مهارت های زندگی
در ۵۰ سال گذشته شاهد تحولات عظیمی بوده ایم ، که طبیعتاً بر شیوه ی زندگی ما تأثیر گذاشته است و ما را با مسائل جدیدی مواجه کرده است . علی رغم پیشرفت های علمی و صنعتی ، به نظر می رسد که توانایی ما در رویارویی با مسائل فردی و اجتماعی کمتر شده است . به طوری که خوب ارتباط برقرار نمی کنیم ، احساساتمان را نمی توانیم بیان یا کنترل کنیم ، و با مشکلاتمان برخورد مناسبی نمی کنیم . از طرفی دیگر آداب و روش های سنتی کنار آمدن با مسائل گوناگون زندگی را هم کم کم فراموش کرده ایم . پر رنگ شدن آسیب های اجتماعی هم شاید به همین دلیل باشد . در همین راستا ، برنامه ی آموزش مهارت های زندگی در پی آن است تا تقویت برخی از این توانایی و مهارت ها را ایجاد کند . ما برای انجام هر کاری باید یک چیزهایی را خوب بلد باشیم . در واقع باید مهارت هایی را داشته باشیم ( نوری قاسم آبادی و محمدخانی ، ۱۳۷۹ ) .
انسان ها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکش های زندگی نیاز به آموختن برخی مهارت ها دارند. متخصصان علوم اقتصادی معتقدند یکی از مؤثرترین برنامه هایی که به افراد کمک می کند تا زندگی بهتر و سالم تری داشته باشند برنامه مهارت های زندگی است .
۱ – ۲ : مهارت های زندگی
مهارت های زندگی عبارتند از : مجموعه ای از توانایی ها که زمینه سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند. این توانایی ها فرد را قادر می سازند که مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران با خواست ها، انتظارات، مشکلات روزانه، به ویژه در روابط بین فردی به شکل مؤثری روبه رو شود.
مهارت های زندگی شخص را قادر می سازد تا دانش، نگرش و ارزش های وجودی خود را به توانایی های واقعی و عینی تبدیل کند و بتواند از این توانایی ها در استفاده ی صحیح تر نیروهای خود بهره گیرد و زندگی مثبت و شادابی را برای خود فراهم سازد ( طارمیان ، ۱۳۷۹ ) .
انسان دنیای امروز به لحاظ پیچیدگی های زندگی، وسعت و سرعت تغییرات، با مسائل و بحران های متعددی مانند بحران جمعیت، بحران سلامتی و تغذیه، مشکلات خانوادگی، اشتغال والدین در بیرون از خانه و… روبروست. هر کدام از این بحران ها مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنها تحمیل می کند .آموزش مهارت های زندگی فرد را برای غلبه بر تنش ها ومشکلات پیش رو که خواست فرد و جامعه است آماده می کند .
منظور از مهارت های زندگی آن نوع توانایی های شناختی، عاطفی و عملی است که برای موفقیت و احساس شادمانی در زندگی روزمره و معمول و عادی مورد نیاز می باشد . آموزش مهارت های زندگی به فرزندان ما کمک می کند که در ایجاد روابط دوستانه و حفظ آن با خانواده و سایرین، خودشناسی، تعیین هدف و تصمیم گیری، حفظ ارزش های خود، کنترل خشم، مراقبت از سلامتی خود و در نهایت تلاش برای یک زندگی سالم و موفق مهارتهای مورد نیاز را کسب کند و منظور از کسب مهارتهای زندگی تعمیق باورهای دینی، تقویت مهارتهای اجتماعی و فردی، رشد روحیه علاقمندی به جلوه های طبیعی و گسترش روحیه نشاط و شادابی در زندگی افراد می باشد. مهارتهای زندگی عبارتند از توانایی های رفتار سازگارانه و مثبت که فرد را قادر به مقابله مؤثر با خواسته ها و چالش های زندگی روزمره می سازند . این مهارتها فرد را قادر می سازد نگرش ها و ارزش ها را به توانایی های واقعی و عینی تبدیل کند. او یاد می گیرد چه کاری را باید انجام دهد و چگونه انجام دهد. هدف از آموزش مهارت ها از الزامات و نیازهای روزمره زندگی استخراج می شود و مربوط به زندگی روزمره و عادی است؛ لذا مهارت های شناختی مربوط به حوزه های دیگر علمی اگرچه ممکن است در زندگی عادی هم کاربرد داشته باشند ولی جزء آن محسوب نمی شوند. برای مثال نوع حل مسئله در ریاضیات یا ادبیات با مسائل اجتماعی و مسائل روزمره زندگی متفاوت می باشند در اینجا موضوع مهارت ها به مسائل زندگی روزمره و سازگاری با خود، جامعه و محیط می پردازد .
