7-3 پایایی ابزار گردآوری داده ها 49
8-3 جامعه ی آماری.. 51
9-3 طرح نمونه گیری.. 51
10-3 روش تجزیه و تحلیل داده ها 52
11-3 تحلیل عاملی.. 52
12-3مدل یابی معادلات ساختاری.. 53
13-3 خلاصه. 53
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها 54
1-4 مقدمه. 55
2-4 توصیف ویژگی های جمعیت شناختی اعضای نمونه. 55
1-2-4 جنسیت.. 56
2-2-4 سن.. 57
3-2-4 تحصیلات.. 58
4-2-4 سابقه خدمت.. 59
5-2-4 نوع شغل.. 60
3-4 آمار استنباطی.. 61
1-3-4 روش تجزیه و تحلیل داده ها 61
2-3-4 آزمون نرمال بودن متغیرهای پژوهش… 61
3-3-4 ضریب همبستگی بین متغیرهای پژوهش… 62
4-3-4 ارزیابی بخش اندازه گیری مدل. 63
1-4-3-4 تحلیل عاملی تاییدی شاخص های متغیر درک سهولت استفاده 64
2-4-3-4 تحلیل عاملی تاییدی متغیر درک سودمندی استفاده 66
3-4-3-4 تحلیل عاملی تاییدی متغیر انگیزه و قصد استفاده 68
4-4-3-4 تحلیل عاملی تاییدی متغیر انتقال دانش… 69
5-3-4 مدل سازی معادلات ساختاری.. 70
5-4 خلاصه. 76
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادها 77
1-5 مقدمه. 78
2-5 مروری اجمالی بر فرایند تحقیق.. 78
3-5 نتایج یافته ها 79
1-3-5 نتایج یافته های توصیفی تحقیق.. 79
2-3-5 نتایج استنباطی پژوهش و پیشنهادها 79
4-5 پیشنهادها برای تحقیقات آتی.. 82
5-5 محدودیت های تحقیق.. 82
6-5 خلاصه. 83
منابع و ماخذ. 84
منابع فارسی.. 85
منابع لاتین.. 86
1 مقدمه
تحول عظیم کلمات آنلاین، بر بسیاری از حوزه ها اثر گذاشته است. عمدتا بر حوزه مدیریت دانش و آموزش. گرایش جدید در موسسات آموزشی به سمت یادگیری آنلاین و یادگیری الکترونیکی به جای رویکرد سنتی آموزش رودر رو، در حرکت است. بعد اصلی مدیریت دانش ارائه دادن اطلاعات متنوع در قالب های مختلف است. مانند: گزارش ها، ملاقات برای تبادل نظرات و تجارب از مخزن جمع آوری پایگاه داده و سیستم های خبره مرتبط. هدف یادگیری الکترونیکی اساسا ارائه مواد آموزشی به کاربران از طریق چارچوب های یادگیری الکترونیکی یا به عبارتی از طریق سیستم مدیریت یادگیری است.
2-1 بیان مسئله
ما در عصر دانش زندگی می کنیم. عبارت “ دانش قدرت است “ جای خود را در عصر دانایی محوری به “ اشتراک دانش قدرت است “ داده است. هر سازمانی، چه کوچک و چه بزرگ تا آنجایی رونق می یابد که به مأموریتهای خود دست یابد. هنگامی که یک سازمان تلاش می کند که به اهداف خود دست یابد، عدم ثبات و تهدیدها در محیط، دستیابی به اهداف را.به.تأخیر.انداخته.یا.حتی.فرایند.آن.را.تخریب.می.سازد. بدلیل اینکه دانش قدرت است، سرمایه های دانش هر سازمانی موفقیت اجرایی آن را تعیین می کند. وظیفه مدیریت دانش، مدیریت سرمایه های دانشی هر سازمانی است. مدیریت دانش اساسا مفهوم یا اندیشه جدیدی نیست. دانش موضوعی نیست که امروز به یکباره به وجود آمده باشد. انسان در مسیر تاریخ تکاملی خود و تکامل اجتماعی ناشی از آن همواره تولید کننده دانش بوده است و از آن در ایجاد تغییر در جامعه استفاده نموده است. رﺷﺪ داﻧﺶ درزﻣﺎنﻫﺎی اﺧﻴﺮ ﺑﺴﻴﺎرﺳﺮﻳﻊ ﺑﻮده، ﺑﻪﮔﻮﻧﻪایﻛﻪ در ﻗﺮن ﺑﻴﺴﺘﻢ،80 درﺻﺪ ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﻓﻨﺎوری و داﻧﺶ و ﻧﻴﺰ 90 درﺻﺪ ﺗﻤﺎم داﻧﺶﻫﺎ و اﻃﻼﻋﺎت ﻓﻨﻲ، در ﺟﻬﺎن ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻫﺮ ﭘﻨﺞ ﺳﺎل وﻧﻴﻢ، ﺣﺠﻢ داﻧﺶ دو ﺑﺮاﺑﺮ ﻣﻲﺷﻮد (اﻓﺮازه :1386). اﻳﻦ درﺣﺎﻟﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﻤﺮ ﻣﺘﻮﺳﻂ آن، ﻛﻤﺘﺮ از ﭼﻬﺎرﺳﺎل اﺳﺖ. ﺑﻪ اﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ، اﻳﻦ ﺗﺤﻮل ﺑﺎﻋﺚ اﻳﺠﺎد ﻧﮕﺮش ﺟﺪﻳﺪی در ﻣﺪﻳﺮﻳﺖﻛﺴﺐ وﻛﺎر ﺑﺎ ﻧﺎم “ﻣﺪﻳﺮﻳﺖداﻧﺶ” ﺷﺪه اﺳﺖ.
