اهداف برنامه درسی تربیت بدنی
جوادی پور(۱۳۸۵؛ب) در بین عناصرده گانه برنامه درسی، تدوین اهداف آموزشی را یکی از مهم ترین عناصر عنوان کرده است؛ چرا که عناصر دیگر بر اساس و متأثر از اهداف برنامه درسی شکلگرفته و جهت پیدا می کنند. انتخاب محتوی، روش های تدریس وتجارب یادگیری فراگیران براساس اهداف آموزشی صورت می گیرد.
گراپ[۱] (۱۹۷۰)پنج هدف کلی برای برنامه درسی تربیت بدنی ارائه می نماید.
-
- برای درگیر کردن در تجارب اولیه از طریق حرکت انسانی.
- برای توسعه دادن مهارت های عملکرد به بهداشت فرد
- برای ارتقا دادن به رفتارهای زیبا شناسانه
- برای توسعه نگرش های اجتماعی متناسب
- برای درگیر کردن در بازی به عنوان یک فعالیت زندگی انتخابی(همان منبع).
پاول نیکولای[۲](۱۹۹۷) بیان می کند که در برنامه آمادگی جسمانی از طریق تربیت بدنی اهداف برنامه درسی به شکل زیر بیان شده است.
۱- هدایت یک شیوه زندگی فعال
۲- توسعه مهارت های جسمانی
۳- مهارت های یادگیری
۴-درک فعالیت جسمانی و زندگی
۵- افزایش آمادگی جسمانی
۶- رفتارهای احترام آمیز
۷- ادراک گوناگونی ها.
در چارچوب برنامه درسی آمریکا (۱۹۹۹) نیز اهداف برنامه درسی تربیت بدنی به صورت زیر بیان شده است.
۱- دانش و درک کردن: دانش آموزان بدانند و درک کنند مفاهیم سلامت و فعالیت بدنی که آنها را قادر می نماید تا تصمیمات برای شیوه زندگی فعال و سالم بگیرند.
۲- نگرشها و ارزش ها: دانش آموزان نگرشها و ارزش هایی را نمایش دهند که سلامت شخصی، خانوادگی و جامعه را ارتقا دهد.
۳- مهارتیابی برای فعالیت بدنی: دانش آموزان مهارتهای حرکتی را نمایش دهند و راهبردهایی را برای مشارکت مطمئن در فعالیت بدنی داشته باشند.
۴- مهارت های خودمدیریتی: دانش آموزان مهارتهای بین فردی برای ارتباطات اثر بخش و شیوه زندگی فعال و سالم را نشان دهند(جوادی پور، ۱۳۸۵).
در برنامه درسی تربیت بدنی دوره ابتدایی آلمان اهداف درس تربیت بدنی به صورت زیر بیان شده است:
۱- ایجاد علاقه دائمی به حرکت و بازی و افزایش آن
۲- آموزش توانایی های مربوط به شکل دهی به حرکات، آگاهی از بدن، درک مکان و هم بازی
۳- رشد مهارت های اساسی مانند عکس العمل، جهت گیری مکانی، حرکات موزون و حرکات تعادلی
۴- افزایش استقامت، قدرت سرعت
۵- رشد توسعه مسئولیت های اجتماعی دربازی وتمرین با دیگران
۶- ایجاد تصویری مثبت از خود و تخمین توانایی های خود در بین دانش آموزان
۷-شکل دهی صحیح به فعالیت های ورزشی در تمرین، بازی و مسابقه
۸- یادگیری بکار گیری رفتارهای بهداشتی و سلامت بخش
۹- قادر ساختن دانش آموزان به شکل دهی فعال به فعالیت های ورزشی در مدرسه و خانه
۱۰- ایجاد رفتار با ملاحظه در طبیعت، محیط زیست و هنگام ورزش (اسماعیلی، ۱۳۸۳).
