و قاطعیت بارشد زبان بیانی ارتباط معنی دار وجود دارد
و Marton همكاران با انجام پژوهشی بر روی 19كودك 7 تا 10 ساله دارای آسیب زبانی ویژه و19 كودك طبیعی، به این نتیجه دست یافتند كه كودكان دارای آسیب زبانی ویژه از لحاظ مهارت های اجتماعی به خصوص عزت نفس اجتماعی دچار محدودیت و مشكل می باشند
مطالعات فراوانی در این زمینه در سایر كشورها و درسنین مختلف توسط پژوهشگران انجام شده است كه همگی گویای اهمیت رشد اجتماعی و متغیرهای اجتماعی در رشدزبانی كودك هستند.
مطالعات ذكر شده بیانگر آن است كه یكی از موضوعاتی كه در سا لهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، بحث ارتباط رشد زبان و مهار تهای اجتماعی كودكان است و از آن جایی كه تا كنون در این زمینه پژوهشی در سطح جامعه ایران و به زبان فارسی در كودكان طبیعی پیش دبستانی صورت نگرفته است و با در نظر گرفتن تأثیر به سزایی كه این بررسی درانجام مداخلات درمانی و ملاحظات آموزشی- تربیتی كودكان پیش دبستانی دارد، شایسته است كه در این خصوص، تحقیق و مطالعه ای صورت پذیرد. نتایج این تحقیق می تواند اهمیترشد مهارت های اجتماعی و آموزش آن در موقعی تهای ارتباطی را به عنوان عامل تأثیرگذار بر رشد زبان مشخص نماید و با توجه به اهمیت بررسی زبان در سنین طلایی زبان آموزی و ارتباط احتمالی آن با مهار تهای اجتماعی،می توان از آن جهت طر حریزی برنام ههای درمانی، آموزشی ومشاوره ای استفاده نمود. در بین صاحبنظران در پاسخ به این سؤال که زبان امری فطری است یا این که جنبه ی اکتسابی دارد باعث به وجود آمدن نظریه های مختلفی شده است . که برخی از آن ها همانند اسکینر فراگیری زبان را کاملاً اکتسابی می دانند. عده ای دیگر نیز مانند پیاژه زبان را محصول رشد ذهنی می دانند و گروهی نیز مانند بندورا معتقدند که زبان را می توان از طریق یادگیری مشاهده ای به کودکان یاد داد و سرانجام بعضی دیگر مثل چامسکی خاستگاه زبان را امری ذاتی می دانند و معتقدند که کودکان از نظر زیست شناختی مستعد و آماده یادگیری و کاربرد زبان هستند. بر مربیان و معلمان لازم است برای آموزش مهارتهای پایه ی زبان با نظریه های مختلفی که فراگیری زبان را تبیین می کنند آشنا شده و اصول هر کدام از این رویکردها را در زبان آموزی به کار گیرند. در این مقاله سعی
شده است که چهار نظریه ی اصلی زبان آموزی که شامل نظریه های رفتاری ، فطری نگر ، شناختی و اجتماعی است به تفصیل بررسی شود و به کاربردهای هر کدام در آموزش هر چه بهتر مهارت های زبان اشاره شود.
