مشکلاتی که برای افزایش تولید و گسترش سطح زیر کشت در منطقه وجود دارند بیشتر مربوط به مقاومت درختان به تنشهای محیطی و زیستی مانند آفات و بیماریها و غیر زیستی مانند شوری آب و خاک و خشکی میباشند. شناسایی ارقام مناسب جهت پایه و پیوندک و ارقام مقاوم به انواع بیماریها و ارقامی با تولید محصول زیاد (با توجه به سال آوری انبه) می تواند با شناخت بهتر پتانسیلهای ژرم پلاسم موجود انجام گیرد.
هر چند روشهای مورفولوژیک برای تعیین گوناگونیهای ژنتیکی استفاده میشوند ولی مشکلات این روشها شامل محدود بودن تعداد صفات مورد بررسی، تغییر با فصول و مراحل رشد و نموی، استفاده از آنها را محدود کرده است. نشانگرهای ملکولی شامل آیزوزایمها و DNA
میتوانند برای شناسایی ارقام و ژنوتیپها به طور مؤثری استفاده شوند. نشانگرهای فوق با ارائۀ شناخت درستی از گوناگونی و روابط ژنتیکی موجود در ژرم پلاسمها شامل گونهها و ارقام، شناخت والدین و چگونگی توارث صفات میتوانند پیش نیاز روشهای بهنژادی مانندMAS[10]
(انتخاب به کمک نشانگر) باشند. با این کار ژنهای مطلوب و مورد نظر با ارزش تجاری و
قابل انتقال به راحتی شناخته میشوند. روشهای جدید بهنژادی مبتنی بر فناوری زیستی
میتوانند موانع موجود بر سرراه بهنژادی سنتی در انبه را دور زده و یا به عنوان مکمل آنها مورد استفاده قرار گیرند. همچنین با توجه به دقت استفاده از نشانگرهای مولکولی، نسبت به نشانگرهای مورفولوژیک، استفاده از آنها جهت تعیین تفاوتها و شباهتهای ژنتیکی موجود بین ارقام مختلف یک جنس از ضریب اطمینان بالاتری برخوردار است. استفاده از انواع نشانگرهای مولکولی برای تعیین توالی ژنتیکی و تعیین میزان تفاوت ارقام مختلف در گیاهان بسیار زیادی مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین استفاده از نشانگرهای مولکولی برای طبقه بندی گیاهی نیز بسیار مفید بوده و تا کنون در مورد گیاهان مختلفی استفاده شده است.
نشانگرهای آیزوزایمی برای تشخیص والدین ارقام انبه مانند رقم (هِیدِن)[11] بکار
رفته اند (دِگانی و همکاران[12]،1990). گان و همکاران[13] (1981) برای اولین بار از آیزوزایمها استفاده کردند تا گوناگونی ژنتیکی میان ارقام انبه را تفسیر کنند.
تاکنون نشانگرهای ملکولی در سطح DNA مانند RAPD[14]، AFLP [15]، SSR [16]،[17] ISSRs ،
VNTRS[18] برای شناسایی روابط ژنتیکی و شناسایی ژرم پلاسمها در انبه بکار
رفته اند.
هدف از انجام پژوهش پیش رو، بررسی گوناگونیهای ژنتیکی بین درختان کدگذاری شده بومی استان هرمزگان در شهرستانهای میناب و سیاهو با بهره گرفتن از نشانگرهای RAPD
بود. لازم به ذکر است که این درختان از پیش با بهره گرفتن از نشانگرهای مورفولوژیک، بررسی و
نام گذاری شده بودند. در این پژوهش، نخست از صفات مورفولوژیک مانند شکل میوه، شکل تاج پوشش، اندازۀ میوه و اندازۀ برگ برای تشخیص تفاوت میان ارقام مختلف استفاده شد. سپس این تفاوتها بر اساس استفاده از نشانگرهای RAPD مورد ارزیابی قرار گرفت تا میزان نزدیکی این ارقام از نظر ژنتیکی نیز مورد بررسی قرار گیرد. پس از انجام بررسی بین گونههای بومی، این بررسی، بین دو رقم شاخص وارداتی با نامهای سیندری[19] و لانگرا[20] نیز صورت گرفت تا میزان نزدیکی ارقام بومی با این دو رقم خارجی نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
این مطلب را هم بخوانید :