2-10تأثیر اضطراب بر روابط و تعارضات زناشویی.. 62
2-11 پیشینه تحقیق. 65
2-11-1 پژوهش های داخلی.. 65
2-11-2 پژوهش های خارجی.. 71
فصل سوم: روش پژوهش
3-1 پیش درآمد. 76
3-2 روش پژوهش… 76
3-3 معرفی متغیرها 76
3-4 جامعه آماری.. 76
3-5 جامعه نمونه و روش نمونه گیری.. 76
3- 6 ابزار پژوهش… 77
3-7 شیوه اجرا 79
3-8 روش تجزیه وتحلیل داده ها 79
فصل چهارم: یافته های پژوهش
4-1 پیش درآمد. 81
4-2 آمار توصیفی.. 81
4-3 جداول ونمودارها 82
4-3-1 جداول ونمودارهای فراوانی جمعیت شناختی پاسخ دهندگان به پرسشنامه. 82
4-4 آماراستنباطی.. 86
4-5 روش آزمون سؤالات پژوهش … 86
4-6 تجزیه وتحلیل سؤالات پژوهش… 87
4-7 خلاصه تجزیه وتحلیل ها و آزمون، به تفکیک هر سؤال. 87
4-7-1 آزمون سؤال اول. 87
4-7-2 آزمون سؤال دوم. 89
4-7-3 آزمون سؤال سوم. 91
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1 پیش درآمد. 93
5-2 بررسی سؤال ها 93
5-3 مقایسه نتایج سؤالات باپژوهش های قبلی.. 95
5-4 نتیجه گیری از نظر نگارنده 96
5-5 محدودیتهای پژوهش… 96
5-6 پیشنهادهای پژوهشی.. 97
5-6 پیشنهادهای كاربردی.. 97
منابع و ماخذ . 98
پیوستها 104
فهرست جداول
جدول (2-1): فهرست نشانه های بالینی افسردگی.. 31
جدول (2-2): ملاک تشخیصیDSM-IV-IR برای دوره افسردگی.. 37
جدول (2-3): ملاک تشخیصیDSM-IV-IR برای دوره مانی 39
جدول (2-4): تفاوت های بالینی میان افسردگی وشیدایی.. 40
جدول (2-5): خطاهای شناختی بک… 44
جدول (3-1): درجات وسطوح افسردگی در پرسشنامه افسردگی بک… 78
جدول (4-1): جنسیت پاسخ گویان. 82
جدول (4-2): وضعیت تأهل پاسخ گویان. 82
جدول (4-3): سن پاسخ گویان. 83
جدول (4-4): تحصیلات پاسخ گویان. 83
جدول (4-5): فراوانی متغیرهای افسردگی،اضطراب وتعارضات زناشویی 84
جدول (4-6): ضریب همبستگی وسطح معنی داری وتعداد داده ها بین دو متغیر اضطراب وتعارضات.. 88
جدول (4-7): ضریب همبستگی ، ضریب تعیین و میزانT وسطح معنی داری اضطراب وتعارضات.. 89
جدول (4-8): ضریب همبستگی وسطح معنی داری وتعداد داده ها بین دو متغیر افسردگی وتعارضات.. 90
جدول (4-9): ضریب همبستگی ، ضریب تعیین و میزانT وسطح معنی داری افسردگی وتعارضات.. 90
جدول (4-10): رگرسیون جهت پیش بینی تعارضات زناشویی براساس افسردگی و اضطراب.. 91
جدول (4-11):ضرایب رگرسیون مرتبط با پیش بینی تعارضات زناشویی براساس افسردگی و اضطراب .. 91
فهرست نمودارها
نمودار (4-1): نمودار منحنی طبیعی.. 8
چکیده
خانواده ، کانون مهر ، محبت و تربیت ومبنای شکل گیری زندگی اجتماعی است. وبنیادی ترین و اصلی ترین شکل و جزء اجتماعی است. جامعه سالم در گرو سلامت خانواده و تحقق سلامت آن مشروط به برخورداری اعضای آن از سلامت روانی است و هر جامعه ای برای تداوم و بقای خود نیاز به حفظ و بسط ارزش های خود در قالب خانواده دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین اضطراب و افسردگی با تعارضات زناشویی در مراجعین به مراکز مشاوره و مددكاری ناجا در شهر کرمانشاه می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه افرادیست که در سال 1393 برای بررسی و رفع تعارضات زناشویی واختلافات خانوادگی خود به دوایر مشاوره ومددکاری نیروی انتظامی درسطح شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند. از میان آنها تعداد 100 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ودر دسترس انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه اضطراب کتل، مقیاس افسردگی بک و پرسشنامه تعارضات زناشویی(MCQ) استفاده گردیده است . طرح پژوهش از نوع همبستگی است و برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل رگرسیون وآزمون T استفاده شده است. نتایج تجزیه وتحلیل یافته ها نشان داد که بین اضطراب وافسردگی با تعارضات زناشویی همبستگی مثبت معنا داری وجود دارد(P≤0/01). و افسردگی واضطراب ،تعارضات زناشویی را پیش بین