اﻣﺮوزه داﻧﺶ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان «ﻣﻨﺒﻌﻲ» ارزﺷﻤﻨﺪ و اﺳﺘﺮاﺗﮋﻳﻚ و ﻧﻴﺰ ﻳﻚ «داراﻳﻲ» ﻣﻄﺮح اﺳﺖ و اراﺋﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻت و ﺧﺪﻣﺎت ﺑﺎﻛﻴﻔﻴﺖ ﻣﻨﺎﺳﺐ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺑﺪون ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ و اﺳﺘﻔﺎده ﺻﺤﻴﺢ از اﻳﻦ ﻣﻨﺒﻊ ارزﺷﻤﻨﺪ، اﻣﺮی ﺳﺨﺖ و ﺑﻌﻀﺎً ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ. در اﻳﻦ ﻧﮕﺮش، داﻧﺶ ﻫﻤﭽﻮن ﻣﻨﺒﻌﻲ ارزﺷﻤﻨﺪ درﻛﻨﺎر ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻛﺎر، زﻣﻴﻦ و ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ (ﻛﻪﭘﻴﺶﺗﺮ در اﻗﺘﺼﺎد ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻮد) ﺑﻪﻋﻨﻮان داراﻳﻲ ﭘﺮﻣﺎﻳﻪ ﻣﻄﺮح ﺷﺪه اﺳﺖ. درﭼﻨﻴﻦ ﺳﺎﺧﺘﺎری، دﻳﮕﺮﺻﻨﻌﺖ، ﻣﺤﻮرﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺤﻮر، داﻧﺶ اﺳﺖ ﻛﻪ در آن، داﻧﺸﮕﺮان(ﻳﺎ داﻧﺶﻛﺎران، داﻧﺸﻮران) ﺑﻪﻛﺎر ﻣﺸﻐﻮﻟﻨﺪ.
با رشد تجارت بین المللی در بازارهای سنتی و در حال توسعه، کار تیمی اثربخش و تسهیم دانش به عنوان عوامل موفقیت برای شرکت های جهانی تلقی می شود. شرکت ها به طور فزاینده ای به توانایی های دانش محور در مدیریت بازرگانی، مدیریت زنجیره تامین، تولید و تحقیق و توسعه وابسته شده اند. توسعه و یکپارچگی این عوامل و سایر شایستگی های سازمانی چالش بزرگی برای رهبری استراتژیک سازمان هستند. در محیط امروزی مزیت رقابتی خیلی سریع آشکار می گردد. به همین دلیل شرکت ها ممکن است نیاز به توسعه دانش فرهنگ محور داشته باشند. ساخت فرهنگ و توسعه تواناییهای پویای پیچیده در فرایند یادگیری ضروری است؛ که توسط تعهد به تسهیم دانش و کاربرد آن تقویت می شود. استفاده از تکنولوژی های جدید یادگیری می تواند جایگزین روش های سنتی گردد. پیاده سازی موفق تکنولوژی های جدید برای آموزش کارکنان بستگی به پذیرش تکنولوژی توسط کارکنان عملیاتی و خط مقدم سازمان دارد. اهمیت پذیرش تکنولوژی در ادبیات موضوع بسیار شناخته شده است، و برای بیش از 2 دهه مدل پذیرش تکنولوژی به عنوان یک پایه تئوریک برای تحقیقات در این حوزه مورد استفاده قرار می گیرد. هر چند که مطالعات محدودی ارتباط آن را با سیستم مدیریت دانش و یا در ارتباط با آموزش مورد توجه قرار داده اند.
