آفات نیز نقش دارند (Croft, 1990). به دلیل باقی ماندن بقایای سموم روی محصولات و خطراتی كه برای سلامتی مصرف كنندگان در اثر استفاده از حشره كشها ایجاد می شود، جایگزینی این روش مبارزه با روش های مبارزه سالمتر امری اجتناب ناپذیر است . گیاهان منبع غنی تركیباتی هستند كه دارای خواص حشره كشی اند (Arnason et al., 1989). شواهدی وجود دارند كه نشان می دهد متابولیت های ثانویه گیاهی به جهت حمایت گیاه در مقابل حشرات و پاتوژنهای میكروبی در روند تكامل گیاه شكل گرفته اند (Benner, 1993).
اسانسهای گیاهی حامل طیف وسیعی از متابولیتهای ثانویه فرار هستند که در روابط متقابل گیاه و حشره نقش مهمی دارند. تحقیقات نشان میدهد که قسمت
این مطلب را هم بخوانید :
عمده اسانس گیاهان را ترپنوئیدها[1] بهخصوص مونوترپنوئیدها[2] و سسکویترپنوئیدها[3] تشکیل می دهند که اثرات حشرهکشی و دورکنندگی قابل توجهی دارند (شاکرمی و همکاران، 1383).
با توجه به ناگزیر بودن بشر در استفاده ازمواد شیمیایی آفت کش، حشره كشهای گیاهی به جهت داشتن خصوصیاتی نظیر كمترین تأثیر روی دشمنان طبیعی، عدم ایجاد گیاه سوزی، حداقل سمیت روی مهره داران و تجزیه سریع در محیط كه مهمترین مزایای این نوع حشره كش هاست می توانند تا حدی جایگزین حشره كشهای مصنوعی گردند (Isman, 1996). تدوین یک برنامه مدیریتی مناسب و بر اساس روش های کنترل