حال جامع همهی آنهاست.
قرآن اولین کتاب وکلام الهی است که مستقیماً در آن با بشر گفتگو شده که در کتب سابق مختص نبی و رسول خدا بود و از اسرار و رموزی سخن میگفت که تعبیر و تفسیر آن برای عموم فقط از طریق بیان پیامبران و سیرهی عملیاشان قابل درک بود مانند رفتار توحیدی نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم صلواة الله.
امّا در قرآن اتّفاقی افتاد که به بلوغ عقلی و تکامل فکری بشر مشروعیت آسمانی بخشید. قرآن در جلوهی فرقانی خود معیار سنجشی به انسان داد تا خدای خویش ر
ا نزدیکتر از رگ گردن درک کند[1] و بتواند به میزان عبودیت خویش پی ببرد.
در این میان لازمهی بهرهوری هر چه بیشتر از این اقیانوس بیانتها ، شناخت و معرفت هر چه بیشتر است، شناخت و معرفتی که امیدمان به جنبهی عملی آن است تا
این مطلب را هم بخوانید :
جنگ ایران و عراق، محصولات کشاورزی
در سیر تکامل خویش دقیق و سریع قدم برداریم. « و سارعو الی مغفرة من ربّکم[2]» استفاده از علوم ادبی برای درک بهتر از مفاهیم قرآنی به ما نه تنها سرعت درک مطلب بلکه در رسیدن به درک صحیح کمک می کند.