مهارت های شناختی
۲-۲-۹-۲-۱٫ افکار مثبت:
نگرش و تصویر ذهنی مثبت از خود سودمندی خاصی دارد. پژوهش ها نشان می دهد که حتی افزایش موقتی اعتماد به نفس، اضطراب ناشی از موقعیت های استرس آمیز را کاهش می دهد. امیدواری نیز می تواند به هنگام گرفتاری به فرد کمک کند. همان طور که فعالیت و پیروزی افراد در موقعیت های دشوار و ظاهراً غیرممکن موجب تقویت روحیه افراد می شود، به نظر برخی دانشمندان امیدواری موجب اعتماد به دیگران می شود(رشیدی،۱۳۹۱؛ حسینیان،۱۳۸۸).
۲-۲-۹-۲-۲٫ توانایی حل مسأله:
سازگاری با مسایل یعنی به کار بردن شیوه هایی برای حل آن ها، هر اندازه فرد تمایل داشته باشد که مسایل خود را حل کند، به همان اندازه بیشتر توان خواهد داشت که راهبردهای مؤثر برای مقابله با استرس را فراهم آورد. راهبردهای مؤثر عبارت است از: تعیین منبع استرس، بیان راه حل های قابل تصور، آشکار کردن راه حل مناسب و به کارگیری مناسب آن به منظور حذف استرس(رشیدی،۱۳۹۱).
۲-۲-۹-۲-۳٫ منبع کنترل :
اگر شخص منبع کنترل درونی داشته باشد، یعنی شانس و تصادف را قبول نکند و معتقد باشد که سرنوشت انسان به دست خود اوست، می تواند رویدادهای مؤثر بر زندگی را تحت کنترل خود درآورد و بهتر با استرس کنار بیاید. متخصصان معتقدند که منبع کنترل درونی یکی از مطمئن ترین ابزارهای مبارزه با استرس است. فرد با کمک به خود برای کنترل رویدادها احساس کنترل درونی را برای خود ایجاد می کند، تا بتواند با استرس به شکل مؤثری مقابله نماید(رشیدی،۱۳۹۱). در واقع افراد در برخورد با رویدادهای زندگی و تحصیلی شروع به کنکاش ذهنی می کنند. فردی که روند ذهنی او مبنی بر کنترل عوامل بیرونی باشد کمتر از فردی که احساس کند نمی تواند عوامل بیرونی را کنترل نماید دچار تنش و استرس می شود(امین یزدی و صالحی فدردی، ۱۳۸۷).
۲-۲-۹-۲-۴٫ کمک حرفه ای:
دانشجویان و محصلان در صورتی که تحت استرس های زیاد تحصیلی و یا تنش های درسی باشند، و نشانه های تحت استرس را نشان دهند لازم است از کمک یک روانشناس یا مشاور برخوردار گردند. در غیر این صورت، ممکن است استرس باعث تنش در سایر افراد و یا آسیب های شدید روانی و جسمانی در آن ها شود(رشیدی،۱۳۹۱).
۲-۲-۹-۳٫ منابع اجتماع
۲-۲-۹-۳-۱٫ حمایت اجتماعی:
دوستان و سازمان های اجتماعی غیر رسمی، از جمله گروه ها، سازمان ها و انجمن های خود جوش، می توانند برای رو به رو شدن با استرس کمک های خوبی باشند. وقتی شخص در موقعیت استرس زا قرار می گیرد، می تواند به وسیله ی سایرین مورد محبت و جنبه های عاطفی قرار بگیرد و از آن ها حمایت اجتماعی دریافت نماید. باید در مورد ارتباط اجتماعی با سایر افراد دیگر رابطه ی صمیمانه و دوستانه داشته باشد، و به حمایت آن ها اعتماد داشته باشد. گوش کردن به صحبت های یکدیگر گوش دهنده و گوینده را کمک می کند تا خود را بخش زنده سازمانی بدانند که یگانه است. تلاش برای ادامه ی فعالیت در انزوا و تنهایی احتمالاً اثربخشی بهینه ی تحصیلی و کیفیت تحصیل را کاهش می دهد. درواقع روابط صادقانه با هم کلاسی ها می تواند از افت تحصیلی در روند آموزشی پیشگیری نماید(رضاییان،۱۳۸۲، رشیدی،۱۳۹۱، حسینیان، ۱۳۸۸ و شلی،۱۹۹۵).
