شخصیت سالم از دیدگاه فرانکل:
نگرش فرانکل به سلامت روان تاکید عمده را بر اراده معطوف به معنا می نهد. معنای زندگی هرکس همان اندازه واقعی است که وظایف زندگی او. وظایفی که برای خودمان تعیین می کنیم، سرنوشت مارا می سازد. جستجوی معنا می تواند وظیفه ای آشوینده و مبارزه جویانه باشد و تنش درونی را افزایش دهد نه کاهش. درواقع، فرانکل افزایش تنش را شرط لازم سلامت روان می داند. فرانکل نبودن انگیزه معناجویی در تعدادی از بیماران را به نداشتن مسئولیت شخصی، آزادی انتخاب، عدم توجه به مسائلی غیر از خود، ربط می دهد. به اعتقاد او اشخاص سالم در انتخاب عملشان آزادند، شخصا «مسئول» هدایت زندگی و گرایشی هستند که برای سرنوشت شان بر می گزینند. بر زندگیشان تسلط آگاهانه دارند و از توجه به خود فرا رفته اند. در زندگی معنایی مناسب خود یافته اند. فرانکل به نقل از نیچه می گوید: «کسی که چرایی در زندگی دارد، با چگونگی خواهد ساخت»(شولتز، ۱۹۹۱).
فرانکل اعتقاد دارد که سه عامل جوهر وجود انسان را تشکیل می دهد: معنویت، آزادی و مسئولیت. او اعتقاد دارد در حالی که ما می توانیم معنویت را از عالم مادی متاثر بدانیم، اما علت یا موجدش عالم مادی نیست. شاید آن باشد که آن را چون جان یا روح بیانگاریم؛ و اگر بخواهیم سلامت روان داشته باشیم باید آزادی انتخاب رفتار خودمان را داشته باشیم سر انجام، کافی نیست که احساس کنیم آزادی انتخاب داریم بلکه باید مسئولیت انتخابمان را هم بپذریم.
خصوصیات اشخاص سالم از دیدگاه فرانکل:
- در انتخاب عملشان آزادند.
- شخصا مسئول هدایت زندگی و گرایش هستند که برای سرنوشت شان بر می گزینند.
- معلول نیروهای بیرون از خود نیستند.
- در زندگی معنایی مناسب خود یافته اند.
- بر زندگیشان تسلط آگاهانه دارند.
- می توانند ارزشهای آفریننده و تجربی یا گرایشی را نمایان سازند.
- از توجه به خود فرا رفته اند.
شخصیت سالم از دیدگاه پرلز:
پرلز اعتقاد دارد کسانی که از سلامت روان برخوردارند با واقعیتهای خود و عالم بیرون کاملا در ارتباط هستند. واقعیتها را عینی ادراک می کنند و آنها را همان گونه که هستند همچون آیینه باز بتابانند و با ذهنیت خود تحریفشان نکنند. چنین اشخاصی در نتیجه شناخت کامل خود، بجای اینکه در پی تصویری آرمانی از خویشتن باشند، می توانند خود راستین را تحقق بخشند. پرلز معتقد است که سالمتر این است که خودمان باشیم، نه آنچه دیگران از ما انتظار دارند. وی معتقد است که شخصیت سالم در زمان حال و برای حال زندگی می کند و با اینکه می تواند برای آینده برنامه ریزی کند، دچار اضطراب ناشی از فردا چه خواهد شد، نمی گردد. ویژگی مهم سلامت روان که همه بر سر آن توافق دارند، ریشه کردن عمیق در زمان حال است. با اینکه به اعتقاد بیشتر نظریه پردازان از تاثیر رویدادهای گذشته (بویژه دوره کودکی) مصون نیستیم، اما همگی هم رای اند که تجربه های اولیه به ما شکلی تغییرناپذیر نمی بخشند.
در شرایط کنونی جامعه که فشارهای اجتماعی و فشار کار و برخوردهای ارزشی فراوان است خانواده باید محل امن و قابل اعتماد برای اعضای خود باشد. بعضی از نظریه پردازان داشتن دورنمایی از آینده را برای شخصیت سالم حیاتی می دانند، اما توصیه نمی کنند آینده را جانشین حال سازیم.
پژوهش حاضر که با تکیه بر دیدگاه سیستمی، سلامت روان را مورد نظر دارد، انسان را به عنوان یک سیستم می نگرد و عوامل روانی و اجتماعی بر عوامل زیستی او موثر است. بدین ترتیب مطالعه انسان و حالات او بدون توجه به محیط او خصوصا خانواده، مفهومی ندارد. خانواده به دعنوان کانون کمک، التیام و شفابخشی است و قادر است فشارهای روانی وارد شده بر اعضای خود را تخفیف دهد، در نتیجه ارتباطات در خانواده بر سلامت روانی افراد نقش تعیین کننده ای دارد.
همه نظریه پردازان به نوعی توافق دارند که اشخاص سالم می دانند چیستند و کیستند و خود را میپذیرند و به آنچه نیستند، تظاهر نمی کنند.
خصوصیات انسان سالم از دیدگاه پرلز
- افراد به آنکه و آنچه هستند، آگاهی و در برابر آنها پذیرایی کامل دارند.