در برنامه درسی کشور استرالیا(۲۰۰۳) نیز اهداف درس تربیت بدنی به صورت زیر بیان شده است:
۱- کمک به دانش آموزان تا روش های مناسب را از نظر اجتماعی ارزش بگذارند و انجام دهند.
۲- کمک به مهارت های دانش آموزان تا تصمیم هایی را اتخاذ کنند وکارهایی را انجام دهند که در سلامتی آنها مؤثر باشد.
۳- کمک به مهارت های دانش آموزان تا روابط مثبت با دیگران برقرار کنند و این روابط را ادامهدهند.
۵- افزایش درک دانش آموزان درباره سلامتی فردی و اجتماعی .
۶- افزایش درک دانش آموزان درباره اجزاء و اجرای حرکات(جوادی پور، ۱۳۸۵). اهداف در برنامهدرسی استرالیا به سه شکل دانشی، نگرشی و مهارتی به کار گرفته شده است.
در برنامهدرسی انگلستان(۲۰۰۲) نیز اهداف تربیت بدنی به صورت زیر بیان شده است:
۱- یادگیری مهارتهای حرکتی ساده همراه با کنترل و هماهنگی
۲- انتخاب و به کار گیری مهارت ها و تاکتیک ها در موقیعیت های زندگی و ورزشی
۳- ارزیابی و بهبود اجرای حرکتی و توانایی تحلیل حرکات
۴- دانش و اطلاعات مربوط به آمادگی جسمانی و سلامتی و دلایل ضروری بودن فعالیت جسمانی در زندگی(همان منبع).
۲-۴- طبقه بندی اهداف آموزشی
« طبقهبندی یعنی رده بندی میان پدیده ها و امور بر حسب روابط طبیعی موجود در بین آنها» (آذربانیوکلانتری، ۱۳۸۵). در تعلیم و تربیت نیز مانند سایر علوم طبقه بندی در مفاهیم و اهداف وجود دارد. برای این منظور لوی (۱۳۸۰)یک سری نکات اساسی را برای تعیین هدفهای برنامه درسی بیان می کند که عبارتنداز:
۱- زندگی خارج از مدرسه (جامعه): از آنجا که جامعه در حال تغییر دائمی است برنامه ریزان درسی باید پیوسته این آمادگی را داشته باشند که هدفهای آموزشی را در ارتباط با تغییرات اساسی که در جامعه در حال وقوع است انتخاب کنند.
۲- نیازهای فراگیرنده: در یک جامعه نوین بین نیازهای ناشی از زندگی اجتماعی و نیازهای فردی یادگیرنده تطابق بسیاری وجود دارد. بنابراین برای تعیین هدفهای درسی نیازهای فراگیرنده از جمله نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
۳- موضوع درس: ساختار موجود دانش بشر در چارچوب هر ماده درسی، یکی دیگر از نکاتی است که در تعیین هدفهای درسی به آن توجه می شود. اگر یک دوره آموزشی بر حسب ماده های درسی سازمان یافته باشد و برای هر ماده درسی مطالب درسی تهیه شده باشد، ابتدا لازم است هدفهای عمده آموزشی مشخص شوند. هدفهای عمده آموزشی محدوده ی وسیع رفتارهای انسان است که باید در قالب هدفهای مشخص تعریف شوند تا بتواند به صورت رهنمودی برای تهیه مطالب و وسایل آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
برای دستیابی به یک نظام منطقی از اهداف، تاکنون کوشش های زیادی انجام شده است. اما این مقوله قبل از هر چیزی، به صورت وسیله ای برای آزمودن توازن میان هدفهای درسی یک برنامه نیز می باشد و در این میان الگویی که بیش از همه مورد استفاده واقع شده است، الگوی طبقه بندی هدفهای آموزشی بنجامین بلوم[۳] است که براساس آن هدفها به سه حیطه شناختی، عاطفی و روانی- حرکتی طبقه بندی شده اند. در این الگو، هر چند اهداف هر یک جداگانه در حیطه خاص قرار می گیرند اما باید اذعان کرد که هیچ یک از هدفهای آموزشی را نمی توان به طور انحصاری در یک حیطه قرار داد. به بیان دیگر ترکیبی از این حیطه ها در مورد یکی از اهداف تنها گرایش و قرابت آن هدف به یک حیطه را نشان می دهد (ذکائی وهمکاران،۱۳۸۰).