۲-۲-۹-۳-۲٫ امکانات مالی:
هنگام رو به رویی با استرس، پول و ان چه پول می تواند فراهم آورد، منبعی غیر قابل انکار است. هر اندازه پول بیشتر در اختیار باشد به همان اندازه بیشتر امکان خواهد داشت که راه های مبارزه با استرس را در اختیار گرفت و وسایل لازم را راحت تر فراهم کرد. هم چنین درآمد کم و نامناسب با کار می تواند از منابع استرس باشد. کاهش اختلاف بین درآمد واقعی و مبلغی که شخص دریافت می کند، می تواند از میزان استرس آن بکاهد(رشیدی،۱۳۹۱، فلچر[۱]، ترجمه نوری، ۱۳۸۱).
۲-۲-۱۰٫ استرس و راهبردهای مقابله با آن:
استرس به شرایطی گفته می شود که فرد در محیط آموزشی یا زندگی با آن رو به رو می شود و این شرایط با ظرفیت ها و امکانات کنونی وی هماهنگی ندارد و او را دچار عدم تعادل، تعارض و کشمکش های درونی می کند(لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴). در واقع امروزه فشار روانی و استرس های ناشی از کار و زندگی در میان عامه مردم بسیار شایع است و جوانان به دلیل شرایط خاص سنی، اجتماعی و فیزیولوژیایی بیشتر از سایر قشرهای جامعه تحت تأثیر انواع استرس ها و فشارهای روانی قرار دارند(پارسا،۱۳۸۹).
در جهان امروز استرس مسأله بزرگی به شمار می رود. گفته شده که ۷۵% بیماری های بدنی با استرس ارتباط دارند و یکی از عوامل مؤثر در بیماری های قلبی و سرطان که دو عامل مهم مرگ و میر در جهان شناخته می شوند می باشد(آلن[۲]،۱۹۸۳). به نظر می رسد که استرس در بسیاری از ناخشنودی ها، بی قراری ها و دلسردی ها نقش داشته باشد. از سوی دیگر افزایش بیماری های قلبی- عروقی، سرطان، می بارگی و اعتیاد به مواد مخدر، با شهرنشینی، افزایش تنش و برخورد با موقعیت های تنش زا پیوندی ناگسستنی دارد و در نتیجه آن ها تعادل پویای ارگانیزم و سازگاری آن با محیط خارجی مختل می گردد(خاچاطوریان، ۱۳۸۱). از این رو در سال های اخیر توجه به منابع استرس و راهبردهای مقابله با آن در گروه های مختلف، به ویژه در مبتلایان به بیماری ها و مشکلات روانی و بدنی گوناگون(محمد خانی،۱۳۸۱)، مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری(ابراهیمی،۱۳۸۱)، جانبازان قطع نخاعی افسرده، قطع عضو مبتلا به درد اندام شبح وار(محمدیان، ۱۳۸۴)، خانواده های دارای کودک عقب مانده ی ذهنی(ریحانی، ۱۳۸۴)، مراقبین بیماران اسکیزوفرنیک(شاه محمدی، بیان زاده و احمدی، ۱۳۸۶)، بسیار مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. این بررسی ها نشان داده اند که به کار گرفتن راهبردهای مقابله ای مؤثر نقش مهمی در کاهش استرس وارده بر این گروه ها داشته است (بوالهری، احسان منش و کریمی کیسمی،۱۳۷۹).