این مطلب را هم بخوانید :
ویروس زیکا چیست و چرا اینقدر جدی است؟
ی می کنند. ازنتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که تعارضات زناشویی عامل افزایش افسردگی واضطراب در بین زوجین است
مقدمه
خانواده ، کانون مهر ، محبت و تربیت ومبنای شکل گیری زندگی اجتماعی انسانها است . سنگ بنای خانواده با ازدواج گذاشته میشود. ازدواج در کنار تولد ومرگ ، یکی از سه حادثه مهم زندگی است. تولد بدون اطلاع و اراده مولود اتفاق می افتد . مرگ هم تا حد زیادی خارج از کنترل افراد است . اما ازدواج وتشکیل خانواده در این میان تنها حادثه ای است که امکان انتخاب در آن وجود دارد . ازدواج را از دو جنبه اصلی آن یعنی کیفیت وپایداری بررسی می کنند. کیفیت ازدواج ناظر بر چگونگی شکل گیری رابطه زوجی است و پایداری بیانگر حفظ رابطه زوجی در گذر زمان است . ازدواج حتی اگر با عالی ترین کیفیت شکل بگیرد نمی تواند تضمین کننده حفظ پایداری و سازگاری آن در گذر زمان باشد(بنی اسدی،1381).
آنچه در خانواده ویگانگی زن ومرد نقش بیشتری به عهده دارد سازگاری زنا شویی است . به همین دلیل بررسی مسأله تعارضات زناشویی از جهات گوناگون چه ابعاد فردی وچه ابعاد اجتماعی امری مهم است. در بعد فردی این مسأله مهم است چرا که اگر یک زوج در روابطشان با یگدیگر نتوانند به یک توافق نسبی و در نتیجه سازگاری دست یابند ، کارکردهای خانواده مختل می شود و شاید تنها راه حل آن جدایی باشد که این راه حل نیز پیامد های منفی بسیاری برای هر یک از زوج ها و فرزندان آنها در پی خواهد داشت . در بعد اجتماعی این مسأله اهمیتی ویژه دارد ، زیرا اگر خانواده که کوچکترین واحد اجتماعی است دچار دگرگونی وآسیب شود بر کل جامعه تأثیر می گذارد و سلامت جامعه را با مخاطره روبه رو می سازد(معین ، غیاثی و مسموعی ،1390).
هر جامعه ای برای تداوم وبقای خود نیاز به حفظ و بسط ارزش های خود در قالب خانواده دارد . در این بین مشکلات خانواده وبه ویژه تعارض بین زن ومرد می تواند باعث ناسازگاری های در زندگی افراد شود وبه اعضای خانواده آسیب برساند ، فرایند سازگاری ونا سازگاری زناشویی رامی توان خطی پیوسته ، طولانی ومدرج تصور کرد که هر نقطه از آن، منعکس کننده درجه خاصی از سازگاری است . فضای عاطفی ، ارزش های اساسی و چگونگی ارتباط های حاکم در خانواده بر نحوه شکل گیری استوانه های شخصیتی اعضای آن تاثیر های ژرف وپایدار دارد. خانواده ضمن آنکه به عنوان یک نظام کنشی بسته از استقلال نسبی در برابر محیط پیرامونی برخوردار است از ارتباط دایم و تاثیر پذیری متقابل با آن نیز بسر می برد. در دوران گذشته تشکیل یک خانواده نوبنیاد ، حلقه ای از دایره ارتباطی فراگیر ، یعنی خانواده گسترده به شمار می رفت، اما خانواده هسته ای امروز بر محور رابطه زوج ها استوار گردیده است و این زوج ها هستند که باید راهکارهای غلبه بر بحران را در فرایند گفتگو و ارائه راهکارهای عملی بیابند(پیر مرادی،1379).
توجه به عدم تعارض بین افراد، زمینه را برای رشد وتوسعه جامعه فراهم می آورد(موسوی اشرفی ،1386). برای بهره گیری هرچه بهتر از جامعه سالم و با نشاط تر، آموزش به عنوان مؤثر ترین اهرم همواره از