به دادِمان رس، ما را پناه ده از گناهان سنگین، زیرا تو شفیع و رهاییبخش همهی مردم هستی.*
مرا نه راهی و نه وسیلهای مانده جز آن که دلم در محبّت تو خالص است.*
با مقایسه دو شعر فوق میتوان به این برداشت دست یافت؛ شعری که بر اساس واقعیّت سروده شده علاوه بر آن که دلنشین است و خواننده از آن لذّت محسوسی میبرد، -سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند- سازندگی، درسآموزی و هدایتگری در دلش نهفته است. در مقابل، اشعاری که توأم با غلوّ و مغالطه سروده شده اند، نه تنها شیوایی کلامشان کمرنگتر است، بلکه هیچ گونه پند و اندرزی درون خویش ندارند و حتّی گاهی مضرّ و زیانبارند، در واقع این امید واهی به خواننده نیز منتقل شده و ممکن است وی را گمراه کند. در شعر دوم آنجا که پیامبر را شفیع گناهان قرار داده است، اگر مراد شاعر این باشد که صرفاً به جهت محبّتی که در دل دارد خود را مستحقّ شفاعت میداند، سخت به بیراهه رفته است. ما به این مضمون (شفاعت) در شعر اول نیز برخورد میکنیم، لیکن شفاعت در آنجا به طور مطلق بیان شده است. همان گونه که در قرآن نیز به شفاعت پیامبر اشاراتی شده، ولی پیامبر@ را وکیل گناهان مردم قرار نداده است ﴿وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَیْهِمْ وَكِیلًا﴾[13] ولی از شعر دوم این معنا (وکالت) برداشت میشود.[ii]
این که پیامبر گرامی اسلام وسیلهای برای تقرّبجویی به خداست و این که ایشان واسطهی فیض الهی است، بر کسی پوشیده نیست، امّا این امر، دلیل بر امید واهیِ عدّهای نمی شود که گناه کرده، بدون توبه و تلاشی در این رابطه انتظار شفاعت داشته باشند. ضمن آن که در شعر دوم بیشترِ مدح از دلسوزی شاعر نسبت به خویش است نه ستایش پیامبر@، در حالی که شعر اول اختصاص به مدح حضرت دارد. هنگامی که این دو قطعه شعر در کنار هم قرار گیرد، به وضوح این پیام دریافت میشود که؛ در شعر اول هدف شاعر پُررنگ نشان دادنِ ممدوح (پیامبر@) و در واقع نشان دادن چهرهی حقیقی از ممدوح است، امّا در شعر دوم مقصودِ شاعر نجات دادنِ خویش به واسطهی ممدوح و در حقیقت، چنگ زدن به دامان عصمت به جهت رهاییبخشیِ خویش است. با توجّه به مطالبی که تا کنون بیان شد این مسأله به ذهن خطور می کند که مدایح نبوی تا چه حدّ با قرآن و احادیث مطابقت می کند و آیا در توصیف پیامبر (چه از نظر ظاهر چه از نظر باطن) غلوّی صورت گرفته است یا نه؟ جهت دسترسی به تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با قرآن و روایات ما در این پژوهش تلاش میکنیم مدایحِ دو دورهی ابتدایی (صدر اسلام و اموی سال 609 – 750م) را در اشعار عربِ حجاز مورد نقد و بررسی قرار داده تا پاسخگوی این مسأله باشیم، إن شاء الله
- اهداف
هدف اصلی این پژوهش رسیدن به واقعیّت دربارهی شخصیّت رسول الله@ (چه از نظر صورت، چه از نظر سیرت) است. که از طریق مقایسه مدایح و مناقب آن حضرت با آیات قرآن و روایات و احادیث به دست میآید. البتّه اهداف دیگری نیز در همین زمینه وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
- بررسی آیاتی که رسول الله@ را مدح کرده و صفات برجستهی ایشان را الگو قرار داده است، مانند: ﴿وَ إِنَّكَ لَعَلىَ خُلُقٍ عَظِیمٍ﴾[14] «و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری».[15]
- بحث دربارهی روایاتی که در مدح رسول خدا@ سخن گفته و چینش این احادیث در کنار آیاتِ مربوط.
- پژوهش در اشعار عرب (دو دورهی ابتدایی صدراسلام و اموی) و نگرش به تغییر رویهی شعراء، بعد از اسلام نسبت به قبل از آن و نیز بعد از رحلت پیامبر اسلام@ نسبت به زمان حیات ایشان.
- تحقیق در مدایح نبوی و بررسی تطبیق یا عدم تطبیق این مدایح با آیات قرآن و احادیث.
- تمییز حقیقت از غیرِحقیقت در اشعار عرب، با ملاک قرار دادن قرآن و روایات.
- شناساندن شخصیّت پیامبر اکرم@ تا حدّ امکان و توان.
- نشان دادن کمال از دیدگاه قرآن با برشمردن کمالات پیامبر عظیم الشّأن اسلام@
- پرسشها
در این تحقیق تلاش بر آن است که به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود.
اصلی
- آیا مدایح نبوی با آنچه در قرآن و احادیث آمده است مطابقت دارد؟
فرعی
- ادبیات متعهّد از نظر شیعه چه تفاوتی با سایر فرق و مذاهب دارد؟
- مدّاحان پیامبر به چند دسته تقسیم میشوند؟
- شعر و شاعری از منظر قرآن به چند دسته تقسیم میشود؟
- چرا پیروان شعراء در قرآن گمراهان معرفی شده اند؟
- قرآنکریم از کدام ویژگیهای پیامبر@ به عنوان شاخصه و الگو نام برده است؟
- ویژگیهای خُلقی و خَلقی پیامبر از دیدگاه قرآن و روایات چیست؟
- فرضیه ها
- این مطلب را هم بخوانید :
- نوآوری مهمترین بعد کارآفرینی سازمانی
آنچه در پاسخ پرسشهای فوق به ذهن میآید چنین است:
- مدایح نبوی دو دستهاند، که بعضی مطابق با قرآن و احادیث و برخی مخالف با آن هستند یا حداقل با قرآن و احادیث در یکراستا نیستند.
- ادبیات متعهّد از نظر شیعه همان است که اسلام و قرآن، آن را تأیید می کنند.
- مدّاحان پیامبر به سه دسته تقسیم میشوند؛ متعهّد، غیرمتعهّد و متغیّرالسیره.
- به نظر میرسد معیار قرآن محتوای اشعار و راه شعراء باشد، نه شعر محض. بنابراین شعر و شاعری نیز به دو دستهی مقبول و مردود تقسیم میشود.
- قرآن با این که پیروان شعراء را گمراه معرفی کرده، لیکن این خطاب باید استثنائی نیز داشته باشد.
- قرآنکریم بیشتر، مباحث اخلاقی پیامبر@ را برای مردم الگو قرار داده است.
- ویژگیهای خُلقی و خَلقی پیامبر در قرآن و روایات بسیار ذکر شده است که البتّه این مدح به شخص رسول الله@ برنمیگردد بلکه به صفات نیک و درست اشاره دارد.