4-21-Podosphaera tridactyla ……………………………………………………………………………….. 67
4-22-Podoophaera xanthii……………………………………………………………………………………. 70
فهرست مطالب
عنوان صفحه
4-4- پیشنهادات…………………………………………………………………………………………………….. 73
4-5- منابع …………………………………………………………………………………………………………… 74
مقدمه:
قارچهای مولد سفیدك پودری گیاهان به تیره Erysiphaceae (Ascomycota, Erysiphales) تعلق دارند و از مهمترین بیمارگرهای گیاهی هستند كه ضمن داشتن انتشار جهانی، طیف وسیعی از گیاهان نهادانه را مورد حمله قرار میدهند. (Amano, 1986). این قارچها پارازیت اجباری گیاهان میباشند زیرا سیکل زندگی آنها به طور کامل به میزبان وابسته است. میسلیوم این قارچها به صورت اپیفیت و یا گاهی اندوفیت روی برگها، شاخهها، گلها و حتی میوهها تشكیل میشود و ظاهری سفید تا خاكستری رنگ به سطح قسمتهای آلوده میدهد. این قارچها برای ادامه سیكل زندگی پارازیتی خود و همچنین جلوگیری از سیستمهای مقاومتی در میزبان و بدست آوردن منابع غذایی، از سلولهای میزبان استفاده میكنند، بدون اینكه خسارت زیادی به سلولهای میزبان وارد نمایند (Bushnell and Gay, 1978).
در ابتدا شناسایی این گروه از قارچها بر پایه خصوصیات تلئومورف از قبیل شکل زواید آسکوکارپ، تعداد آسکها در هر آسکوکارپ و تعداد آسکوسپور در هر آسک استوار بود. به تدریج خصوصیات مربوط به آنامورف از قبیل محل استقرار میسلیوم روی میزبان، مرفولوژی و ابعاد کنیدیوفور و کنیدیوم، شکل سلول پایه کنیدیوفور، منفرد یا زنجیری بودن کنیدیومها و وجود یا عدم وجود اجسام فیبروزین درون کنیدیوم اهمیت خود را در تاکسونومی سفیدکهای سطحی آشکار ساخت،
تا آنجا که نتایج مطالعات مولکولی بر مبنای توالی یابی DNA ریبوزومی نیز اهمیت خصوصیات آنامورف در مقایسه با تلومورف در طبقه بندی این گروه از قارچها را تایید کرد و مشخص شد خصوصیات مربوط به آنامورف دارای ارزش بیشتری در تاكسونومی سفیدکهای سطحی هستند. براون (Braun 1987, 1995) در دو منوگراف، سفیدکهای سطحی اروپا و نمونههای متعددی از قارچهای متعلق به راسته Erysiphales از سراسر دنیا را مورد مطالعه قرار داد و 18 جنس و 516 گونه از این قارچها را تشریح کرد که 3 جنس در جنسهای دیگر ادغام شدند و تعداد آنها به 15 جنس کاهش یافت. از 15 جنس معرفی شده در این قارچها، 12 جنس اکتوپارازیت و 3 جنس دیگر شامل Leveillula، Pleochaeta، Phyllactina اندوپارازیت هستند. دامنه میزبانی Phyllactinia و Pleochaeta به گیاهان جنگلی و یا چوبی محدود میشود، در حالی که Leveillula گیاهان علفی را آلوده می کند (Mori et al, 2000).
میسلیومهای رویشی سفیدکهای سطحی به صورت فشرده روی سطح برگ، شاخه، میوه و شاخههای جوان تولید میشوند، گاهی تولید دیوارههای ضخیم شبیه کلامیدوسپور در گونهها دیده میشود (Zheng, 1985).
شرایط رطوبت برای جوانه زدن کنیدیوم در قارچهای مولد سفیدک پودری موثر است. این پاتوژنها با ایجاد یک پوشش پودری سفیدک رنگ موجب کاهش فتوسنتز و کندی رشد گیاه میشوند. اسپورهای آنها توسط باد، آب و یا وسایل مکانیکی منتقل میشود و شرایط نامساعد را روی بخشهای آلوده گیاه و همچنین روی بقایای گیاهی سپری می کنند. سفیدکهای سطحی به 2 فرم جنسی و غیر جنسی ظاهر میشوند که فقط در جنسهای معدودی مرحله جنسی دیده نشده است (Braun, 1987). گونههای هموتالیک (یک پایه) و هتروتالیک (دوپایه) در این راسته گزارش شده است. به نظر میرسد گونههای هتروتالیک میزبانهای مخصوص به خود را دارند. به طوریکه تنها یک طیف محدودی از میزبانهان گیاهی و حتی یک رقم خاص را به عنوان میزبان خود انتخاب میكنند (Takamatsu et al., 2000). یكی از نظریات در طی دوران تكاملی اعضای Erysiphales، گسترش دامنه میزبانی از درختان به گیاهان علفی است كه با مطالعات مولكولی نیز این نظریه تأیید شده است (Hirata et al., 2000; Mori et al., 2000).
كنیدیومها در مرحله غیرجنسی عامل پراكنش و توسعه بیماری هستند و در پایان فصل رشد این قارچها اسپور جنسی تولید میكنند كه به آن آسكوسپور میگویند و درون كیسهای به نام آسك قرار میگیرند. آسكها نیز درون اندامی به نام آسكوكارپ (کاسموتسیوم) كه فاقد روزنه میباشند جای دارند.
جنسهای سفیدك پودری هماكنون در 5 زیر خانواده قرار گرفتهاند كه بعضی جنسها اضافه و بعضی ادغام شدهاند (Braun, et al., 2002). 4 زیر خانواده Blumeriae، Ersipheae، Golovinomyceteae و Cystotheceae دارای میسلیومهای خارجی بوده و مرحله غیرجنسی آنها Oidium میباشد، كنیدیومها روشن و بیضی یا تخممرغی شكل هستند كه به صورت زنجیری و یا منفرد تشكیل میشوند. زیرخانواده دیگر Phyllactinieae نام دارد و شامل جنسهای Phyllactinia (آنامورف Ovulariopsis) و Levaillula (آنامورف Oidiopsis) و Pleocheta (آنامورف Streptopodium) میباشد. كنیدیومها روشن و نوك تیز، چماقی و گاهی سیلندری بوده و معمولاً به صورت منفرد تشكیل میشوند(Boesewinkel, 1980; Braun, 1987).
1-2- موقعیت جغرافیایی:
این مطلب را هم بخوانید :
1-2-1- موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی شهرستان ورامین:
شهر ورامین در 39 درجه و 51 دقیقه شرقی ، و 35 درجه و 19 دقیقه و 30 ثانیه عرض شمالی واقع است وسعت شهرستان حدود 1750 کیلومترمربع می باشد. دشت ورامین عمدتا از رسوبات آبرفتی رودخانه