3-1 اهمیت و ضرورت موضوع
این مطلب را هم بخوانید :
امروزه دیگر اهمیت داده ها، اطلاعات و دانش برکسی پوشیده نیست. اغلب سازمانها، اگرچه شاید تنها بر روی کاغذ و در حد شعار، اما به هر نحو دانش محوری را در زمره اهداف و برنامه های کاری خود قرارداده اند تا در فضای رقابتی بازار پرتراکم تجارت از رقبا عقب نمانند. بانکها نیز البته از این مهم غافل نبوده اند. آنها از یکسو به منظور رعایت استانداردهای کنترل ریسک و از سوی دیگر برای مدیریت صحیح مجموعه خود نیازمند دسترسی بموقع به مطالعاتی هستند که درداخل یا خارج از سازمان تولید میشود. از سوی دیگر ما همواره با نظام ها و روش های مدیریتی روبرو میشویم که به کارگیری آنها مستلزم دستیابی به اطلاعات است. برنامه ریزی برای سازمان نیازمند تحلیل نقاط ضعف و قوت و تهدیدات و فرصت ها[1] است که شهرت آن از سایر سر واژه های مدیریتی فزونی یافته و جایگاه ویژه ای در ادبیات مدیریت پیداکرده است. امااین اصطلاح چهار حرفی، مستلزم اطلاعاتی درمورد نقاط ضعف و قوت سازمان و فرصتها و تهدیدهای محیطی است که دستیابی به این اطلاعات خود مستلزم پژوهشها و تحقیقات بسیار است. بازاریابی بدون شناخت بازار، مشتری، خدمات و محصولات و مزیتهای رقابتی سازمان ممکن نیست و البته هریک از این عناوین نیز خود زیر مجموعه های بیشماری شامل انواع بازار، انواع مشتری، بازارهدف، مشتریان بالقوه، مشتریان بالفعل وانواع دسته بندی ها و بخش بندی های متفاوت رادر برمی گیرد. سایر فعالیتهای سازمان از مدیریت منابع انسانی گرفته تاکنترل کیفیت، خلق محصول، توسعه خدمت و دیگرتصمیم سازی ها و تصمیم گیری ها نیز خود مستلزم اطلاعات و تحقیقات علمی است.
حال در میان دو پدیده، یکی انفجار اطلاعات و دیگری نیاز به اطلاعات، با معضل دسترسی به اطلاعات روبرو می شویم و درواقع شکافی بزرگ میان تولید اطلاعات و مصرف آن پدید می آید. بسیاری از محققان و پژوهشگران اعتقاد دارندکه از نتیجه تحقیقات علمی آنان استفاده نمی شود و از سوی دیگر بسیاری از مدیران معتقدند که برای تصمیم گیری و برنامه ریزی با فقدان اطلاعات کاربردی روبرو هستند. اطلاعات مورد نیاز گاه تولید نمی شوند، گاه درپیچ و خم سازمانها و ادارات به فراموشی سپرده می شوند وگاه اطلاعات تولید شده از اصالت و اعتبارلازم برخوردار نیستند و لذا نمی توانند مبنای تصمیم گیری و برنامه ریزی قرار گیرند. در چنین شرایطی محققان اطلاعاتی را تولید می کنندکه می دانند کمتر استفاده خواهد شد و مدیران تصمیمات کوتاه مدتی را اتخاذ می کنند که به دلیل دشواری دسترسی به اطلاعات موثق، مبتنی برهوش فردی، ادراک شهودی و یا الگوگیری صرف است و برای حل مسائل درکوتاه مدت کاربرد می یابد. مدیریت دانش چالشی است برای کمک به مدیران تا دسترسی بهتری به اطلاعات مورد نیاز داشته باشند و همچنین هدایتگری است برای پژوهشگران و محققان تا اطلاعاتی را تولید کنند که مصرف کابردی برای سازمان دارد. در نظام بانکی باعنایت به سرعت تغییرات، حساسیت پایش شاخصهای اقتصادی و نیز لزوم بهره گیری از استراتژیهای نوین بازاریابی، مدیریت دانش اهمیتی دو چندان می یابد و این اهمیت به خصوص درنظام بانکداری اسلامی ازآن جهت مضاعف می شودکه مشارکت درسود و زیان گیرندگان تسهیلات و بررسی صلاحیت فنی و اخلاقی آنان نیز حائز اهمیت است. براین اساس مدیریت دانش ازجمله ضروری ترین راهکارها برای استفاده بهینه از اطلاعات، حرکت به سوی سازمان یادگیرنده و دستیابی به اهداف بلندمدت سازمانی است. بدون شک استقرار نظام بانکداری جامع و ساماندهی اطلاعات، به عنوان برخی ازاصلی ترین عناصر یک سازمان دانش محورنه تنها نظام بانکی را در مدیریت ریسک، مبارزه باپولشویی، کنترل کیفیت، استقرار نظام جامع بازاریابی یکپارچه و دیگر ضرورتهای مدیریتی یاری می کند بلکه نقش مهمی در ایجاد امنیت اقتصادی درکشورو تسهیل فعالیتهای امن بازرگانی خواهد داشت. یک بانک می تواند با در اختیار داشتن سیستم اثربخش مدیریت دانش: