5-2 پیشنهادات……………………………………………………………………………………………..66
منابع…………………………………………………………………………………………………………….67
پیوستها…………………………………………………………………………………………………………73
فصل اول: کلیات
1-1- مقدمه
بخش کشاورزی نقش عمدهای در تولید ناخالص داخلی و ایجاد فرصتهای شغلی در کشور دارد. میزان تشکیل سرمایه در این بخش در مقایسه با سایر بخشها با توجه به ظرفیتهای این بخش قابلتوجه نیست. لذا برای توسعه بخش کشاورزی و گذار موفقیتآمیز از وضعیت کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن و تجاری نیاز به سرمایه گذاری بیشتری در این بخش است. معمولا یکی از مهمترین عواملی که نقش بازدارندهای در مسیر پذیرش تکنولوژی جدید توسط کشاورزان کوچک و گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن را دارد کمبود سرمایه و اعتبار است. دسترسی آسان و سریع به منابع مالی، یکی از ضرورتها و پیشنیازهای توسعه
فعالیتهای بخش کشاورزی است. اعتبارات اعطایی به بخش کشاورزی و جوامع و نهادهای روستایی دسته کم از سه جنبه زیر می تواند در تقویت تولید این جوامع موثر باشد (رسولاف، 1382).
1. اعطای اعتبارات به بخش کشاورزی موجب کاهش اثر منفی فصلی بودن درآمد تولیدات کشاورزی میشود و می تواند در پر کردن شکاف بین پرداختها و دریافتنیهای کشاورزی نقش موثری داشته باشد.
2.تامین نقدینگی مورد نیاز برای كشاورزان از راه توزیع اعتبارات استفاده بهتر از عوامل تولید و افزایش سطح تولید و بهرهوری را فراهم می کند.
3.تامین مالی مورد نیاز برای سرمایه گذاری در واحدهای کوچک بهره برداری نقش تعیین کنندای در افزایش موجودی سرمایه دارد. چرا که این واحدها اغلب از توان مالی اندکی برخوردارند و توانایی سرمایه گذاری جدید را ندارند.
توجه به این موارد نیاز به استفاده از اعتبارات را روشن میسازد. در صورت فقدان یا کمبود اعتبارات لازم، زارع مجبور به پسانداز مقداری از درآمد خود پس از فصل برداشت است لذا مصرف و سرمایه گذاری کاهش مییابد و از قدرت سرمایه گذاری زارع در امور زیربنایی نیز کاسته میشود. بنابراین اعتبارات کوتاهمدت برای تامین هزینه های جاری و اعتبارات متوسط و بلندمدت برای تامین امکانات سرمایهگذاری زیربنایی در کشاورزی نقش اساسی دارند، از طرفی سیاست توزیع اعتبارات بین کشاورزان به عنوان وسیلهای برای مقابله با فقر روستایی از سوی عدهای از سیاستگذاران با اهدافی از قبیل افزایش تولید، بیرون راندن منابع غیررسمی، کاهش هزینه های تولید، کاهش نابرابری و انتقال تکنولوژی مطرح میشود (ایراننژاد، 1375).
امروزه همراستا با پیشرفت کشاورزی و نیاز به سرمایه گذاری بیشتر در این بخش و استفاده از تکنولوژی مدرن تقاضا برای استفاده از اعتبارات در بخش کشاورزی افزایش یافته است. نظری به تاریخ و سابقه اعتبارات نشان میدهد که اعتبارات عموما نیروی تولید را افزایش میدهد و موجب پیشرفت اقتصادی، ایجاد مشاغل جدید و درآمد بیشتر برای صاحبان حرف و مشاغل مختلف میشود. کشاورزان اعتبار مورد نیاز خود برای کار کشاورزی را از منابعرسمی (بانککشاورزی، تعاونروستایی، بانکهای تجاری) و یا منابع غیر رسمی (دوستان و آشنایان و دلالان) تامین می کنند.
سیستم بانکی وظیفه واسطهگری مالی را برعهده دارد یعنی تعهدات کوتاهمدت (سپردهها) را به داراییهای بلند مدت (وام) تغییر شکل میدهد. این وظیفه در شرایطی که محدودیت اساسی سرمایهگذاری در کشور کمبود اعتبار است در غیاب مقررات و نظارت دقیق معضلاتی را در پی خواهد داشت. این امر به ضرورت تقویت ابزارهای نظارتی به نحوی که بانکها در تجهیز عملیات سپرده وام تحت انضباط و کنترل درآیند تاکید می کند (خسروی،1386).
بانک کشاورزی با 70 سال قدمت تنها بانک تخصصی بخش کشاورزی است که نقش عمدهای در تامین نیازمندیهای اعتباری تولیدکنندگان این بخش و بخشهای بازرگانی وابسته به آن دارد. طبق اطلاعات اخذ شده از بانک کشاورزی توزیع تسهیلات بانک به تناسب ظرفیت جذب اعتبار به زیر بخشها در قالب قرضالحسنه،
این مطلب را هم بخوانید :
منبع تحقیق با موضوع ملک الشعرای بهار
مشارکت مدنی، فروش اقساطی ماشینآلات و مواداولیه اجاره به شرط تملیک، سلف و خرید دین صوت میگیرد. تسهیلات اعطایی بانک نیز از نظر مصرف به 3 گروه شامل سرمایه گذاری ثابت، سرمایه در گردش و هزینه عملیاتی تقسیم میشوند(پایگاه اینترنتی بانك كشاورزی).
آمار و اطلاعات مقایسهای عملکرد سهم بخشهای مختلف اقتصادی از اعتبارات بانکی نشان می دهد که سهمهای مصوب بخش کشاورزی از اعتبارات بانکی توسط سیستم بانکی رعایت نشده است. میزان تحقق سهم