۲-۴-۱- هدفهای آموزشی حوزه شناختی
بلوم وهمکاران (۱۳۶۸؛۱۴) معتقدند که منظور از حیطه شناختی «دانش[۴]» به مفهوم وسیع کلمه: « مجموعه اطلاعات، آگاهی و علوم بشری به صورت عام ودر یک جمله دانستن ها در مقابل ندانستن ها». بنابراین کلیه عوامل مربوط به شناخت دانش تعلیم وتربیت در حیطه شناختی جای دارد. حیطه شناختی هدف هایی را شامل می شود که با یادآوری و بازشناسی دانش و رشد تواناییها و مهارتهای ذهنی سروکار دارد. اکثر امور مربوط به برنامههای درسی و بیان روشن اهداف تربیتی به صورت توصیف رفتاری در این حیطه صورت می پذیرد. حیطه شناختی به شش زیر مجموعه تقسیم شده است: دانش، توانایی ها و مهارت های ذهنی (درک)، کاربستن (کاربرد)، تجزیه وتحلیل، ترکیب و ارزشیابی.
آذربانی وکلانتری (۱۳۸۵) دانش را مهم ترین حیطه میدانند و معتقدندکه در تربیت بدنی همه عوامل مربوط به شناخت حرکت از قبیل قوانین علم مکانیک، بیو مکانیک، آناتومی، فیزیولوژی، مسائل روان شناختی و همچنین تاریخچه، پیشینه، قوانین و مقررات ورزش ها در حیطه شناختی – یا به تعبیر متخصصان ورزشی- در «حوزه رشد و توسعه تفسیری» قرار دارد.
۲-۴- ۲- طبقه بندی هدفهای آموزشی حوزه عاطفی
لوی[۵] (۱۳۸۰) در مورد هدفهای نگرشی بیان می کند که این هدفها بر احساس، هیجان و درجه قبول یا رد پدیده های معین از جمله ارزشها تاکید دارد. به این هدفها در برنامه درسی سنتی کمتر توجه شده است. با این وجود هدفهای عاطفی از اهمیتی خاص برخودار است. نگرشها ارزشها و علائق از انواع رفتارهای حیطه نگرشی است. همچنین خرده طبقه های حوزهعاطفی را کرات هول این گونه نظم بخشیده که عبارتند از: توجه و دریافت[۶]، پاسخ دهی[۷]، ارزش گذاری[۸]،سازماندهی[۹] و درونی سازی ارزش[۱۰].
این حیطه در تربیت بدنی جایگاهی ویژه دارد زیرا بدون توجه به آن برنامه های ورزشی تا حد برنامه های گلادیاتوری و برنامه های تربیت بدنی تا حد “پرورش تن” نزول خواهد کرد. در تربیت بدنی، آموزش ونهادینه کردن همه ارزش های الهی، اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، گذشت، ایثار، جوانمردی و خلاصه منش های پهلوانی در این حیطه جای می گیرند. تحقیقاتی که ظرف سالهای اخیر در زمینه رشد شخصیت[۱۱]، خویشتن پنداری[۱۲]، پذیرش اجتماعی[۱۳]، عزت نفس[۱۴] و… صورت گرفته در حیطه عاطفی تربیت بدنی جای دارند (آذربانی وکلانتری، ۱۳۸۵).
[۱] . Grape
[۲] .Nikolay
[۳] .B. S. Bloom
[۴] .Knowledge
[۵] .Loy
[۶] . Receiving
[۷] . Responding
[۸] . Valuing
. Organizing
[۱۰] . Characterizing
۱٫Personality Development
[۱۲] . Self Concept (Self Image)
[۱۳] . Social Competence