مهارت های زندگی به عنوان توانایی ها و دانش ها و نگرش ها و رفتارهایی تعریف می شوند که جهت شادمانی و موفقیت در زندگی آموخته می شوند، از طریق رشد این مهارتها افراد یاد می گیرند که به راحتی با دیگران زندگی کنند احساس خود را با امنیت خاطر بیان کنند و زندگی را دوست داشته باشند مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسئولیت های اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح و حل تعارض ها و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود و یا دیگران صدمه می زنند. . سازمان جهانی بهداشت اصطلاح مهارت های زندگی را در سه مقوله گنجانده است .
¤ مهارت های زندگی به عنوان مهارت های مراقبت ازخود مانند مصرف غذای سالم و رعایت بهداشت…
¤ مهارت های زندگی به عنوان امرار معاش مانند اینکه فرد چگونه مشغول کار می شود.
¤ مهارت های زندگی به عنوان آن نوع مهارت هایی که به موقعیت های پرخطر زندگی مربوط می شوند مانند توانائی نه گفتن در مقابل فشار جمع جهت استفاده از مواد مخدر.
با توجه به اینکه مخاطبان ما نوجوانان می باشند با توجه به ویژگی های بارز رشدی آنها، به نمونه هایی از مهارت زندگی و لزوم آموزش آنان به نوجوانان اشاره می شود .
- نوجوان به بلوغ جسمی رسیده است، آهنگ رشد جسمی او سریعتر می گردد تغییرات جسمی نوجوان را غافلگیر کرده و موجب ایجاد اضطراب و استرس در آنها می شود، آموزش مهارت بهداشت جسمی و روانی، مهارت چگونگی مقابله موثر با استرس و اضطراب، رعایت مسائل بهداشتی، تغذیه و کنارآمدن با مسائل بلوغ لزوم آموزش مهارت خودآگاهی، ایجاد هویت جنسی، اخلاق جنسی، بهداشت جسم و روانی ضروری می باشد .
هر کس خودش را شناخت خدایش را شناخت . (مهارت خودآگاهی) علی(ع)
- نوجوان به تفکر صوری می رسد، آگاهی از زندگی، پیش بینی آینده، تصمیم گیری، فرمول بندی و جستجو راه حل برای مسائل، توجه به ممکنات و آزمون فرضیه ها از مشخصه های تفکر صوری است لذا آموزش مهارت زندگی تصمیم گیری و مهارت زندگی حل مسئله را می طلبد ( مراد نژاد ، ۱۳۸۵ ) .
اصطلاح مهارتهای زندگی به گروه بزرگی از مهارتهای روانی ـ اجتماعی و بین فردی گفته می شود که می تواند به افراد کمک کند تا تصمیماتشان را با آگاهی اتخاذ کنند، بطور مؤثر ارتباط برقرار کنند، مهارتهای مقابله و مدیریت شخصی خود را گسترش دهند و می تواند موجب زندگی سالم و بارآور شود. مهارتهای زندگی می توانند ، اعمال شخصی و اعمال مربوط به دیگران و نیز اعمال مربوط به محیط اطراف را طوری هدایت کنند که به سلامت بیشتر منجر شوند و سلامت بیشتر یعنی آسایش بیشتر جسمانی، روانی و اجتماعی ( یونیسف[۱] ، ۲۰۰۳ ) .
مهارتهای زندگی توانایی های روانی و اجتماعی برای رفتار سازگارانه و اثر بخش هستند که افراد را قادر می سازد تا بطور مؤثری با مقتضیات و چالش های زندگی روزمره مقابله کنند. آموزش این مهارتها موجب ارتقای رشد شخصی و اجتماعی، محافظت از حقوق انسانها و پیشگیری از مشکلات روانی ـ اجتماعی می شود ( سازمان بهداشت جهانی[۲] ، ۱۹۹۷؛ ترجمه فتحعلی لواسانی، ۱۳۷۸ ) .
مهارتهای زندگی لازمه موفقیت در زندگی هستند. موفقیت زندگی را می توان با بهره گرفتن از ملاکهای بیرونی و درونی ارزشیابی نمود. ملاکهای بیرونی شامل سطح تحصیلات، وضعیت شغلی، سطح درآمد ، بهداشت روانی و جسمانی ، روابط موفق با همسر و دیگران ، رفتار اخلاقی خوب، مشارکت در جامعه و موفقیت در رسیدن به اهداف شخصی هستند. ملاکهای درونی به اهداف و ارزشهای افراد بستگی دارند. بطور خلاصه می توان موفقیت های زندگی را به دو دسته عمده مشارکت در جامعه و شاد بودن و تندرستی تقسیم نمود ( استیونس[۳] و استیونس ، ۲۰۰۰ ) . بنابراین، می توان مهارتهای زندگی را چنین تعریف کرد: مجموعه مهارتهای عاطفی ، شناختی و اجتماعی که به افزایش اثر بخشی در عملکرد و نتیجه ی مطلوب منجر شده و باعث موفقیت در زندگی می شوند .
۱- Unicef |
۲- سازمان بهداشت جهانی : (WHO)یک سازمان بین الملی است که تمام کشورهای جهان در آن عضومی باشند و در زمینه های بهداشت جسمانی و روانی در تمام کشورها فعالیت می کند . |
۱- Stevens |