در این میان دانشجویان به عنوان قشری از جامعه که پیوسته در معرض استرس ها و فشارهای محیطی و روانی زیادی از جمله مشکلات آموزشی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند. روشن است که پیامدهای استرس بر عملکرد تحصیلی، رضایت شخصی و از همه مهم تر سلامت روانی آن ها تأثیر نامطلوب خواهد داشت. پژوهش هایی که در زمینه بررسی استرس ها و راهبردهای مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه های مختلف انجام شده نشان می دهند که شرکت در امتحانات مهم، دوری از محل سکونت، دوری از خانواده و افراد مورد علاقه، بهم خورد رابطه با یک دوست قبلی و مردود شدن بالاترین استرس های زندگی آن ها به شمار می رفته است. این افراد بیشتر از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر حل مسأله و تمرکز بر هیجان بهره می گرفتند و کم تر از بعد مقابله ای غیر مؤثر استفاده نموده اند بوالهری،۱۳۷۹).
به طور کلی ورود به دانشگاه، تغییر عمده ای در زندگی اجتماعی، خانوادگی و فردی به وجود می آورد. در این دوره، فرد با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی روبرو می شود و با انتظارات و نقش های جدیدی روبرو می شود. قرار گرفتن در چنین شرایطی، غالبا با فشار و نگرانی توام بوده، عملکرد و بازدهی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد(رتک[۳]، ۱۹۹۰).آشنا نبودن بسیاری از دانشجویان با محیط دانشگاه در بدو ورود، جدایی و دوری از خانواده ، عدم علاقه به رشته ی تحصیلی، ناسازگاری با سایر افراد در محیط زندگی و کافی نبودن امکانات رفاهی و اقتصادی، از جمله شرایطی هستند که می تواند موجبات مشکلات و ناراحتی های روانی و افت عملکرد (لپس لی[۴]، ۱۹۸۹)، را فراهم کرده و سلامت روانی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد (ساکی، ۱۳۸۱).
از نظر(وایت[۵]،۲۰۰۰) زمانی که افراد تحت استرس هستند، باید مهارت های مقابله ای لازم را داشته باشند تا بتوانند، اثر استرس را کاهش دهند. چنان چه استرس، مدیریت شود و مهارت های مقابله ای موثر فراهم شود، فرد قادر خواهد بود تا با نیازها و چالش های زندگی خود به شیوه ی بهتری کنارآید. پژوهش ها نیز نشان می دهد، آنان که انتظار خودکارآمدی بیشتری دارند (ماسی جفسکی، پریگرسون، مازور[۶]،۲۰۰۰)، از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند (هک هاوزن[۷]،۲۰۰۱). در زندگی خود تعهد، چالش و کنترل بیشتری اعمال می کنند، شوخ طبع هستند (گادفری[۸]، ۲۰۰۴)، از حمایت اجتماعی بیشتری، در مقابل آن نشان می دهند و به اصطلاح دیرتر ، برخوردارند پریشان می شوند و در مقابل پریشانی، مقاوم ترند.
آن گونه که راتوس ( ۲۰۰۷ )، آورده است، انبوهی از تحقیقات روان شناسی سلامت، درباره ی روش هایی است که در آن ها فرایندهای ذهنی و رفتاری می توانند به افراد، برای مقابله با استرس کمک کنند. روش هایی چون کنترل افکار غیرمنطقی، کاهش برانگیختگی و کاهش هشدار درونی در کنار ورزش و روش های مبتنی بر مهارت حل مساله می توانند بر افزایش عزت نفس و کاهش نشان دادند که آرامش ، اضطراب منجر شوند
[۱] -Flchier
[۲] - Allen
[۳] - Retteck
[۴] - Lepsley
[۵] - White
[۶] - Macinejewski, P. K., Prigerson, H. G., & Mazure
[۷] -Hechausen