- انسان سالم با احساس ایمنی در لحظه هستی زندگی می کند.
- انسان سالم می تواند مسئولیت زندگی خود را بپذیرد.
- با خود و جهان ارتباط دارد.
- می تواند آشکارا خشمشان را بیان کنند.
- زندگی شان از قید تنظیم بیرونی آزاد است.
- وضعیتشان در همان لحظه ای که زندگی می کنند هدایت می شود و نسبت به وضعیت همان لحظه از خود واکنش نشان می دهند. مرزهای «من» در آنها فراخ و گسترده است. به تعقیب خوشبختی نمی پردازند (سعادتمند،۱۳۷۶).
شخصیت سالم از دیدگاه یونگ:
به نظر یانگ، شخصیت انسان متشکل از سه نظام جداگانه، اما دارای روابط متقابل است. «من»، «ناهشیار شخصی» و «ناهشیار جمعی». هر چند این نظامها متفاوتند، می توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند.
ناهشیار جمعی، مهمترین رکن شخصیت است. «من» ذهن هوشیار است و همه ادراکها، خاطره ها، اندیشه ها و احساس هایی را در بر می گیرد که همواره بر آنها آگاهیم. ناهشیار شخصی به انبار یا مخزن مطالبی اطلاق می شود که دیگر هشیار نیست اما به آسانی می تواند به سطح هشیار بیابد.
انسان سالم از دیدگاه یونگ
- آگاهی یافتن از آن جنبه های نفس که موجب غفلت قرار گرفته است. او می گوید فردیت یافته غریزی است، هدفی است که باید در راهش تلاش می کنیم اما به ندرت بدان دست می یابیم.
- دومین جنبه از فردیت مستلزم فدا کردن هدفهای مادی دوران جوانی و ویژگیهایی از شخصیت است که شخص را قادر به کسب آن هدفها می گرداند.
- ضرورت سازش با دو گانگی جنسی روانی است،مرد باید آنیما (خصایص زنانه) و زن آنیموس(خصایص) مردانه اش را بیان کند.
- یکپارچگی خود باید همه جنبه های شخصیت یکپارچگی و هماهنگی یابند به گونه ای که همه آنها ویژگیهای جنس مخالف، گرایشها و کنشهای نامسلط پیشین و تمامی ناهشیار بتوانند بیان شوند.
- پذیرش و شکیبایی، اشخاص سالم دارای ویژگی های پذیرش ناشناخته و مرموز هستند. اشخاص سالم از شخصیتی برخوردارند که یانگ آن را شخصیت مشترک می نامد (مشهدی زاده،۱۳۸۰).
رابطه بین مثبت اندیشی و سلامت روانی از دیدگاه اسلام:
از دیدگاه اسلام در باره روانشناسی اسلامی، به ویژه روان درمانگری تا کنون مطالعات علمی مدون انجام نگرفته یا اینکه پژوهشگر قادر به دریافت اطلاعاتی در این زمینه نبوده است. در حالی که در اسلام به عنوان دین جامع و کامل که تمام زوایای زندگی انسان را مورد توجه قرار می دهد، زمینه های مناسبی برای چنین انجام مطالعاتی وجود دارد (نوابی نژاد،۱۳۷۹).
اسلام به هدایت زندگی انسان و تامین بهداشت روانی او توجه دارد و بدیهی است که شیوه های خاصی را برای بر قراری تعادل روانی ارائه دهد. هدف اغلب شیوه های ارائه شده یاری رساندن به انسان، به منظور برخورداری از روح و روان سالم است تا بتواند با توسل به بهترین راه های ممکن به آرامش برسد. نگرش صحیح نسبت به مشکلات و ناکامی ها، موهبتی است که با آن آدمی در مواجهه با نمونه های به ظاهر ناموزون خلقت، زیبایی و توازن در آن ها می بیند و در زشتی ها، زیبایی را جست و جو می کند.
تفکر دینی با هدف کاهش فشار وارد بر انسان در رویارویی با مصائب و حوادث، شیوه هایی را آموزش می دهد تا با بهره گرفتن از آن به نتایج مطلوب، از جمله آرامش، برسد (نوابی نژاد،۱۳۸۶)
ارتقای سلامت افراد جامعه یکی از مهمترین مسائل اساسی هر کشور محسوب می شود. همن طوریکه قبلا در تعریف سلامت روان اشاره گردید، طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی علمی است که با آن انسانها قابلیت برقراری ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران را می یابند و قادر به تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و بر آوردن تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و متناسب می شوند. از دیدگاه اسلام کسی که «خود آگاهانه با تمامی هستی ارتباط زنده و پویا دارد و می تواند تعارضات خویش را با جهت گیری مثبت حل کند، از نظر روانی سالم است»(احمدی، ۱۳۸۴).
رفتارهای مذهبی، در پرداختن به نکات معنی دار زندگی ارزش مثبت دارند. رفتارهایی از قبیل: عبادت، توکل به خداوند، زیارت، مهرورزی و … می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق افراد به نگرش مثبت به موقعیت های استرس آمیز، باعث آرامش درونی آنان شوند.
[۱]- perls
[۲]- Yong
[۳]- Anima