(Travis 2001) مهارتهای اجتماعی را اینگونه تعریف میکنند: رفتارهای اکتسابی جامعهپسندی که فرد را قادر میسازند تا آنگونه با دیگران تعامل کند که واکنشهای مثبت آنان را برانگیخته و از واکنشهای منفی آنها اجتناب ورزد. آنان معتقدند که پنج عامل این تعاملها را تسهیل میکنند که عبارتند از همکاری، قاطعیت، خویشتنداری، مسئولیتپذیری و همدلی. در مجموع، مهارتهای اجتماعی به خزانههای رفتار، اعمال و راهبردهایی که یک فرد در تعامل با دیگران به کار میبندد اشاره دارد
از طرفی، دادههای نظری نشان میدهند که بین رشد زبان و مهارتهای اجتماعی رابطۀ مستقیمی وجود دارد. نظریات گوناگونی در زمینۀ اکتساب زبان از این امر حمایت میکنند، که از آن جمله میتوان به مدل تعاملی زبان که توسط Clark (2003) ارئه شده است اشاره کرد. در این مدل فرایند اکتساب زبان شامل تعاملهای دو جانبۀ پیشرونده بین رفتارهای کودک و والدین است که تأخیر رشدی زبان، پویایی این تعاملها و تجربههای سازندۀ اجتماعی را کاهش میدهد یا برعکس
Weismer (1999) خاطر نشان میکنند که همپوشانی بین رفتارهای اجتماعی و زبانی طی دوران رشد، بر رابطۀ تأخیر زبان بیانی با کمبود کفایت اجتماعی دلالت دارد. Horwitz و همکاران (2003) رابطۀ کفایت اجتماعی با رشد زبان را در 1189 کودک پیشدبستانی مبتلا به تأخیر بررسی کردند. همچنین، McCabe و Meller (2004) به بررسی بین رشد زبان و کفایت اجتماعی در کودکان چهار تا پنج سالۀ هنجار و دچار آسیب زبانی ویژه پرداختند. Marton و همکاران (2005) نیز به بررسی این رابطه در 19 کودک هفت تا ده سالۀ مبتلا به آسیب زبانی ویژه و 19 کودک بهنجار پرداختند
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است ارتباط بین رشد زبان و مهارتهای اجتماعی در کودکان است. از آنجایی که تا کنون در این زمینه پژوهشی در سطح جامعۀ ایران در کودکان طبیعی و به زبان فارسی صورت نگرفته است و با در نظر گرفتن تأثیر بهسزایی که این بررسی در انجام مداخله های درمانی و ملاحظات آموزشیـتربیتی کودکان پیشدبستانی دارد.
2-1 بیان مسئله:
این مطلب را هم بخوانید :
براساس نظریههای رفتاری آنچه باعث افزایش دامنه و رشد زبانی کودکان پیشدبستانی و پایۀ اول دبستان میشود علاوه بر خانواده، محیط مدرسه، معلمان و همکلاسیهاست که زمینه یادگیری کودک را فراهم میکنند و کودک با مشاهده، سرمشقگیری و تقلید از رفتار کلامی آنها به رشد گفتار و زبان خود کمک میکند. کودکان در این مقطع سنی اطلاعات زیادی را از طریق شنیداری کسب میکنند، و همزمان با آن، مهارتهای گفتاری، خواندن و نوشتن نیز در آنها به سرعت رشد میکند. با وجود تأکید نظریهپردازان شناختی بر وجود استعدادهای شناختی خاص برای رشد زبان، آنها همچنین به اهمیت غیرقابل انکار تأثیر محیط در یادگیری زبان نیز اشاره دارند و برقراری ارتباط اجتماعی را یکی از کارکردهای زبان میدانند. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که رشد زبان بیانی رابطهای مثبت و معنیدار با امتیاز کل مهارتهای اجتماعی دارد. بنابراین میتوان گفت افزایش در میزان رشد اجتماعی افزایشی در میزان رشد زبانی و برعکس در پی خواهد داشت و این مسئله با نظریههای مطرح شده توسط نظریهپردازان شناختی همسو است.
براساس نگرش خود نسبت به مسئلۀ مهارتهای اجتماعی، دربارۀ مهارت اجتماعی کودک به دو گونۀ متفاوت پاسخ دهند. از طرفی، والدین در ارزیابی کودک خود ممکن است دچار سوگیری باشند، ولی مربی هر کودک را با کودکان دیگر مقایسه میکند، ولی هر مادر فقط کودک خود را در نظر میگیرد، در حالی که مهارت اجتماعی در ارتباط معنی مییابد. بنابراین مربی مهدکودک ارتباط را بدون سوگیری و در ارتباط با سایر کودکان، ولی مادر ارتباط را با تعداد محدود افراد خانواده که معمولاً بزرگسال هستند، میسنجد(9). از این رو، میتوان به والدین، بهویژه والدین دارای کودک دچار اختلالات زبانی، آموزشهای لازم را در زمینۀ نحوۀ درست برقراری ارتباط با کودک ارائه داد. بهعلاوه، اقدامات مربوط به بهبود زبان بیانی و مهارتهای اجتماعی تا حد زیادی متوجۀ اصلاح تعاملات والدـکودک خواهد بود. نتایج پژوهش حاضر بیانگر رابطه بین